کتاب سفر به دور اتاقم
معرفی کتاب سفر به دور اتاقم
کتاب سفر به دور اتاقم نوشتهٔ اگزویه دو مستر با ترجمهٔ احمد پرهیزی در نشر ماهی چاپ شده است. اگزویه دومستر اثر کلاسیک خود، «سفر به دور اتاقم»، را در ۱۷۹۴ نوشت و در ۱۷۹۵ در لوزان منتشر کرد. این کتاب شهرت فراوانی برای نویسنده به ارمغان آورد و بلافاصله نیز به اکثر زبانهای اروپایی ترجمه شد. این کتاب که شرح حضور ۴۲ روزهٔ شخصیت داستان در یک اتاق است، برگرفته از تجربهٔ شخصی نویسنده است.
درباره کتاب سفر به دور اتاقم
اگزویه دو مستر پس از دوئل با افسری ایتالیایی، که با پیروزی این نویسندهٔ فرانسوی خاتمه یافت، محکوم به چهل ودو روز اقامت اجباری در اتاق خود شد. سفر نیز اثری در قالب زندگینامهٔ خودنوشت دربارهٔ افسری جوان است که مجبور میشود چهل ودو روز در اتاق خود محبوس بماند. انتخاب گونهٔ سفرنامه به این اثر بُعدی پارودیک میبخشد. درعین حال، این کتاب از آغاز جنبش رمانتیسم خبر میدهد، بهخصوص که «من» در آن بسیار پررنگ است. سفر به دور اتاقم را اُدیسهای کمدی میدانند به سبک و سیاق آثار لارنس استرن.
درباره اگزویه دو مستر
اگزویه دومستر، نویسنده و نقاش فرانسوی، در خانوادهای اشرافی و پرجمعیت زاده شد. شش ساله بود که مادرش را از دست داد. پدرش دولتمردی مشهور بود و برادرش ژوزف، که ده سال از او بزرگتر بود، از مشهورترین فیلسوفان ضدانقلاب فرانسه به شمار میرفت. او در ۱۸۱۳ با شاهدخت سوفی زاگریاسکی، عمهٔ همسر پوشکین، ازدواج کرد. در سال ۱۸۲۸ با لامارتین، شاعر نامدار رمانتیک، دیدار کرد و کمی بعد این شاعر بلندآوازه یکی از سرودههای خود با عنوان «بازگشت» را به دومستر تقدیم کرد. در ۱۸۳۹، با شارل آگوستین سنتبوو ملاقات کرد. این منتقد مشهور مقالهای به دومستر اختصاص داد و او را «نویسندهای شوخ و حساس و بسیار شبیه به آثار خود» توصیف کرد. دومستر که از ۱۷۹۸ به خدمت ژنرالی روس درآمده بود، در سالهای پایانی عمر مقیم روسیه شد. سرانجام نیز، یک سال پس از درگذشت همسرش، در سنتپترزبورگ درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
کتاب سفر به دور اتاقم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات فرانسه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سفر به دور اتاقم
فصل دو
در این فکر بودم که تمجید از سیاحت خود را با گفتن این نکته آغاز کنم که این سفر هیچ خرجی روی دستم نگذاشت. این نکتهای است درخور درنگ. درست به همین سبب است که مردمان تنگدست از این پیشنهاد استقبال میکنند و آن را میستایند. با اینهمه تردید نباید کرد که پیشنهاد من درست به همین سبب، یعنی کمخرجی، به مذاق گروه دیگری از آدمیان نیز خوش میآید و آنان حتی بیش از دیگران پیشنهادم را خواهند پسندید. میپرسید چه کسانی، بله؟ عجب، پس کنجکاوید بدانید؟ منظورم مردمان ثروتمند است. وانگهی، این شیوهٔ مسافرت، هرطور که فکرش را بکنید، مناسب بیماران هم هست! دیگر نیازی نیست از آب وهوای نامساعد و تغییر فصول بهراسند. برای بزدلها نیز مناسب است، چون از چنگ راهزنان در امان خواهند بود. نه چالهای پیش پایشان سبز خواهد شد و نه چاهی. هزاران هزار آدمی که پیش از من جرأت نکرده بودند پا به چنین سفری بگذارند، دیگرانی که از پسش برنیامده بودند و آنانی که حتی فکر این سفر نیز به سرشان نزده بود، همه و همه، به پیروی از من تصمیم مشابهی خواهند گرفت. حتی تنبلترین آدم روی زمین هم بی لحظهای تردید همراه با من قدم در راه خواهد نهاد تا به لذتی نائل شود که نه مشقتی دارد و نه هزینهای. پس دل به دریا بزنید تا راهی شویم.
