کتاب برگریزان
معرفی کتاب برگریزان
برگریزان، کلام آخر دربارهی زندگی، عشق، جنگ و خدا اثر از ویل دورانت، فیلسوف و تاریخنگار و نویسنده مشهور آمریکایی است.
درباره کتاب برگریزان،کلام آخر دربارهی زندگی، عشق، جنگ و خدا
این کتاب آخرین اثر ویلدورانت و شخصی ترین کتاب او است. او پس از خلق آثاری در زمینههای فلسفه و تاریخ و درآمیختن هردو این موضوعات در برخی کتب دیگر، بر آن شد تا تجربهها و اندیشههای انباشته در سالهای پایانی عمرش را در قالب این کتاب عرضه کند. کتاب او به گفته خودش، افکار و نوشتههایی پراکنده درباره همهچیز است.
ویل دورانت کتاب برگریزان را در شرایطی نوشت که ایالات متحده و غرب، جنگهای جهانی قرن ۲۰، رکود بزرگ اقتصادی دهه ۱۹۳۰، ظهور کمونیسم، سلطه سرمایهداری و زوال باورهای دینی و فروریزی یکسری ارزشهای اجتماعی را تجربه کرده بود. آنچه او در این کتاب درباره دین و اخلاق به نگارش درآورده، زاییده چنین شرایطی است و بهطور کلی به چالشهای انسان مدرن غربی نظر داشته است.
او عموماً پیکان انتقاد خود را در این اثر، به سمت آن نوع دینمداریای میگیردکه اساسی مسیحی - قرون وسطایی دارد و بهجای آنکه به تحول، زایایی و معنویت بشر یاری برساند، او را به موجودی بیاختیار و گریزان از دین تبدیل کرده است. با توجه به نسبیاندیشی و تفکر نقادانه ویل دورانت، میتوان گفت که آنچه در فصلهای «درباره دین» و «درباره اخلاق» این کتاب خواهید خواند، بر اساس چنین ذهنیتی نوشته شده است.
دورانت در ۱۸۸۵ بهدنیا آمده بود، زمانی که وسایل غالب حملونقل عمومی بینشهری، اسب و کالسکه بود. او در ۱۹۸۱ درگذشت- دوازده سال بعد از آنکه انسان برای اولین بارقدم بر کره ماه گذاشت.
دورانت در طول زندگی خود شاهد وقایع زیادی بود، ژرفترین و متحولکنندهترین لحظات جهان از سر گذرانده بود – دو جنگ جهانی، رکود بزرگ اقتصادی، ظهور سوسیالیسم و آنارشیسم، زوال باورهای مذهبی و تغییر تدریجی اخلاقیات آمریکایی از دوران ویکتوریایی به وودستاک.
دورانت، نوشتن برگریزان را ـ آنطور که از بخشهایی که همگی تاریخِ نگارش داشتند برمیآید ـ در بیستِ مارس ۱۹۶۷ آغاز کرد، تقریباً یک سال پیش از انتشار کتابش درسهایی بر تاریخ، و همزمان با انتشار تفسیرهایی بر زندگی و از آنجا که تا اواخر دهه ۱۹۷۰ از این کتاب در مصاحبههایش نام برده، بهنظر میرسد بیش از یک دهه روی این کتاب کار کرده باشد.
ایدهٔ کلی دورانت این بوده که دیدگاههایش را درباره مسائل گوناگون اجتماعی، دینی و سیاسی بازگوکند.
در این کتاب نظرات ویل دورانت را درباره دین، زندگی و مراحل مختلف آن، نژاد، آموزش، علم و بسیاری مسائل دیگر خواهید خواند.
خواندن کتاب برگریزان،کلام آخر دربارهی زندگی، عشق، جنگ و خدا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به تاریخ، علوم اجتماعی و فلسفه و تمامی کسانی که از خواندن آثار این فیلسوف بزرگ لذت میبرند مخاطبان این کتابند.
