دانلود و خرید کتاب دریای نزدیک آلبر کامو ترجمه حامد رحیمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دریای نزدیک

کتاب دریای نزدیک

معرفی کتاب دریای نزدیک

انتشارات پنگوئن انگلستان در سال ۲۰۱۳ میلادی به مناسبت صدمین سالروز تولد آلبر کامو، کتابی با نام «دریای نزدیک» از وی منتشر کرد. این کتاب دو اثر ارزشمند کامو، «دریای نزدیک» و «تابستان الجزیره» را دربردارد. «دریای نزدیک» از کتاب «تابستان» و «تابستان الجزیره» از کتاب «عیش» انتخاب شده‌اند. «دریای نزدیک» پیش از این به فارسی برگردانده نشده اما تابستان الجزیره یک ترجمهٔ قبلی از روی نسخه قدیمی و با تعدیل زیاد انتشارات وینتِیج دارد. این اثر به دلیل این‌که خوب به مخاطب فارسی‌زبان معرفی نشد و دلایل ناپیدای دیگر سال‌ها است که تجدید چاپ نشده و کنون در بازار نشر ایران نایاب است.علت این‌که این دو اثر در کنار هم قرار گرفته‌اند این است که مضامین فلسفی و اخلاقی آن‌ها به شدت نزدیک به یکدیگر هستند و هر دو جلوه‌ای از نگاه زیباشناسانهٔ آلبر کامو به دریا، آفتاب و روح مدیترانه‌ای است که در تمام آثارش دمیده شده است. در این کتاب علاوه بر دو اثر یاد شده فصل‌هایی هم درباره زندگی، اندیشه و آثار کامو گنجانده شده که خواندنش برای علاقه مندان به این نویسنده، لذت‌بخش خواهد بود.

بخشی از «دریای نزدیک»:

«من در کنار دریا و فقری که برایم مجلل بود بزرگ شدم، سپس دریا را گم کردم و فقری طاقت فرسا را یافتم که در آن تمام زیب و زیورها برایم خاکستری و رنگ باختند.

از آن پس، انتظار می‌کشم؛ انتظار کشتی‌های عازمِ خانه، سرای آب‌ها، روشنیِ روز. با شکیبایی انتظار می‌کشم، با تمام نزاکتی که در چنته دارم. مردم مرا می‌بینند که در خیابان‌های خوب و بالای شهر قدم می‌زنم، من مثل هرکس دیگری چشم‌اندازها را تحسین می‌کنم، با دیگران دست می‌دهم، اما این من نیستم که سخن می‌گوید.

مردم از من تمجید می‌کنند، اما به محض اینکه اندکی فلسفه‌بافی کنم، ناسزایم می‌گویند و من به ندرت تحیر نشان می‌دهم؛ سپس فراموش می‌کنم و به کسی که ناسزایم گفته لبخند می‌زنم یا در معاشرت با کسی که دوستش دارم بیش از حد مودبانه رفتار می‌کنم.

چه کنم که تمام آنچه می‌توانم به خاطر بیاورم تنها یک تصویر است. عاقبت آن‌ها وادارم می‌کنند بگویم من کیستم؟»

Mohammad
۱۴۰۱/۰۳/۲۲

(۳-۱۷-[۲۵]) این کتاب شامل دو قطعه ست، دریای نزدیک و تابستان الجزیره؛ در هر دوی اونها به پیوند انسان و طبیعت اشاره شده و انسان رو دعوت میکنه تا از زیبایی های زندگی لذت ببره، و تاکیدش بر اینه که خوشبختیِ

- بیشتر
vahid
۱۳۹۸/۰۸/۱۷

درود بر شما، نویسندگان اندکی هستند که مانند الماس همیشه درخشان خواهند ماند.. بی‌بدیل، بی‌پایان و همواره ماندگار. آلبرکامو چنین است.

Faezeh
۱۳۹۹/۰۲/۰۷

زیبا و دلنشین. به خصوص بخش دوم یعنی تابستان الجزیره.

AS4438
۱۳۹۹/۱۱/۳۰

عالی

من کیستم؟ «هنوز هیچ، هنوز هیچ ...»
Mohammad
مردم از من تمجید می‌کنند، اما به محض اینکه اندکی فلسفه‌بافی کنم، ناسزایم می‌گویند
Mohammad
در یادداشت‌هایش نوشت: «عقاید کلی بیشتر از هر چیزی مرا آزار داده است. این مرا یاد جمله آلن می‌اندازد: همه عقاید کلی نادرستند و این خود یک عقیده کلی است».
vahid
دریا، عنصر اساسی طبیعتْ همیشه در دنیای کامو حضور داشته است. کامو در این قطعه با کلماتی عمیق و قصار به توصیف سفری دریایی می‌پردازد و از رابطهٔ دریا و انسان تجلیل می‌کند
Andrey
در واقع قهرمان ابزورد کامو کسی است که به هیچ امید واهی‌ای دل نبندد، بلکه باید بوسیله آگاهی و شادمانه زندگی کردن، بر این ابزوردیتگی عصیان کند و در درون خود و وجودش معنا بیافریند، و این موضوع نه تنها به معنی ناامیدی از زندگی و دست کشیدن از آن نیست؛ بلکه مسیری برای خوشبخت زیستن- و یا خوشبخت مردن- است.
Andrey
عاقبت آن‌ها وادارم می‌کنند بگویم من کیستم؟ «هنوز هیچ، هنوز هیچ ...»
سینا
کامو را باید روشنفکر و هنرمندی بزرگ دانست که در مواضع اخلاق به دنبال خوشبختی بود. در باب اخلاق و شرافت کامو، بزرگان زیادی (حتی سارتر و دووبوار) نطق‌های بسیار کرده‌اند و تاکنون که قریب به شش دهه از مرگش می‌گذرد، هم‌چنان مقالات و کتاب‌های زیادی در باب اندیشه‌هایش به نگارش درآمده و می‌آید که نشان از پویایی و کارایی اندیشه نابش دارد. کارنامهٔ عدالت‌خواهی و انسان‌دوستی کامو به حدی پربار است که من احساس حقارت می‌کنم قلم به کاغذ ببرم و بخواهم مطلبی از خودم بنویسم، تنها همین را بگویم که نویسنده‌ای همچون کامو را باید وجدان بیدار زمان خود شناخت؛ کسی که درس راستی، اخلاق، آگاهی و خوشبختی را در این دنیای ابزورد و فانی به ما داد. باید آثار کامو را لاجرعه سر کشید
vahid
آنانی که عاشق هم بودند و از هم جدا شده‌اند، می‌توانند در اندوه زندگی کنند، اما این به معنی ناامیدی نیست: آن‌ها از وجود عشق آگاهند.
Anahita Jafarzadeh
من اشاره‌ای تأثرآورتر از رمز این اسطوره نمی‌شناسم؛ چرا که به عکس آن‌چه مردم می‌پندارند، امید معادل تسلیم است، درحالی‌که زیستن تسلیم نشدن است.
Anahita Jafarzadeh
به عکس آن‌چه مردم می‌پندارند، امید معادل تسلیم است، درحالی‌که زیستن تسلیم نشدن است.
صاد
این‌جا زندگی را ساختن بی‌معناست؛ این‌جا زندگی را می‌سوزند و حرام می‌کنند. این‌جا وادار شدن به تفکر و بهتر شدن معنی نمی‌دهد.
سینا
