کتاب گربه ایدیت رول + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب گربه

کتاب گربه

معرفی کتاب گربه

کتاب گربه نوشته‌ی ایدیت رول با ترجمه‌ی معصومه علی گل، روایتی داستانی از زندگی زنی است که پس از یک فقدان بزرگ، با گربه‌ای به نام پرسی در خانه‌ای دورافتاده زندگی می‌کند. این اثر در دسته‌بندی رمان امروز قرار می‌گیرد و به‌وسیله‌ی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه به‌صورت الکترونیکی منتشر شده است. داستان با نگاهی عمیق به سوگواری، تنهایی، و رابطه‌ی انسان با حیوانات خانگی، به‌ویژه گربه، می‌پردازد و لایه‌های مختلف روانی و اجتماعی شخصیت اصلی را واکاوی می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب گربه

گربه، رمانی از ایدیت رول، داستان زنی را روایت می‌کند که پس از مرگ ناگهانی پسرش، در خانه‌ای کوچک و دور از شهر، با گربه‌ای به نام پرسی زندگی می‌کند. این کتاب در قالب روایت اول‌شخص، به‌صورت تکه‌تکه و با رفت‌وبرگشت‌های زمانی، تجربه‌ی سوگواری، انزوا، و تلاش برای کنارآمدن با فقدان را به تصویر کشیده است. نویسنده با جزئیات دقیق، احساسات، افکار و خاطرات شخصیت اصلی را بازگو می‌کند و از خلال روزمرگی‌ها، خاطرات کودکی، روابط خانوادگی و حتی جزئیات زندگی با حیوان خانگی، تصویری ملموس از بحران‌های روحی و روانی پس از یک حادثه‌ی تلخ ارائه می‌دهد. گربه در این روایت، نه‌تنها یک حیوان خانگی، بلکه نمادی از امید، پیوند با گذشته و شاید تنها دلیل ادامه‌ی زندگی شخصیت اصلی است. ایدیت رول با نثری صمیمی و گاه تلخ، به موضوعاتی چون مرگ، سوگ، تنهایی، و معنای زندگی پس از فقدان می‌پردازد و در عین حال، به نقش حیوانات در التیام زخم‌های روحی اشاره می‌کند.

خلاصه داستان گربه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان گربه با صحنه‌ی انتخاب یک گربه از پناهگاه حیوانات آغاز می‌شود؛ جایی که راوی و پسرش، پس از تماشای گربه‌های مختلف، گربه‌ای خاص را به خانه می‌آورند و نامش را پرسی می‌گذارند. این گربه، با ویژگی‌های ظاهری متفاوت و شخصیتی خاص، به‌تدریج جای خود را در خانه و دل خانواده باز می‌کند. اما خیلی زود، حادثه‌ای تلخ رخ می‌دهد: پسر راوی در یک تصادف جان خود را از دست می‌دهد و زندگی مادر به‌کلی دگرگون می‌شود. پس از این اتفاق، روایت وارد فضای سوگواری و انزوای عمیق می‌شود. راوی با احساس گناه، اندوه و بی‌معنایی روزها را سپری می‌کند و تنها پرسی، گربه‌ی پسرش، بهانه‌ای برای ادامه‌ی زندگی‌اش می‌شود. او با مرور خاطرات گذشته، رابطه‌اش با نیل (پدر پسرش)، خانواده‌ی بزرگ و پیچیده، و حتی دوران کودکی و نوجوانی‌اش، تلاش می‌کند معنایی برای رنج و فقدان بیابد. در این میان، حضور پرسی، با رفتارهای ساده و بی‌ادعایش، گاه تسکین‌دهنده و گاه یادآور دردهای عمیق‌تر است. کتاب با روایت روزمرگی‌های پس از سوگ، تلاش برای کنارآمدن با خاطرات، و مواجهه با آدم‌های اطراف (از جمله روان‌درمانگرها، همسایه‌ها و اعضای خانواده) پیش می‌رود. راوی مدام میان گذشته و حال در نوسان است؛ از خاطرات خوش با پسرش تا لحظات تلخ پس از مرگ او. در این میان، گربه به‌عنوان تنها همراه وفادار، نقش مهمی در حفظ پیوند راوی با زندگی ایفا می‌کند. روایت، بدون ارائه‌ی راه‌حل یا پایان‌بندی قطعی، بیشتر بر تجربه‌ی زیسته‌ی سوگ و تلاش برای بقا تمرکز دارد.

