کتاب قهرمانان تاریخ

کتاب قهرمانان تاریخ نوشتهٔ ویل دورانت در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه چاپ شده است. این کتاب شرح تاریخ مختصر تمدن، از دوران باستان تا سحرگاه عصر مدرن است. ویل دورانت، برنده جایزه پولیتزر، کتاب قهرمانان تاریخ را چهارسال قبل از مرگش نوشت. این اثر برگزیده تحسین شده‌ترین اثر او «تاریخ تمدن» است.

درباره کتاب قهرمانان تاریخ

زمینه نگارش «قهرمانان تاریخ» برنامه‌ای رادیویی بود که ویل دورانت در آن فهرستی از شخصیت‌های تاریخی را معرفی می‌کرد.

این فهرست از کنفسیوس تا لی‌پو و از آبراهام لینکلن تا والت ویتمن را شامل می‌شد. اندیشه‌های وی نه‌تنها بسیار فراتر از یک اجرا پیش رفت، بلکه به فردی معمولی نیز این امکان را داد که از دستاوردها و زندگی مردان و زنان بزرگ تاریخ، مستقیماً از زبان ویل و آریل دورانت، باخبر شود. زمانی که ۱۹ برنامه رادیویی آماده شد، ویل و آریل به این نتیجه رسیدند که می‌شود این برنامه‌ها را به صورت کتاب جذابی منتشر کرد و آنچه در اختیار شما است، همان کتاب است.

آخرین کتاب ویل دورانت صرفاً مجموعه‌ای از زمان‌ها، اشخاص و رویدادها نیست، همچنان‌که تنها خلاصه‌ای از شاهکار وی تاریخ تمدن هم نیست، بلکه درس‌هایی است که از پیشینیان به نسل‌های آینده رسیده است تا از آن عبرت بگیرند و بهره ببرند.

کتاب قهرمانان تاریخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به تاریخ پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب قهرمانان تاریخ

اکثر دولت‌ها هنوز در حالت طبیعت خود ـ در عصر شکار ـ هستند. لشکرکشی‌های نظامی شبیه شکار برای غذا، سوخت، یا مواد اولیه عمل می‌کنند؛ پیروزی در جنگ درواقع همان روش تغذیهٔ ملت‌هاست. دولت- که خود ما و خواسته‌هایمان از نظم و دفاع است- بیانگر غرایز کهن‌مان، حرص و درنده‌خویی، است زیرا همانند انسان اولیه، ما نیز احساس ناامنی می‌کنیم و طمع ما ناشی از نیازها و کمبودهای آینده است. تنها زمانی که از بیرون احساس امنیت داشته باشیم، می‌توانیم به نیازهای درونی‌مان بپردازیم و برای ایجاد کشورهایی مرفه و برآوردن خواسته‌های جامعه -که همگام با پیشرفت تمدن گسترش یافته است - بکوشیم.

انسان‌ها زمانی متمدن شدند که از طریق عضویت در گروهی متحد و حمایتگر احساس امنیت کردند. دولت‌ها نیز موقعی متمدن می‌شوند که از طریق اعضای وفادار در گروه‌های حمایت‌شدهٔ فدرالی احساس امنیت کنند.

تمدن چگونه با وجودِ طبیعت ذاتی شکارگری نهادینه در مرد توانست رشد کند؟ او برای تخفیف این صفات تلاشی نکرد، بلکه به این نتیجه رسید که نظام اقتصادی به غرایز طماعانه و برتری‌طلبی برای بقا نیاز دارد. می‌دانست که هیچ فرد یا دولتی نمی‌تواند بدون اشتیاق به جنگ برای محافظت از خود، تا مدت زیادی باقی بماند. این را می‌دید که هیچ اجتماع، نژاد یا دینی بدون تولیدمثل زنده نمی‌ماند، اما این را می‌دانست که اگر مانع حرص نشود، دزدی‌های کوچک به جنایات بزرگ بدل شده، فساد سیاسی رخ می‌دهد و در پی انباشت ثروت، انقلاب به وقوع می‌پیوندد.

اگر با درنده‌خویی مقابله نشود، در هر گوشه‌وکنار نزاع رخ می‌دهد، هر محله تحت سلطهٔ گردن‌کلفتی قرار می‌گیرد و شهرها به دست باندهای مافیایی تقسیم می‌شوند. اگر جاذبهٔ جنسی کنترل نمی‌شد، هر دختری در اختیار مردان اغفال‌کننده قرار می‌گرفت، هیچ زنی از تمایلات تنوع‌طلبانهٔ شوهرش در امان نمی‌بود و نه تنها پارک‌ها که حتی خیابان‌ها هم برای زنان محل امنی نمی‌بود. اگر این غرایز قدرتمند کنترل نمی‌شدند، زندگی گروهی و نظم اجتماعی غیرممکن می‌بود و مردان وحشی باقی می‌ماندند.