ای کسانی که به سبب رنج عشق یا فقدان دوستی خود را در چاردیوار خانه محبوس کردهاید تا از حقارت و جفای مردمان در امان بمانید، جملگی به دنبال من بیایید. بادا که تمام شوربختان، بیماران و بیحوصلگان جهان در پی من روانه شوند! بادا که خیل تنبلان فوجفوج به پا خیزند! ای کسانی که در پاسخ به غدر و خیانت کسان، خیالات شوم اصلاح یا گریز را در سر میپرورانید، ای کسانی که در خلوتگاه دنج خویش نشسته و تا ابد از جهان دست شستهاید، ای گوشهگیران دوستداشتنی مهمانیها، شما نیز بیایید. حرفم را باور کنید و این افکار سیاه را دور بریزید. شما در هرلحظه از زندگیتان لذتی را از کف میدهید، بیآنکه حکمتی به کف آرید. پس مرحمت کنید و در این سفر همراهم شوید. ما گلچینگلچین پیش میرویم و در مسیر سفرمان به ریش مسافرانی میخندیم که رم و پاریس را دیدهاند. هیچ مانعی نمیتواند متوقفمان کند. و ما شادمانه تسلیم قوهٔ خیال خویش میشویم و تا هرجا که خوش داشته باشد از پیاش میرویم.
حجم
۹۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۹۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
نظرات کاربران
چه فکر جالبی داشته برای این ۴۲ روزحبس اجباری ,وقتی آدمی با خیال خودش تنها میشه,دیگه تنها نیست,دنیایی را همراهش داره...... نمیدونم برای آدم های امروزی هم همینطوره? فکر میکنم اگه گوشی موبایلمون رو ازمون بگیرن مثل معتادهای خمار بی تاب
زیبا و ساده و روان و صمیمی لذت بردم از خواندن کتاب و سبک نوشتاری نویسنده. پرش های ذهنی نویسنده مشابه با پرش های ذهنی خودمان هست که وقتی فکر میکنیم مدام از شاخه ای به شاخه دیگر میپریم.
نویسندهی طناز، لطیف. با یک جملهی سه کلمهای میتونه خندهت بندازه و با یک فصلِ یک صفحهای اشکت رو در بیاره. حیف از چنین قریحهای که اثر دیگهای ازش نیست، یا کم هست یا ترجمه نیست. یادت گرامی آقای خاویر دو
نیمهی اولش رو واقعاً دوست داشتم! اونقدری که برمیگشتم و هر صفحه رو دو یا سه بار میخوندم و هربار برام جذابتر میشد. نیمهی دوم -از اون جهت که پاورقیهای زیادی داشت-، کمی سرعت خوندنم رو پایین اورد و یه مقدار
📎 من این کتاب رو به صورت تلخیص شده از اپ ایرانصدا خوندم. بنابراین نظری درباره ی نشر و ترجمه ندارم. کتاب بسیار زیبایی بود. نگاهش به حبس خانگی اونقدر جذاب بود که به همین خاطر کتاب رو شروع کردم. صحبت
کتاب قشنگی بود، لذت بخش و آروم، چقدر دلم خواست با نویسندهش دوست بودم.
عالی واقعا عالی حتماً مطالعه کنید
بسیار عالی
اولین بار بود که کتابی این مدلی میخوندم و واقعا ارزشش رو داشت. خوندنش واقعا برام لذت بخش بود.
معتقدم که این کتاب، بدرد همان دوره ایی که به چاپ رسیده میخوره، چالش هایی که مطرح میکرد، بیشتر به افکار یک روان پریش نزدیک بود.