قهرمان ابزورد کامو کسی است که واقعیت و بی‌اعتنایی جهان آفرینش را به انسان می‌پذیرد و سعی می‌کند در حصار دیوارهای بی‌معناییِ جهان خارج از وجود خویشْ معنا بیافریند. فلسفه کامو برخلاف آن‌چه شایع است، فلسفه پوچی و ناامیدی نیست بلکه فلسفه خوشبختی و معناست. فلسفه، دل از امیدهای واهی می‌کَند و سعی در آفریدن معنا از چیزی که وجود دارد می‌کند. او در یادداشت‌هایش به چهار شرطی که خود و ادگار آلن پو برای خوشبختی به آن معتقد بودند، چنین اشاره کرده است: ۱- زندگی در هوای آزاد ۲- عشق ۳- رهایی از هرگونه جاه‌طلبی ۴-آفرینش
vahid
چنان‌چه بختم را از دست داده باشم و هیچ چیز به دست نیاورم، باز هم کنار تمام منزلگاه‌هایم چادر می‌زنم، باز هم با تمام دارایی‌هایی که انتخاب می‌کنم، می‌توانم متبرک شوم. هر لحظه که بادبان را هوا می‌کنم، ناامیدی را از یاد می‌برم. این‌جا، جایی برای ناامیدان نیست، اما می‌دانم که دریا از پس و پیش همیشه به سراغم می‌آید و مرا به جنون می‌رساند. آنانی که عاشق هم بودند و از هم جدا شده‌اند، می‌توانند در اندوه زندگی کنند، اما این به معنی ناامیدی نیست: آن‌ها از وجود عشق آگاهند. من از این ناآگاهی رنج می‌برم، با چشمانی خشک در تبعید. همچنان در انتظارم، عاقبت روزی فرا می‌رسد ...
مهدی
«من به عدالت اعتقاد دارم ولی پیش از عدالت، از مادرم دفاع خواهم کرد».
صاد
خوشبختی فرازمینی وجود ندارد و بیرون از حلقهٔ بسته آمد و شد ایام، هیچ ابدیتی جای ندارد. این تعلقات محقر و اساسی، این حقایق مربوط، تنها حقایقی هستند که در من اثر می‌کند. من روحیه لازم برای درک حقایق دیگری که «ایده‌آل» می‌خوانند را ندارم. نه! خود را به نفهمی نمی‌زنم، ولی در چشم من خوشبختیِ فرازمینی بی‌معناست.
Andrey
دل، این وحدت را از رهگذر خواهش‌های تن که سبب رنج و عظمت اوست، درک می‌کند. من اکنون می‌آموزم که خوشبختی فرازمینی وجود ندارد و بیرون از حلقهٔ بسته آمد و شد ایام، هیچ ابدیتی جای ندارد.
roya gh
این‌جا زندگی را ساختن بی‌معناست؛ این‌جا زندگی را می‌سوزند و حرام می‌کنند. این‌جا وادار شدن به تفکر و بهتر شدن معنی نمی‌دهد. مثلاً مفهوم دوزخ در این‌جا شوخی‌ای بیش نیست.
راضیه حفیظی
در فلسفه کامو، عصیان از آن‌رو که آدمی را به ستیز با ابزورد وا می‌دارد، بُعدی حقیقی بدان می‌بخشد و بنابراین می‌تواند راه‌حلی برای ابزورد باشد، از این رو کامو به عصیان روی می‌آورد و آن را یگانه راه نجات می‌داند چون با آگاهی بخشیدن به انسان، او را در مبارزه با پوچی پیروز می‌گرداند.
ali Vk
کامو در واقع با فلسفه‌اش می‌خواهد جست‌وجوی معنای خارج از انسان را نفی کند و مطلق معنا را در خود و وجود انسان بیابد. در واقع از نظر کامو، این جهان ابزورد در برابر فریادهای استغاثه انسان، بی‌منطق یا به تعبیری کر است و معنا را در خارج از وجود خود و زندگی نمی‌توان یافت.
شلاله
«من به عدالت اعتقاد دارم ولی پیش از عدالت، از مادرم دفاع خواهم کرد».
bitatzh

حجم

۵۲۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۷ صفحه

حجم

۵۲۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان