تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب سال سی
۳٫۷
(۱۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب سال سی
«سال سی» اولین رمان احمد ابوالفتحی است که پیش از این مجموعه داستان تجربی پلها را منتشر کرده بود. در رمان «سال سی» قصه خاک گرفته چند نسل روایت میشود.
رمان درباره پسران پدری سالخورده است که پس از سرخوردگی از فعالیت سیاسی کتابی نوشته است. پسران او هرکدام داستانی دارند. داستانهایی عجیب که از کازابلانکا تا تهران و نهاوند را دربرمیگیرد.
آنها بازگشتهاند تا میراث خود را به تماشا بنشینند و همین کار باعث میشود قصههایی ساخته شود که در هر کدامشان اتفاقی عجیب در بافتی تاریخی و روانی رقم میخورد.
این فرایند پای زنان مرموز خانواده را هم به قصه میکشاند و خواننده در هر فصل با کشفی نو روبهرو میشود. کشفی از گذشتهای که چندان هم دور نبوده است.
«کافه ریک را تازه راه انداخته بودیم. برای پیدا کردن همین کافه بود که به کازا رفتیم. وقتی هم فهمیدیم نه از ریک خبری هست و نه از پیانویی که سام دوباره بنوازدش، برای آنکه کمتر احساس حماقت کنیم، تصمیم گرفتیم خودمان ریک بشویم. من پولش را نداشتم؛ سامان ریک شد. پیانو زدن هم بلد نبودم که سام بشوم. گفتم «خوالیگر خودتی. درسته که صاحبکار تویی ولی حواست به بزرگتر و کوچکتری باشه.»
«چه بیذوقی تو. کلی تحقیق کردم من تا فهمیدم خوالیگر یعنی چی.»
«خب؟»
«به جان خودم میرزا چشم بصیرت داره. میدونسته آخرش آشپز میشی.»
ج![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
پیمان هوشمندزاده
ماخونیکمحسن فاتحی
فریای هفت جزیرهجوزف کنراد
روی خط چشمپیمان هوشمندزاده
دو تا نقطهپیمان هوشمندزاده
برلینی هاکاوه فولادی نسب
ناکجاآبادجعفر مدرس صادقی
گاه گرازهارضا زنگیآبادی
روزها و رویاهاپیام یزدانجو
کنگره ادبیاتسزار آیرا
مرگ بازیپدرام رضاییزاده
نه مرگهادی معصومدوست
متغیر منصور (مجموعه داستان)یعقوب یاد علی
رئالیست ها در غرقاب عشقگروه نویسندگان
آپارتمان، دریااحمدرضا احمدی
خون حرف نمی زندناظم حکمت
صدای شکستن می آمدجمال میرصادقی
اوهام یک مهاجرکارلوس دروموندد آندراده
گلی روی داشبوردنسیم خلیلی
مرگ آرتیمو کروزکارلوس فوئنتس
حجم
۳۵۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۳۵۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۱۶۶,۰۰۰
۶۶,۴۰۰۶۰%
تومان
نظرات کاربران
23 سالِ سی رمانِ سرِ صبریست. همهاش را که بگذاریم کنار، نمیشود فرمِ داستانگوییِ نقالانهاش را کنار گذاشت، یک زمانی یک الاغی، که مثلاً اسمش خواننده بود، ولی جز چرت و پرت چیزی بلد نبود بخواند، در یک برنامهی تلویزیونی طنز،
چه خبره اینقدر قیمت بالا😦
خوندنش طول کشید، اما باهاش زندگی کردم. ممنون از آقای ابوالفتحی
عالی