دانلود و خرید کتاب سه‌شنبه آراز بارسقیان
تصویر جلد کتاب سه‌شنبه

کتاب سه‌شنبه

انتشارات:نشر اسم
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سه‌شنبه

رمان سه‌شنبه درواقع ادامه کتاب یکشنه و دوشنبه آراز بارسقیان است. «آربی» جوان هنرمند راوی کتاب‌های قبلی، در کتاب سه‌شنبه، انگار از زندگی‌اش خسته شده و به دنبال فرار کردن یا تغییر وضع موجودش است. او تصمیم می‌گیرد به سفری نامعلوم برود، پس وسایلش را در کوله‌ای می‌ریزد و به صورت هیچ‌هایک (مفت‌سواری)، به جنوب کشور می‌رود. او به تازگی از همسرش جدا شده و پس از این جدایی در کار هنری‌اش (کارگردانی تئاتر) موفقیت چندانی نداشته است. پذیرش این جدایی برای او سخت است. در طول این سفر، ما پنج سال گذشته این جوان و اتفاقاتی که برایش افتاده را مرور می‌کنیم.

این رمان ترکیبی است از تنهایی، جبر و تلاش برای رویارویی با واقعیت.

«وزن چیزهایی که آدم با خودش حمل می‌کند، عین وزنی است که هر سربازی توی سربازی و جنگ تجربه‌اش می‌کند. وزن چادر دونفره، کیسه‌خواب قدیمی پدر، پانچو و لباس‌های ضروری، دوربین و دفتر یادداشت و کیف کمری، وزن مقوا و ماژیک شب‌رنگ و وایت‌بُرد. وزن دفترچهٔ کامل راه‌های کشور. حتی وزن فِلَشم که پر بود از تمام کارهایی که تمام زندگی‌ام انجام داده بودم. وزن آن را باید چطوری حساب کرد؟ وزن تمام نوشته‌ها و... نه، وزن این یکی را نباید حساب کرد. حساب وزن بقیه آدم را یاد سربازی می‌اندازد.»

Mohammad Rasoulian
۱۳۹۹/۰۸/۲۹

در معرفی کتاب نوشته شده «این کتاب، ادامه کتاب یکشنبه و دوشنبه نویسنده است». اما این دو کتاب که مقدم بر این کتاب هستند در طاقچه نیست. لطفا آنها را هم منتشر کنید تا بتوانیم به ترتیب کل مجموعه را

- بیشتر
niloufar
۱۳۹۹/۰۷/۲۰

سردرگم و گیج، مثل زندگی کسایی که از خودشون میخوان رها بشن ولی تکیه گاهی پیدا نمی کنن. از خانواده به دور و گریزان. احساس می کنم چنین کسایی زمین محکمی ندارند که روش بایستند و پیشرفت کنند. ثبات ندارن، اهل

- بیشتر
فردین
۱۳۹۹/۰۳/۲۹

از این که سن شخصیت اصلی داستان به سن من (۲۹) نزدیک بود و در مورد بعضی دغدغه‌های مشترک و به روز بحث میکرد احساس خیلی خوبی داشتم. ولی برای بقیه گروه‌های سنی فکر نمی‌کنم جذابیت بالایی داشته باشه.

اینستاگرامو انتخاب کن و خودتو به ده‌ها هزار نفری که نمی‌شناسی تحمیل کن و لایک بگیر. عکس صبحونه و ناهار و شام و بچه‌ت رو بذار تو اینستا تا یکی، دوتا، سه‌تا، ده‌هزارتا لایک بخوره و بقیه قربون‌صدقهٔ نداشته‌هاشون برن و برای تو که مادر و آشپز قهرمانی هستی گُل و ایموجی لبخند بفرستن. کنار پروفایلت بنویس عاشق زندگی و عکاس دوتا شکلک کمپ تو طبیعت و دوربین و ماشین مدل بالا و موبایل بذار و دَم‌به‌دیقه عکسشو عوض کن.
فردین
چطور می‌شود کسی که هیچ ندارد، نه رختی، نه خانه‌ای، نه کاشانه‌ای، نه خَدمی، نه حَشمی، نه شهری، آسوده باشد و قانع؟ شما را خدا مردی فرستاده تا نشانتان دهد در حرف و عمل چنین است. نگاهم کنید! نه شهری دارم، نه کاشانه‌ای، نه دارایی‌ای، نه پیشکاری: زمین نشیمنم است؛ نه همسری دارم، نه فرزند و سرپناهی. هیچ ندارم جز زمین و آسمان و یک دست قبای ژنده؛ و جای چه خالی است هنوز؟ آیا غصه و ترس هنوز به سراغم نیامده؟ آیا آزاد نیستم؟
niloofarmyl
هر روز بودن در این مترو و تکرارش، عین زندگی هیچی بهت اضافه نمی‌کند، هیچ وزنی ندارد مگر اینکه فقط جزو تمام وقت‌های تلف شده‌ای باشد از زندگیِ خودت. ایستگاه‌هایی که عین روزهای هفته از کنار هم می‌گذرند، عین زندگی‌ات تکرار می‌شود. عین تمام روزهای هفته. عین شنبه و یکشنبه و دوشنبه و سه‌شنبه و... عین ماه‌های سال. ایستگاه بعد ماه فروردین. ایستگاه بعد اردیبهشت. ایستگاه بعد پاییز. سوار می‌شوی و پیاده و باز دوباره سوار می‌شوی. ایستگاه‌هایی که عین روزهای هفته دوار هستند. شنبه به جمعه و جمعه به شنبه. امروز چند شنبه است؟ سه‌شنبه باید باشد گمانم. آره، سه‌شنبه است.
niloufar
انتخاب کن خودتو عضو صفحهٔ توییترِ تلگرام کنی و هر روز جُک‌ها و شوخیای آدمایی رو بخونی که نه اسم درست حسابی دارن، نه می‌شناسی‌شون و نه برات مهمن. اسمشو هم بذار فعالیت اجتماعی و سیاسی. صبر کن ببین کِی و کجا سر یکی رو زیر آب می‌کنن تا تو بیای با یه عکس از اون آدم خودتو طرفدار آزادی نشون بدی و اینو همه جا پخش کنی. هر روز خودتو زیر خروارخروار جُکی که از هر چیز کوچیک و ریزی ساخته می‌شه و تو شبکهٔ مجازی پخش می‌شه گم کن.
فردین
وقتی سیم‌کارت فعال نداری یعنی وزن تمام گروه‌های تلگرامی و دوست‌های فیس‌بوکی و اینستاگرامی را هم دنبالت نداری. گوشی‌ام را می‌خواستم دنبال خودم راه بیندازم تا مثلا عکس بگیرم ولی از صبح که سیم‌کارت را از گوشی بیرون آوردم و احساس سبکی کردم، گوشی را هم گذاشتم کنارش تا سبک‌تر شوم. یک کارت تلفن همیشه توی کیف پولم هست. همین کافی است.
niloufar
اوستا دیگر نیست که فلسفه‌بافی‌های نصفه‌نیمه کند... از نیچه و کنفوسیوس و سقراط و مولانا بگوید و همه چیز را سر هم کند... اوستا سال‌هاست که مُرده و تنهایم گذاشته. پس یادآوریِ حرف‌هایش چه فایده‌ای برای منِ قایق‌شکسته دارد؟
niloofarmyl
وزن چیزهایی که آدم با خودش حمل می‌کند، عین وزنی است که هر سربازی توی سربازی و جنگ تجربه‌اش می‌کند. وزن چادر دونفره، کیسه‌خواب قدیمی پدر، پانچو و لباس‌های ضروری، دوربین و دفتر یادداشت و کیف کمری، وزن مقوا و ماژیک شب‌رنگ و وایت‌بُرد. وزن دفترچهٔ کامل راه‌های کشور. حتی وزن فِلَشم که پر بود از تمام کارهایی که تمام زندگی‌ام انجام داده بودم. وزن آن را باید چطوری حساب کرد؟ وزن تمام نوشته‌ها و... نه، وزن این یکی را نباید حساب کرد
niloofarmyl

حجم

۲۵۷٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

حجم

۲۵۷٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان