کتاب فیل سفید گمشده

کتاب فیل سفید گمشده (The Stolen White Elephant) نوشته مارک تواین و ترجمه هانیه رجبی، مجموعه‌ای از داستان‌های طنز است که با نگاهی انتقادی، به جامعه و اخلاق و باورهای رایج پرداخته است. این کتاب توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است. مارک تواین، نویسنده‌ی آمریکایی با قلمی تیز و طنزی گزنده، داستان‌هایی خلق کرده که هم سرگرم‌کننده‌اند و هم لایه‌هایی از نقد اجتماعی و فرهنگی را در خود دارند. داستان‌های این مجموعه، از ماجرای عجیب گم‌شدن یک فیل سلطنتی تا روایت‌هایی درباره‌ی پسران خوب و بد و قورباغه‌ای جهنده، هرکدام با زبانی ساده و روایتی جذاب، تصویری از دنیای اطراف ارائه می‌دهند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب فیل سفید گمشده اثر مارک تواین

کتاب فیل سفید گمشده مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه و طنزآمیز به قلم مارک تواین است. هر داستان با زاویه‌ی دید ویژه‌ی خودش، به موضوعاتی چون قدرت، قانون، اخلاق، شانس و باورهای عامه پرداخته است. داستان اصلی، یعنی فیل سفید گمشده، ماجرای گم‌شدن یک فیل سلطنتی و تلاش بی‌پایان و گاه مضحک کارآگاهان برای یافتن آن را روایت می‌کند؛ اثری که در آن طنز، اغراق و نقد اجتماعی به هم آمیخته‌اند. داستان‌های دیگر نیز با همین لحن، به‌سراغ کلیشه‌های رایج درباره‌ی خوب و بد، سرنوشت و موفقیت رفته‌اند و با وارونه‌کردن انتظارات مخاطب، تصویری تازه و گاه طعنه‌آمیز از واقعیت ارائه داده‌اند. مارک تواین در این مجموعه داستان کوتاه، با بهره‌گیری از زبان طنز و روایت‌های غیرمنتظره، مرز میان واقعیت و خیال را بارها جابه‌جا کرده است.

خلاصه کتاب فیل سفید گمشده

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان‌ها را فاش می‌کند!

کتاب با داستان فیل سفید گمشده (منتشرشده در سال ۱۸۸۲) آغاز می‌شود؛ ماجرایی که از زبان راوی نقل و با آشنایی او با یک کارمند راه‌آهن مسن شروع می‌شود. این کارمند داستان فیل سفید سلطنتی را تعریف می‌کند که به‌عنوان هدیه‌ای ویژه از سیام به ملکه‌ی انگلستان فرستاده شده، اما در مسیر سفر و اقامت در جرزی‌سیتی، فیل به‌طرز مرموزی دزدیده می‌شود. راوی با کمک پلیس و کارآگاهان، جست‌وجوی گسترده‌ای را برای یافتن فیل آغاز می‌کند. روند پیگیری پرونده با جزئیات طنزآمیز و اغراق‌آمیز به نمایش گذاشته می‌شود؛ از توصیف دقیق فیل و عادات عجیب غذایی‌اش تا پیگیری سرنخ‌ها و تلگراف‌های بی‌پایان کارآگاهان. در این مسیر، رسانه‌ها و روزنامه‌ها نیز با فرضیه‌های عجیب و گزارش‌های پرهیجان، ماجرا را به بحرانی ملی بدل می‌کنند. درنهایت پس از هفته‌ها جست‌وجو، فیل در زیرزمین اداره‌ی کارآگاهی پیدا می‌شود و ماجرا با طعنه‌ای به ناکارآمدی و خودنمایی دستگاه‌های رسمی به پایان می‌رسد. در ادامه، داستان‌های دیگری چون قصه‌ی پسرک بدی که هیچ اتفاق بدی برایش رخ نداد و قصه‌ی پسرک خوبی که کامیاب نشد، با وارونه‌کردن کلیشه‌های اخلاقی رایج، سرنوشت پسران خوب و بد را به چالش می‌کشند. در این داستان‌ها، برخلاف انتظار، پسر بد همیشه جان سالم به در می‌برد و حتی به موفقیت می‌رسد؛ درحالی‌که پسر خوب با وجود تمام تلاش‌هایش ناکام و قربانی می‌شود. داستان قورباغه‌ی جهنده‌ی معروف کالاوراس نیز با محوریت شرط‌بندی و شانس، ماجرای مردی را روایت می‌کند که با قورباغه‌ای آموزش‌دیده وارد مسابقه می‌شود، اما با حقه‌بازی یک غریبهْ شرط را می‌بازد. هرکدام از این داستان‌ها با طنز و نگاهی انتقادی، به باورهای تثبیت‌شده و انتظارات اجتماعی طعنه می‌زنند.