چرا باید کتاب گربه را بخوانیم؟

این کتاب با نگاهی بی‌پرده و صادقانه به تجربه‌ی سوگواری و تنهایی، فرصتی فراهم می‌کند تا خواننده با لایه‌های پنهان اندوه و تلاش برای بازسازی زندگی پس از فقدان آشنا شود. روایت ملموس و جزئی‌نگر، امکان همدلی با شخصیت اصلی را فراهم می‌کند و نشان می‌دهد چگونه حتی یک حیوان خانگی می‌تواند در تاریک‌ترین روزهای زندگی، نقشی حیاتی در حفظ امید و معنا داشته باشد. گربه، علاوه‌بر پرداختن به سوگ، به موضوعات دیگری چون روابط خانوادگی، خاطرات کودکی، و چالش‌های روانی پس از یک حادثه‌ی تلخ نیز می‌پردازد. این اثر برای کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از احساسات انسانی و نقش پیوندهای کوچک در زندگی هستند، تجربه‌ای متفاوت و تأمل‌برانگیز ارائه می‌دهد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که با سوگ، فقدان یا تنهایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند یا به موضوعات روان‌شناختی و روایت‌های عمیق انسانی علاقه دارند. همچنین برای علاقه‌مندان به رمان‌هایی با محوریت روابط خانوادگی و نقش حیوانات خانگی در زندگی انسان‌ها مناسب است.

بخشی از کتاب گربه

«قفس حیوان کنج بالایی اتاق بود. اتاق سه ردیف قفس داشت و اکثر گربه‌ها وقتی می‌دیدند سمت‌شان می‌رویم از توی لگن‌های پلاستیکی‌شان بیرون می‌پریدند و پنجه‌هایشان را از میان سیم‌هایی که ضربدری از روی هم رد شده و به شکل لوزی درآمده بودند، بیرون می‌آوردند و برایمان میومیو می‌کردند. یادم می‌آید پسرم چقدر شیفتۀ آن گربه‌ها شده بود، گربه‌هایی که برای به‌دست آوردن دل ما آه‌وناله می‌کردند. پسرم از من خواست درِ چند قفس را باز کنم. وقتی گربه‌ها از داخل قفس‌ها بیرون می‌پریدند، آن‌هایی را که اهلی‌تر بودند بغل می‌گرفت و نوازش می‌کرد. گربۀ اولی، حیوانی با پوست راه‌راه ذغالی و خاکستری براق بود. دومی، سیاه بود و یک تاج سفید شاهانه و پاهای سفید شش‌انگشتی داشت و رنگ گربۀ سومی طلایی ببری بود. اما من از قبل تصمیم گرفته بودم کدام گربه را به خانه ببریم. با دقت داخل قفس گربۀ مورد نظرم را نگاه کردم اما حیوان اصلاً از توی لگن پلاستیکی‌اش تکان نخورد. فقط با چشم‌های نافذ و تیزبین‌اش من را نگاه کرد. حتی وقتی درِ قفس را باز کردم، باز هم لگن پلاستیکی کوچکش را که انگار حکم رختخوابش را داشت، ترک نکرد. خانم گربه امیدش را از دست داده بود. حیوان را آرام بلند کردم و کنار لگن گذاشتمش. تقِ ناگهانی درِ قفس کناری، حیوان را وحشت‌زده کرد. نوازش‌اش کردم و زیرلب گفتم: «چیزی نیست گربه کوچولو، صدای در بود.» حیوان فوراً بنا گذاشت به خُرخُر کردن. تا حالا خُرخُری به آن بلندی از یک گربه نشنیده بودم. حیوان را که بلند کردم مثل بید می‌لرزید اما هنوز صدای خُرخُرش قطع نشده بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۲۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۲۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۱۱۲,۵۰۰
۲۵%
تومان