دانلود و خرید کتاب معنای زندگی ویل دورانت ترجمه زهره زاهدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب معنای زندگی

کتاب معنای زندگی

نویسنده:ویل دورانت
انتشارات:پندار تابان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب معنای زندگی

کتاب معنای زندگی، نوشته ویل دورانت، اثری خواندنی است که درباره‌ی یکی از مهم‌ترین پرسش‌های بشری نوشته شده است. معنای زندگی چیست؟

می‌توانید پاسخ ویل دورانت و نویسندگان دیگر را به این سوال در کتاب معنای زندگی با ترجمه زهره زاهدی بخوانید. 

درباره‌ی کتاب معنای زندگی

یک روز وقتی مرد خوشپوشی به سمت ویل دورانت می‌رود و به او می‌گوید که قصد دارد خودش را بکشد، مگر اینکه او دلیل و معنای برای زندگی نشانش بدهد، ویل به فکر فرو می‌رود. او تلاش می‌کند تا جواب‌ها و استدلال‌هایی برای او داشته باشد اما تلاش نتیجه‌ای ندارد. بنابراین تصمیم می‌گیرد از تمام نویسندگان و متفکران دنیا دعوت کند تا به این سوال مهم، اساسی و مشترک تمام مردم دنیا پاسخ بدهد: معنای زندگی چیست؟ 

ویل دورانت نامه‌ای به صدنفر نوشت، نامه‌ای که در طرح پرسش‌ها، فلسفی بود و طنینی شاعرانه داشت. او از مخاطبان نامه‌اش دعوت کرد نه تنها به پرسش بنیادی معنای زندگی (به نحو انتزاعی) جواب بدهند بلکه بگویند خودشان (به طور عینی و خاص) در زندگی چگونه معنی، هدف و رضایتمندی یافتند. به تعبیر دورانت:

سرچشمه‌های الهام و انرژی شما چیست؟ هدف یا انگیزه نیروبخش زحمت و تلاش شما چیست؟ از کجا تسلّی‌خاطر و شادمانی می‌یابید و دستِ آخر، گنج‌تان در کجا نهفته؟

مهاتما گاندی، جورج برنارد شاو، سینکلر لوئیس، جواهر لعل نهرو و آندره موروئا برخی از افرادی بودند که ویل دورانت به آن‌ها نامه نوشته بود. نتیجه تبدیل به کتابی ارزشمند و خواندنی شد که فلسفه‌ی حیات را از دیدگاه افراد بزرگ و متفکران معروف بیان می‌کند. 

کتاب معنای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر از دوست‌داران فلسفه‌ی مدرن هستید، کتاب معنای زندگی را بخوانید. معنای زندگی به شما کمک می‌کند تا چیزی را که در جستجوی آن هستید و دلیلی برای ادامه‌ی حیات، پیدا کنید. 

درباره‌ی ویل دورانت

ویلیام جیمز دورانت در ۵ نوامبر ۱۸۸۵ در ماساچوست به دنیا آمد. ویل دورانت در ابتدا می‌خواست کشیش شود اما در دانشگاه بیشتر علوم، از زیست‌شناسی گرفته تا تعلیم و تربیت را تجربه کرد. اما بالاخره بعد از خواندن کتاب اخلاقِ اسپینوزا به سراغ فلسفه رفت، آن رشته را تا دکترا ادامه داد و استاد دانشگاه شد و کتاب‌های فلسفی زیادی تألیف کرد. علت شناخته‌شدن ویل دورانت در دنیا، تالیف مجموعه‌ی یازده جلدی تاریخ تمدن است که آن را به همراه همسرش، آریل دورانت نوشت. او برای نوشتن هر فصل از کتاب به گوشه‌ای از دنیا سفر می‌کرد؛ از مصر و ایران تا سیبری و ژاپن. مقصد او برای نوشتن جلد اول کتاب تاریخ تمدن با عنوان «مشرق‌زمین، گهوارهٔ تمدن» بود. بعد چاپ جلد اول، سفرهای دور دنیایش شروع شد که ۵۰ سال ادامه یافت.

ویل دورانت در ۷ نوامبر ۱۹۸۱ در سن ۹۶ سالگی در لس آنجلس، کالیفرنیا چشم از دنیا فروبست

بخشی از کتاب معنای زندگی

در پائیز سال ۱۹۳۰ ویل دورانت خارج از خانه‌اش در لیک‌هیل، نیویورک در حال شن‌کش کردن برگ‌های خشک بود. در آن هنگام از سال هوا همان‌طور بود که باید می‌بود. نسیم خنک باطراوتی از جانب شمال ایالت جریان داشت و همچنان که به کارش ادامه می‌داد، به او قوت می‌بخشید.

در حالی که دورانت مشغول شن‌کشی بود، مرد خوش‌لباسی به او نزدیک شد و با صدایی آهسته به او گفت قصد خودکشی دارد، مگر اینکه فیلسوف دلیل ارزشمندی دال بر انصراف او ارائه دهد. در حالی که دورانت فرصتی برای فلسفه‌بافی در آن زمینه نداشت، کوشید آن مرد را با دلایلی در جهت ادامهٔ حیاتش تجهیز کند. بعدها چنین به خاطر آورد:

به او پیشنهاد کردم شغلی پیدا کند، ولی او شاغل بود. گفتم یک غذای خوب بخورد،‌ ولی او گرسنه نبود. کاملاً معلوم بود که استدلال‌های من هیچ تأثیری بر او ندارند. نمی‌دانم چه بر سرش آمد. در همان سال نامه‌های متعددی به دستم رسید که اعلام خودکشی می‌کردند ... بعدها فهمیدم که بین سال‌های ۱۹۰۵-۱۹۳۰، ۲۸۴ هزار و ۱۴۲ نفر در ایالات متحده امریکا خودکشی کردند.

چه وضع دشواری و چه آماری! و آمار متأخرتر حتی هشداردهنده‌تر است: سازمان بهداشت جهانی تخمین زده است که فقط در سال ۲۰۰۰، یک میلیون نفر به زندگی‌شان خاتمه دادند. در ایالات متحدهٔ امریکا به‌طور میانگین روزی ۸۴.۴ نفر خودکشی می‌کنند، در نتیجه سالانه ۳۰ هزار و ۹۰۳ نفر خود را به دست خود، به قتل می‌رسانند. هر ۱۷ دقیقه یک نفر امیدش را از دست می‌دهد و به زندگی‌اش خاتمه می‌دهد.۱

در این صورت آیا تعجبی دارد که «معنای زندگی چیست؟» پرسش ابدی فلسفه است و آیا سؤالی مهم‌تر از این هم وجود دارد؟

معرفی نویسنده
عکس ویل دورانت
ویل دورانت
آمریکایی | تولد ۱۸۸۵ - درگذشت ۱۹۸۱

ویل دورانت در تاریخ ۵ نوامبر ۱۸۸۵ در نورث آدامز ماساچوست در خانواده‌ای کاتولیک و کانادایی فرانسوی متولد شد. در دوران جوانی، او ابتدا قرار بود کشیش شود، با این همه، این شغلی نبود که برای آن زاده شده باشد.

عباسعلي
۱۳۹۹/۱۰/۲۶

بسیار کتاب عالی است به شما این فرصت رو میده که دیدگاه هنرمندان و نویسندگان و سیاستمداران و مذهبیون و ... راجب معنای زندگی بشنوید بنظرم اون نویسنده فرانسوی اندره موروا دیدگاهش خیلی جالب بود

amir ataei
۱۴۰۲/۰۴/۰۶

کتابی بود که با یک سوال از طرف کسی که قصد خودکشی داشته شروع می‌شود، چرا زندگی ام را ادامه دهم؟ زندگی چه معنایی دارد؟ به چه انگیزه‌ای مشقت ها و مشکلات را به دوش بکشیم؟ ویل دورانت در ابتداء این

- بیشتر
Alireza Ahmadi
۱۴۰۰/۰۴/۰۹

واقعا ترجمه افتضاح بود.....اگر میخواید بخونید کتاب "درباره معنای زندگی" رو بخونید.

دختر کولی
۱۴۰۰/۰۳/۲۳

ما درباره معنای زندگی و عمق زندگی جستجو میکنیم تنها و تنها به یک دلیل عمده تا بتوانیم راحت تر و آگاهانه تر و با اقتدار با مرگمان روبرو شویم

حسین امین خاکی
۱۴۰۲/۰۶/۰۹

متاسفانه ، ترجمه خیلی ضعیفه هستش و یک قسمت درخشان متن نامه ویل دورانت به اشخاص با بی سلیقگی مترجم کم فروغ شده و بخش های از متن کتاب سانسور شده است . این کتاب ویل دورانت رو حتما با

- بیشتر
mohad.khalili
۱۴۰۱/۰۸/۱۹

کتابی پر بار از نویسنده ای دانا

سپیده
۱۳۹۹/۰۵/۲۵

کل کتاب رو میشه در فصل آخر خلاصه کرد. به‌طور کلی فقط فصل آخر برای من جذابیت داشت. ترجمه کتاب هم متوسط بود.

meiti
۱۴۰۳/۰۲/۰۸

کتاب جالبی نیس به این دلیل که طرز فکر خودم با چیزی که کتاب بیان میکنه بسیار متفاوته

مازیار کیانی
۱۴۰۳/۰۱/۱۰

این کتاب برای کسانی مفیده که از علم فلسفه سررشته دارن و تفسیر و تبیین متن سنگین و مفهومی این کتاب برای افراد عادی کمی سخت هستش .در کل کتابی خارق العاده در جهت شناخت فلسفه و معنای زندگی است

- بیشتر
کاربر 5237122
۱۴۰۲/۱۰/۱۷

من نسخه صوتی کتاب رو میخاستم

کل قضیه (زندگی) یک مهمانی پرهیاهوست. پس خوب بخند، هر کاری از دستت برمی‌آید انجام بده و هیچ چیز را جدی نگیر
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
ما چرا اینجا هستیم؟ آیا خدایی وجود دارد؟ اگر وجود دارد پس چرا ما این‌همه رنج می‌کشیم؟ اگر وجود ندارد، غرض از موجودیت ما چیست؟ آیا موجودیت ما روی این کرهٔ خاکی صرفاً تمرین با لباس و گریم برای نمایش بهتری است که در پی خواهد آمد؟ یا همه‌اش همین است؟ و هستی یعنی چه؟ آیا هستی چیزی بیش از یک نمایش غریب و مسخرهٔ کیهانی است؟
در جستجوی حقیقت
ما به سمتی کشیده می‌شویم که نتیجه بگیریم بزرگ‌ترین اشتباه در تاریخ بشر کشف «حقیقت» بود. حقیقت هیچ آزادی‌ای به‌جز آزادی از توهماتی که اسباب تسلی‌مان بودند و بازداری‌هایی که محافظتمان می‌کردند، به ما نداد. حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چرا که خودش زیبا نیست و شایستهٔ آن نبود که مشتاقانه به دنبالش برویم. حالا که به آن نگاه می‌کنیم، نمی‌فهمیم چرا برای یافتنش این‌همه عجله داشتیم. چرا که حقیقت همهٔ دلایل هستی را از ما گرفت، به جز لذت لحظهٔ حاضر و امیدی ناچیز به فردا.
در جستجوی حقیقت
«مذهب در زندگی چه کمکی به من می‌کند؟»، از همان روزهایی که در دانشکدهٔ الهیات دانشگاه هاروارد دین و فلسفه می‌خواندم، به این موضوع فکر می‌کردم، ولی شاید مشاهده مهم‌تر باشد. من فهمیده‌ام که افراد مذهبی خود را بهتر از افراد لامذهب می‌دانند و افراد لامذهب هم خود را بهتر از افراد مذهبی می‌دانند. من هرگز متقاعد نشدم که (که اگر فکر درستی وجود داشته باشد) کدامشان درست فکر می‌کنند. من شخصاً هرگز تمایل نداشته‌ام به امید از بین بردن اندوهم، مذهب یا الکل را انتخاب کنم.
Bardia
زیست‌شناسان گزارش کردند که هر موجود زنده‌ای به قیمت زندگی موجود دیگری زنده است. بزرگ‌ها کوچک‌ها را می‌خورند و به نوبهٔ خود خورده می‌شوند. ارگانیزم‌های قوی همواره به صدها هزار شکل ممکن از ارگانیزم‌های ضعیف استفاده و سوءاستفاده می‌کنند. و اینکه توانایی کُشتن، آزمون نهایی برای زنده ماندن است. اینکه تولید مثل خودکشی است و عشق پیش‌درآمدی است بر جایگزینی و مرگ.
Bardia
امروز وقتی به آن پاسخ‌ها نگاه می‌کنم ... پاسخ‌های بیرد، پاویس و موروا را از همه بیشتر می‌پسندم. اگرچه تأثیرگذارترین نامه از جانب محکوم شماره ۷۹۲۰۶ آمده بود ...
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
من متوجه شده‌ام کسانی که در یک کل همکاری می‌کنند، دلسرد نمی‌شوند. بردهٔ تحقیرشده‌ای که در جمع با همقطارانش توپ‌بازی می‌کند، خوشبخت‌تر از متفکری منزوی است که جدا از بازی زندگی است و با این جدایی، فاسد و منحط می‌شود. گوته گفته است: «یا یک کل باش، یا به کل بپیوند». اگر ما خود را جزئی از یک گروه زنده (و نه یک گروه نمایشی) بدانیم،‌ زندگی را کمی سرشارتر و حتی معنادارتر خواهیم یافت. زیرا برای معنا بخشیدن به زندگی، انسان باید هدف و مقصدی بزرگ‌تر از خودش و ماندگارتر از زندگی خودش داشته باشد.
Bardia
زندگی نمی‌تواند به عقب برگردد، انسان هم نمی‌تواند. انسان بخش یکپارچه و کاملی از کائناتی است که در آن زندگی می‌کند، کائناتی که به سوی سرنوشت از پیش تعیین‌شده‌ای همواره در حرکت است. اینکه حیات به‌طور تصادفی به وجود آمده است، نظریه‌ای است که من هم دلم می‌خواهد بپذیرم، اما معنایش این نیست که لاجرم باید بی‌معنا باشد. هر کسی که عمیقاً فکر کرده و به این نتیجه رسیده است که زندگی بی‌معناست، قطعاً شخص هوشمندی بوده است. افراد هوشمند کار بیهوده و بی‌معنا نمی‌کنند، با این حال، مبلغین این نظریه به زندگی ادامه می‌دهند.
Bardia
وقتی کسی بخواهد شرایط دقیق اوضاع کسب و کارش را بفهمد اعداد را به‌کار می‌گیرد و اگر آن اعداد وضعیت ناخوشایندی از اوضاع کاری‌اش را نشان دهند، اعداد را سرزنش نمی‌کند و نمی‌گوید که اعداد نازیبا هستند و متهمشان نمی‌کند که او را سرخورده کرده‌اند. پس انسان چرا باید حقیقت را سرزنش کند در حالی که حقیقت در خدمت امور خطیر زندگی است، همان‌طور که اعداد در خدمت امور خطیر کسب و کار و تجارت هستند؟
Bardia
من توجه کرده‌ام که فقط کسانی که اوقات فراغت زیاد دارند، مأیوس می‌شوند. اگر نتوانستید در این سیستم صنعتی آشوب‌زده کاری برای خودتان پیدا کنید، به یک مزرعه‌دار رجوع کنید و از او بخواهید شما را به عنوان کمک‌کار اجیر کند و در مقابل کارتان به شما غذا و جای خواب بدهد، تا فرصت‌های بهتری نصیب‌تان شود. اگر او مبتلا به بیماری باورنکردنی‌ای به نام اضافه‌تولید است، از او بخواهید موافقت کند که شما فقط به اندازهٔ مصرف خودتان تولید کنید. شاید اگر به همهٔ ما اجازه می‌دادند به اندازهٔ مصرف خودمان تولید کنیم، دیگر «اضافه‌تولیدی» وجود نمی‌داشت.
کاربر ۱۵۶۵۱۹۸
. در پارک دو ردیف مورچه می‌بیند که در دو مسیر در حال آمد و شد هستند. یک ردیف از لانهٔ مورچه‌ها بیرون می‌روند و ردیف بعدی به لانهٔ مورچه‌ها بازمی‌گردند. هر یک مشغول کاری به‌سود «منافع جمع» هستند. و او مورچهٔ فیلسوفی را مجسم می‌کند که با آنتن‌های برآشفته و با سخنانی خردمندانه، یکی از دو ردیف مورچه‌ها را متوقف می‌کند:
Ali Zare
در هر موجود زنده‌ای انگیزه‌های مبهم اما پرقدرتی برای عملکرد فعالانه وجود دارد. اقتضای زندگی، زیستن آن است
کاربر ۴۹۶۳۶۵۸
من ترجیح می‌دهم یک معامله‌گر سخت‌کوش و همین‌قدر که هستم شاد و خوشبخت باقی بمانم، تا اینکه بزرگ‌ترین فرزانهٔ عالم شوم و به‌ناچار همهٔ تلخی‌ها و ناامیدی‌هایی را که تفکرات انتزاعی بیش از حد به همراه دارند، بپذیرم.
samstar
من همواره تصور کرده‌ام که هر یک از ما هنوز امیدوار است که خودش به شیوهٔ خودش حقیقت را کشف کند و این امید، چه خودش بداند یا نداند، بخش اعظم زندگی‌اش را به خود اختصاص داده است
samstar
ساده‌ترین معنای زندگی، شادی است ... نشاطی که از تجربه کردن، سلامت جسمانی، رضایت محض از داشتن عضله و احساس، ذائقه و چشم و گوش، دست می‌دهد. اگر بچه‌ها شادتر از بزرگ‌ترها هستند، علتش این است که آنها بیشتر جسمانی هستند تا روحانی و می‌فهمند که طبیعت پیش از فلسفه به وجود آمده است. بچه‌ها به غیر از استفاده‌های فراوانی که دست و پا برایشان دارد، به دنبال معنای دیگری برای آنها نیستند.
Bardia
گونهٔ ما، از دیدگاه علمی، جزء ناچیزی است که از یک تانژانت (خط مماس) به سوی انحطاط پرواز می‌کند
در جستجوی حقیقت
ما کنترل موالید را کشف کردیم، اما همان، حالا دارد هوشمندان را اخته و ابلهان را چندبرابر می‌کند، ارزش عشق را با بی‌بندوباری جنسی پائین می‌آورد، فکر معلمان را فاسد می‌کند، عوام‌فریبی را تقویت می‌کند، و نسل را رو به زوال می‌گذارد.
alireza ahmadi
دورانت مشغول شن‌کشی بود، مرد خوش‌لباسی به او نزدیک شد و با صدایی آهسته به او گفت قصد خودکشی دارد، مگر اینکه فیلسوف دلیل ارزشمندی دال بر انصراف او ارائه دهد. در حالی که دورانت فرصتی برای فلسفه‌بافی در آن زمینه نداشت، کوشید آن مرد را با دلایلی در جهت ادامهٔ حیاتش تجهیز کند. بعدها چنین به خاطر آورد: به او پیشنهاد کردم شغلی پیدا کند، ولی او شاغل بود. گفتم یک غذای خوب بخورد،‌ ولی او گرسنه نبود. کاملاً معلوم بود که استدلال‌های من هیچ تأثیری بر او ندارند. نمی‌دانم چه بر سرش آمد.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
طبیعت مرا از بین می‌برد، اما حق دارد، هم او مرا به وجود آورده و احساساتم را با هزاران ذوق و شوق مشتعل کرده است. همهٔ چیزهایی را که از من می‌گیرد، خودش به من داده است. چطور می‌توانم به خاطر پنج حسی که دارم، این انگشتان و لب‌ها، این چشم‌ها و گوش‌ها، این زبان بی‌قرار و این بینی غول‌پیکر، به قدر کافی سپاسگزار باشم؟
Bardia
تسلای من، الهام من، و گنج من در دانستن این نکته نهفته است که من جزئی جدایی‌ناپذیر از این حرکت بزرگ، شگفت‌انگیز و صعودی هستم که نامش زندگی است و هیچ‌چیز، نه طاعون، نه شکنجهٔ جسمانی، نه افسردگی، نه زندان و نه هیچ چیز دیگر نمی‌تواند این نقش را از من بگیرد.
Bardia

حجم

۶۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

حجم

۶۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

قیمت:
۵۱,۰۰۰
تومان