درباره ویل دورانت
ویلیام جیمز دورانت در ۵ نوامبر ۱۸۸۵ در ماساچوست به دنیا آمد. ویل دورانت در ابتدا میخواست کشیش شود اما در دانشگاه بیشتر علوم، از زیستشناسی گرفته تا تعلیم و تربیت را تجربه کرد. اما بالاخره بعد از خواندن کتاب اخلاقِ اسپینوزا به سراغ فلسفه رفت، آن رشته را تا دکترا ادامه داد و استاد دانشگاه شد و کتابهای فلسفی زیادی تألیف کرد. علت شناختهشدن ویل دورانت در دنیا، تالیف مجموعهی یازده جلدی تاریخ تمدن است که آن را به همراه همسرش، آریل دورانت نوشت. او برای نوشتن هر فصل از کتاب به گوشهای از دنیا سفر میکرد؛ از مصر و ایران تا سیبری و ژاپن. مقصد او برای نوشتن جلد اول کتاب تاریخ تمدن با عنوان «مشرقزمین، گهوارهٔ تمدن» بود. بعد چاپ جلد اول، سفرهای دور دنیایش شروع شد که ۵۰ سال ادامه یافت.
ویل دورانت در ۷ نوامبر ۱۹۸۱ در سن ۹۶ سالگی در لس آنجلس، کالیفرنیا چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب برگریزان، کلام آخر دربارهی زندگی، عشق، جنگ و خدا
از بخش درباره زنان
بگذارید پیش از مرگم سرودی در ستایش زنان بخوانم. آریل، که دلیل اصلی این سرود ستایش است، به شور و شوقم میخندد و میگوید بهتر است بهجای زنان، سرودی برای غُددم بخوانم؛ از دید او، زیبایی را غدههای جنسی تعریف میکنند. خُب، بگذارید غدهها را هم در سرودهمان بگنجانیم.
هیچکس حرفم را باور نمیکند وقتی میگویم بسیاری مواقع مجذوب زیبایی زنی شدهام بیآنکه خواهان او در هر درجه و حالت جسمانی باشم. خودم باور دارم که این هیجانم صرفاً زیباییشناختی بوده است. شاید خود را فریب میدهم، و در مورد شهوتهای نهفته در «ناخودآگاه» یا در خونم هم نمیتوانم با اطمینان چیزی بگویم. اما اصرار میکنم، که بارها و بارها آرزو داشتهام شرمسارانه به زنی که دیدنش چنان لذتبخش بوده است، نزدیک شوم و بابت زیباییاش از او تشکر کنم، و اینکه در این آرزو هیچ خواستی برای به چنگ آوردن یا حتی لمس کردن دستاش نداشتهام.
من به طرزی غیرعادی با هر شکلی از زیبایی به هیجان میآیم؛ من برای کسانی که در پیادهروی همراهیام میکنند باعث عذابم، چون همیشه بامشاهده چیزی دوستداشتنی و شگرف، ذوقزده میشوم ـ ابرهای سپید در آسمان آبی، رایحه دلفریب گلهای زیبای قُدومه۱۱۹ سیمای پرنشاط عابری جوان، یا شکوه نارونی بلند و سرفراز، که گویی در یک آغوش کیهانی ویتمنی، شاخههایش را به هرسو گسترده است. وقتی فکر میکنم که چهاندازه زیبایی در این سیاره پرفراز و نشیب وجود دارد، احساس میکنم برای دیدن همه آنها باید با نامیرایی کنار بیایم. اما بهندرت کسی بهکفایت بیغرض و احساساتی پیدا میشود که با من در شکرگزاریِ خداییکه زن را آفریده یا فرگشت، داده همراه شود.
حجم
۲۶۶٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۶۶٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
نظرات کاربران
واقعا کتاب معرکه ای هست، نظرات نهایی کسی هست که عمرش رو در تاریخ و فلسفه گذرونده البته همه نظراتش رو شاید قبول نداشته باشم ولی برام جالب بود با نظرات نهایی ویل دورانت درباره مفاهیم و پدیده های اساسی
اگه به دنبال تجربه یک پیر خردمند توی زندگی هستید،این کتاب رو توصیه میکنم، اگه دوست دارید واقعیت جهان رو از قدیم و تا آینده بدونید هم پیشنهاد میکنم،موفق باشید