دانلود و خرید کتاب پیوند زدن انگشت اشاره مهام میقانی
تصویر جلد کتاب پیوند زدن انگشت اشاره

کتاب پیوند زدن انگشت اشاره

نویسنده:مهام میقانی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پیوند زدن انگشت اشاره

کتاب پیوند زدن انگشت اشاره، دومین اثر بلند مهام میقانی و درباره‌ی سقوط یک مرغ ماهی‌خوار غول‌پیکر در تراس خانه‌ای در شهر تهران است که اتفاقات عجیب بعدی را رقم می‌زند. این کتاب را نشر چشمه منتشر کرده است. 

درباره‌ی کتاب پیوند زدن انگشت اشاره

ارسلان، شخصیت اصلی داستان، کنار پنجره‌ی خانه‌اش ایستاده و به بیرون نگاه می‌کند. به ظاهر روز و ساعت بی‌اهمیتی است اما برای او که مدت‌هاست زودتر از ساعت هشت صبح از خواب بیدار نشده، امروز روز مهمی است. اتفاق عجیبی در شهر می‌افتد. و او بیدار و شاهد این ماجراست. مرغ ماهی‌خوار غول‌پیکری در تهران به تراس خانه می‌افتد و ارسلان برای نجاتش با آتش‌نشانی تماس می‌گیرد. اما بعد از اینکه متوجه می‌شود مرغ ماهی‌خوار بیمار را به موزه‌ بردند و تا پس از مرگ، تاکسیدرمی کنند، گرفتار اتفاقات عجیبی می‌شود. در همین حین است که با دوست قدیمی و میان‌سالش که حال و روز خوبی ندارد، چاقو خورده است و به شدت ترسیده است، ملاقات می‌کند.

ارسلان درگیر سلسله‌ ماجراهایی می‌شود که زندگی شهری سرشار از خشونت عریان را به او نشان می‌دهد. 

کتاب پیوند زدن انگشت اشاره را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب پیوند زدن انگشت اشاره برای دوست‌داران رمان و داستان‌هایی از نویسندگان ایرانی، جذاب و خواندنی است. 

درباره‌ی مهام میقانی

مهام میقانی متولد سال ۱۳۶۴ و دارای لیسانس فیلمنامه‌نویسی و فوق لیسانس ادبیات دراماتیک از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است. از سال ۱۳۸۷ تا امروز بیش از هشتاد عنوان نمایش رادیویی از او پخش شده و در سیدخندان کسی را نمی کشند چهارمین رمان اوست که در سری نسخه‌ی قرمز(جنایی) مجموعه‌ی سمر منتشر شده‌ است. رمان‌های دیگر او به ترتیب گرمازده، پیوند زدن انگشت اشاره و ترکیب‌بندی در سرخ نام دارند.

جملاتی از کتاب پیون زدن انگشت اشاره

با خودم گفتم از حالا به بعد، چه دوست داشته باشم چه نداشته باشم، بخشی از تاریخ شهری هستم که در آن زندگی می‌کنم. تنها آدمی که در طول تاریخ تک‌منظرهٔ عجیب این شهر را به چشم خود دیده. لحظهٔ تاریخی نادری که حقش است در کتاب‌ها نوشته شود. در شهری که نه دریاچه‌ای دارد و نه رودخانه و نه حتا برکه و مردابی که سال‌ها پیش خشک شده باشد، مردی صبح زود از خواب بیدار می‌شود و یک مرغ دریایی بلندقد توی بالکن خانه‌اش می‌بیند که وقتی بال‌های تیره‌اش را باز می‌کند تمام عرض پنجره را می‌پوشاند. البته که در آن لحظه فقط به فکر نجات جانم بودم. فقط نجات جانم و نه نجات وسایل توی بالکن. در خیالات چندثانیه‌ای‌ام تا مبارزه برای نجات جان هم پیش رفتم. چون هنوز نمی‌دانستم غول بی‌شاخ‌ودمی که در بالکن خانه‌ام روی گلدان‌هایم ایستاده چه‌جور جانوری است.

فقط مطمئن بودم آدم نیست و شباهتی به جن و شبح ندارد. الآن دو روز است وقتی سر ظهر در راهروِ فروشگاه زنجیره‌ای لوازم منزلی که در آن فروشنده هستم خواب‌آلود می‌شوم لحظهٔ دیدن پرنده می‌آید جلوِ چشمم. معمولا روی صندلی‌ام که روبه‌روی قسمت ماشین‌های ظرف‌شویی است بین ساعت یک تا یک و نیم چرت کوتاهی می‌زنم. حالا که تابستان دارد تمام می‌شود گاهی پیش می‌آید وسط ظهر مشتری داشته باشیم. همه می‌دانند که فقط نوکیسه‌ها، تازه‌عروس‌ها، دله‌دزدها یا آن‌هایی که می‌خواهند در اوج بی‌علاقگی و تنگی وقت برای کسی هدیه بخرند ظهر تابستان وارد فروشگاه می‌شوند. کسی که آن‌قدر مهم است که باید برایش یک وسیلهٔ برقی خرید. دیروز وقتی زن و شوهر جوانی مرا از خواب بیدار کردند از ترس روی زمین افتادم. دماغ دراز مرد را منقار بلند پرنده‌ای دیدم که انگار می‌خواست در پیشانی‌ام فرو ببردش. ابروهایش هم ترسناک بود. انگار روی پیشانی‌اش بال‌های یک گنجشک باز شده بود. بیش از حد معمول سیاه و پُرپشت. از یک تازه‌داماد ابروپیوندی و دماغ‌دراز که با زنش آمده بود مخلوط‌کن سه‌کاره بخرد چنان ترسیده بودم که خودم را انداختم روی زمین. با این‌که خیلی زود به خودم آمدم و خجالت‌زده از روی زمین بلند شدم دیگر دل‌شان نخواست من راهنمایی‌شان کنم. عذرخواهی خشک‌وخالی‌یی به خاطر ترساندنم کردند و بعد با ناز و کرشمه سراغ فروشندهٔ دیگری رفتند. با خودم فکر کردم دیدن عجیب‌ترین اتفاق تاریخ شهر حتمآ عوارضی هم دارد. عوارضی که به ثبت شدن در تاریخ می‌ارزد.

ati
۱۳۹۹/۰۱/۱۷

من کتاب رادوست داشتم

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۵۲٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۱۵۲٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۵۰%
تومان