
دانلود و خرید کتاب صوتی سقوط
معرفی کتاب صوتی سقوط
«سقوط» آلبر کامو رمانی است فلسفی که از زبان فردی به نام ژان باتیست کلمانس، وکیل دعاوی سابق که اینک خود را «قاضی توبهکار» میخواند، روایت میشود. او داستان زندگیاش را برای غریبهای تعریف میکند. کلمانس در رستورانی با غریبهای همکلام میشود و داستان زندگیاش را برای او بازگو میکند. ژان باتیست تعریف میکند که وکیلی تراز اول در پاریس بوده و زندگی بسیار موفقی داشته است. اما شبی که در حال گذشتن از پلی در پاریس بوده، زنی را میبیند که به لبههای پل نزدیک شده است. او با بیتوجهی از کنار زن میگذرد. بعد از چند قدم، صدای برخورد شیئی با آب را میشنود؛ اما برخلاف تمامی ارزشهایی که ظاهراً، در طول اعترافاتش به آنها پایبندی نشان میدهد، هیچ کاری نمیکند. این اتفاق بر زندگی موفق او به عنوان وکیل، تاثیری عمیق میگذارد. کامو سقوط کلمانس را همچون هبوط آدم از بهشت و تنزل شدید دنیوی و مادی به تصویر میکشد. کامو با ظرافتی خاص نام کتابش را انتخاب کرده و در طول داستان علاوه بر اینکه هبوط معنوی و دنیوی شخصیت اصلی داستان را به تصویر میکشد، نقطه آغاز این هبوط را نیز واقعه سقوط یک زن از روی پل به داخل رودخانه قرار داده است. ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست معاصر، این رمان را «زیباترین و فهمناشدهترین» کتاب کامو خوانده است. این اثر تفکربرانگیز را با صدای بهرام ابراهیمی بشنوید.
درباره آلبر کامو
آلبر کامو در ۷ نوا مبر ۱۹۱۳سال در خانوادهای فقیر در الجزایر متولد شد. آن زمان الجزایر تحت استعمار فرانسه بود. پدرش کارگری فقیر بود و مادرش خدمتکار بود. آنها صاحب دو فرزند به نام «لوسین» و «آلبر» بودند، پدرش در جنگ کشته شد و مسئولیت نگهداری دو بچه بر عهده مادرش افتاده بود. کامو به خاطر خانوادهاش مدرسه را رها کرد و به کارگری مشغول شد. معلمش به استعداد او پی برد و او را به ادامه تحصیل تشویق کرد، و به او کمک کرد تا بتواند بورسیه تحصیلی شود. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم است او همواره این برچسب خاص را رد میکرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود دروازهبان تیم فوتبال این دانشگاه بود. کامو در بعد از ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحهی تصادف نزدیک سن، در شهر ویلبلویل درگذشت.
به عقیدهی بسیاری او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و نویسنده کتاب مشهور بیگانه و مقاله جریانساز افسانهی سیزیف است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر آثار مهم ادبیاش که بهصورت واضح به مشکلات وجدان بشری در این عصر پرداخته است برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. آلبر کامو نخستین نویسندهی زادهی قارهی آفریقا است که برنده این جایزه شده است. او دو سال پس از بردن جایزهی نوبل در یک سانحهی تصادف درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند. رانندهی اتوموبیل و میشل گالیمار، دوست نزدیک و ناشر آثار کامو، نیز در این حادثه کشته شدند. آلبر کامو در گورستان لومارین در جنوب فرانسه دفن شد.
زمانی که کامو در حادثهی اتومبیل کشته شد، مشغول کار بر روی نسخهی اول رمان تازهای به نام آدم اول بود. به دوستی نوشته بود: «همهی تعهداتم را برای سال ۱۹۶۰ لغو کردهام. این سال، سال رمانم خواهد بود. وقت زیادی میبرد؛ اما به پایانش خواهم برد.» حادثهی اتومبیل زمانی پیشآمد که عازم پاریس بود تا کاری تازه را در زمنیه کارگردانی شروع کند.
بعد از مرگ کامو، همسر و فرزندانش حق تکثیر آثار او را در اختیار گرفتند و دو اثر باقیمانده او را منتشر کردند. اولین آنها کتاب مرگ شاد بود که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. دومین کتابی که پس از مرگ کامو منتشر شد یک اثر ناتمام به نام آدم اول بود که سال ۱۹۹۵ منتشر شد. آدم اول یک خودزندگینامه دربارهی دوران کودکی نویسنده در الجزایر است.
زندگینامه آلبر کامو را در صفحه این نویسنده میتوانید بخوانید.
زمان
۴ ساعت و ۲۴ دقیقه
حجم
۲۵۳٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۲۴ دقیقه
حجم
۲۵۳٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
من تا حالا تعداد زیادی کتاب صوتی گوش کردم، اما راجع به گوینده هاش نظری ندارم.. اما چیزی که باعث شد زیر این کتاب در مورد گویندش نظر بدم، سبک خوب گوینده در خوندن کتاب بود، واقعا عالی بود، دست
یکی از کتابهای خوب آقای کامو با نکات جالب و جملاتی تعمق برانگیز ! بخش کوچک از کتاب : عده ای ترجیح میدن اسراری در زندگی نداشته باشند تا مجبور نباشن دروغ بگن عده ای دروغ میگن تا اسراری در زندگی خود
این کتابِ فلسفی-روان شناختی یک مونولوگِ طولانیه که شخصیتِ اصلی در قالب یک گفتگوی یکطرفه با مخاطب (که در حقیقت خواننده است)، داستانِ زندگی و تفکراتِ خودش رو بازگو میکنه. شخصیتِ اصلی در خلالِ اعترافاتِ خودش به مفاهیمی مثلِ سقوطِ
کتابی فوقالعاده ، با گویندگی دلنشین و ترجمه ای روان
گاهی از اعترافات کتاب افکاری رو در درون آدم بیدار میکنه یا شاید بهتر بگم افکاری که هیچ وقت حاضر نشدیم حتی تو ذهن نشخوارش کنیم به یاد ادم میاره . یکم ارتباط برقرار کردن با کتاب برام سخت بود.
مردی را میشناسم که ۲۰ سال از عمرش را صرف زنی بی فکر کرد و هرچه داشت یعنی رفیق کار و حتی روش زندگی اش را فدای او کرد اما یکشب فهمید که از اول این زن را دوست نداشته
واقعا لذت بردم گویندگی فوق العاده نهایت تلاش و کرد گوینده تا حق مطلب ادا شه قبلا خونده بودمش چند سال قبل ولی از این گویندگی واقعا لذت بردم خود اثر هم ک نیاز به تعریف نداره
داستان خوبی بود
برای کسانیکه مفاهیم عمیق خودشناسی را دریافته اند تاثیرگذار هست👌
داستان عالی اما صدای گوینده اذیت میکند