چرا باید کتاب فیل سفید گمشده را بخوانیم؟

این کتاب با داستان‌هایی کوتاه و طنزآمیز، تصویری متفاوت از جامعه و باورهای رایج ارائه می‌دهد. ویژگی شاخص این مجموعه داستان کوتاه آمریکایی، وارونه‌کردن انتظارات و کلیشه‌ها است؛ جایی که نه همیشه خوب‌ها پاداش می‌گیرند و نه بدها مجازات می‌شوند. زبان طنز و نگاه انتقادی مارک تواین، خواننده را به تأمل درباره‌ی واقعیت‌های اجتماعی و اخلاقی وامی‌دارد. همچنین داستان‌ها با روایت‌های غیرمنتظره و شخصیت‌هایی عجیب، تجربه‌ای سرگرم‌کننده و درعین‌حال تفکربرانگیز فراهم می‌کنند. این مجموعه برای کسانی که به طنز اجتماعی و نقد ساختارهای رسمی علاقه دارند، خواندنی است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان طنز اجتماعی، دوست‌داران داستان‌های کوتاه آمریکایی و کسانی که به نقد باورهای رایج و ساختارهای رسمی علاقه‌مند هستند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این مجموعه داستان کوتاه آمریکایی برای کسانی که به‌دنبال روایت‌هایی متفاوت و غیرکلیشه‌ای درباره‌ی اخلاق، شانس و سرنوشت هستند، مناسب است.

درباره مارک تواین

سمیوئل لنگهورن کلمنز که با نام ادبیِ مارک تواین (Mark Twain) شناخته می‌شود، در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در روستای فلوریدا در مرز ایالت میزوریِ آمریکا زاده شد و در ۲۱ آوریل ۱۹۱۰ درگذشت. او نویسنده و طنزپرداز برجسته‌ی آمریکایی و شهرتش را بیشتر مدیون رمان‌های معروفی چون «ماجراهای هاکلبری فین»، «شاهزاده و گدا» و «ماجراهای تام سایر» بود. مارک تواین با نگاهی طنزآمیز و انتقادی، جامعه و فرهنگِ در حال دگرگونیِ آمریکا در قرن نوزدهم میلادی را به تصویر کشید. آثار او در دو قالب اصلیِ رمان و داستان کوتاه نوشته شده است. از مهم‌ترین رمان‌های این نویسنده می‌توان به این آثار اشاره کرد: «ماجراهای تام سایر»، «شاهزاده و گدا»، «ماجراهای هاکلبری فین»، «زندگی بر روی می‌سی‌سی‌پی»، «یک یانکی اهل کنتیکت در دربار شاه آرتور»، «سال‌های طلایی: داستانی از زندگی در قرن معاصر»، «تراژدی ویلسون کله‌پوک»، «خاطرات شخصی ژاندارک»، «داستان یک اسب»، «بیگانه‌ای در دهکده» و «دوقلوهای عجیب». از میان داستان‌های کوتاه او نیز می‌توان از این آثار نام برد: «جست‌وخیز قورباغه‌ی ولایت کالاوراس»، «یک قتل، یک راز، یک ازدواج»، «به‌دنبال خط استوا»، «مردی که هایدلبرگ را تباه کرد»، «بشر چیست؟»، «بریده‌هایی از دفترچه‌ی خاطرات آدم»، «داستان یک سگ» و «فیل سفید گمشده».

نظر افراد یا مجله‌های مشهور درباره این کتاب چیست؟

نویسنده‌ای در سایت gutenberg.org نوشته است که داستان کوتاه فیل سفید گمشده اثر مارک تواین، داستانی طنزآمیز از اواخر قرن نوزدهم و بازتاب‌دهنده‌ی سبک ادبی آن دوران با محوریت نقد اجتماعی و نیشخند طنزآلود است. این اثر بر پوچی‌ها و اغراق‌های یک پرونده‌ی کارآگاهی تمرکز دارد. داستان با پیچشی غیرمنتظره به پایان می‌رسد و بار دیگر استادی مارک تواین در ترکیب طنز با بینش اجتماعیِ تیزبینانه را نشان می‌دهد.

بخشی از کتاب فیل سفید گمشده

«روزی روزگاری پسرک خوبی بود به نام جیکوب بلیونس. او همیشه حرف والدینش را گوش می‌کرد؛ اهمیتی نداشت که چقدر خواسته‌های آن‌ها پوچ و غیرمنطقی باشد. همیشه درسش را می‌خواند و هرگز در مدرسۀ یکشنبه دیر حاضر نمی‌شد. دوست نداشت هاکی بازی کند، حتی اگر قوای فاهمه‌اش به او می‌گفت این مفیدترین کاری است که می‌تواند انجام بدهد. هیچ‌کدام از پسرهای دیگر هم علاقه‌ای به گشتن با او نداشتند چون بسیار عجیب‌وغریب رفتار می‌کرد. او دروغ نمی‌گفت، مهم نبود که چقدر به صلاحش باشد. فقط معتقد بود که دروغ گفتن اشتباه است و همین هم برای او کافی بود. جیکوب به حدی صاف و صادق بود که دیگر شورش را درآورده بود. جیکوب ما به شکل عجیب‌وغریبی از بقیه بهتر بود. یکشنبه‌ها تیله‌بازی نمی‌کرد، از آشیانۀ پرندگان چیزی نمی‌دزدید و حتی یک پنی به نوازندگان خیابانی و میمون‌های‌شان نمی‌داد. به نظر نمی‌رسید به هیچ نوع تفریح معقولی علاقه داشته باشد. بنابراین بقیۀ بچه‌ها سعی می‌کردند سر از کارش دربیاورند اما به هیچ نتیجۀ رضایت‌بخشی دست نیافتند. همان‌طور که قبلاً هم گفتم، فقط به یک تصور مبهم رسیدند که او موجودی «غم‌زده» است. به همین دلیل هم جیکوب را زیر بال و پر خود گرفتند و هرگز اجازه ندادند به او کوچک‌ترین آسیبی برسد.»