کتاب پیاده روی در ماه
۳٫۳
(۳۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب پیاده روی در ماه
«پیاده روی در ماه» نمایشنامهای از مصطفی مستور است.
داستان در یک کافه میگذرد. آدمهایی که پشت میزهای مختلف نشستهاند به نوبت وارد دیالوگها و مشکلات و دلمشغولیهای خود میکنند، دور میز اول جوانهایی نشستهاند که به دلیلی مجبور به مهاجرت شدهاند. میز دوم سه دختری که دارند برنامه یک سفر را میریزند و یکی از آنها برای آمدن مشکل دارد. میز سوم میزی است که چند نفر پای یک قراردارد تجاری غیر قانونی نشستهاند و راجع به چند و چون گریختن از دست قانون حرف میزنند و میز چهارم، میز چند جوان است که درباره عشق و روابط عاشقانه و ناپایداری آن بحث میکنند.
صحنه کافهٔ کوچکی است با دیوارهای آجری مدور که چند تابلو نقاشی جا به جا به دیوارها آویزان است. فضای کافه پر از دود سیگار و به لحاظ هندسی دایره است که پنج میز با فواصل مساوی بر محیط دایرهٔ کف قرار گرفتهاند. طراحی به گونهای است که کف صحنه دوار است و در طول نمایش، برای انتقال از یک میز به میز دیگر، حول مرکز دایره میچرخد. تنها میز فعال نمایش، همواره میز مقابل تماشاگران است که با نور موضعی صحنه روشن شده است. سایر میزها در فضای نیمهروشن عقب هستند و هر چند بازیگرانشان آکسیون دارند، صدایشان را نمیشنویم. پیشخان کافه به شکل قوسی انتهای صحنه است و دو پیشخدمت در طول نمایش به هر پنج میز سرویس میدهند. موسیقی خنثی و ملایمی که هرگز نباید صدای بازیگران را محو کند، به عنوان پسزمینه در کل نمایش به گوش میرسد. صحنه کاملا تاریک است و با افکندن نور موضعی به میز اول، نمایش آغاز میشود.
تهران در بعد از ظهر
مصطفی مستور
بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)مصطفی مستور
حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطهمصطفی مستور
من دانای کل هستم؛ مجموعه داستانمصطفی مستور
عشق روی پیادهرومصطفی مستور
عشق و چیزهای دیگرمصطفی مستور
سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگارمصطفی مستور
چند روایت معتبر (مجموعه داستان)مصطفی مستور
معسومیتمصطفی مستور
من گنجشک نیستممصطفی مستور
باغ اناریمحمد شریفی نعمتآباد
دویدن در میدان تاریک مینمصطفی مستور
تکثیر تاسفانگیز پدربزرگنادر ابراهیمی
پارچهفروش عاشق (مجموعه یادداشت)محمدصالح علا
میم عزیزمحمدحسن شهسواری
نهنگی که یونس را خورد، هنوز زنده استسعید محسنی
کلبهای در مزرعه برفیرسول یونان
تلفن بی موقعریموند کارور
احتمالاً گم شدهامسارا سالار
خوابنگاریهای دوازده سال و یک بهارافشین هاشمی
روی ماه خداوند را ببوس
مصطفی مستور
استخوان خوک و دست های جذامیمصطفی مستور
عشق و چیزهای دیگرمصطفی مستور
بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)مصطفی مستور
حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطهمصطفی مستور
من گنجشک نیستممصطفی مستور
چند روایت معتبر (مجموعه داستان)مصطفی مستور
عشق روی پیاده رومصطفی مستور
تهران در بعدازظهرمصطفی مستور
من دانای کل هستم؛ مجموعه داستانمصطفی مستور
حجم
۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷ صفحه
حجم
۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
نمایشنامه ی فوق العاده ای بود،و من عاشق خلاقیت نویسنده شدم در بخش آخر کتاب،توصیه میکنم این کتاب رو بخونید،چون وقتی خوندم خییییلی لذت بردم،امیدوارم شما هم لذت ببرید،یا علی🌻
^_1 اولین کتابی بود که در طاقچه مطالعه کردم. همچنین اولین کتابی که از آقای مستور خوندم. ولی تصمیم دارم که کتاب دیگری هم از ایشون بخونم. نمایشنامه ای که روی صحنه ای چرخان در حال انجامه و صحنه یک کافه ست
داستان جذاب و قشنگی داشت و دیالوگ هایی که بعضیاشون قابل تامل و زیبا بودن پایانشم قابل قبول بود خوشمان آمد ممنون مستور خان به خاطر به کار گرفتن مخمون طرح جلد هم خیلی خوب بود 🎈اونایی که میگفتن کار ضعیف دقیقا دنبال چی بودن تو این
یاد قسمتی از کتاب دنیای سوفی افتادم. عکس روی جلد واقعا با انتهای نمایش متناسبه...
به نظرم جذاب بود اخرش یه یکم تو ذوقم خورد
ناامید کننده و بی معنی
جالب ولی ناکافی بود. میتونست توی جای بهتری خواننده رو ناامید کنه. منظورم اینه که میتونست بیشتر هیجان یا ابهام ایجاد کنه و بعد از اون یکهو اینطوری همه سوالهای بی جواب رو با صحنه پنجم بیجواب تر از گذشته
نمایشنامه ی جالبی بود، اما پایانش توی ذوق می زد و گویای همه ی سوال های پیشامده نبود. درست است که معنای خودش را داشت، اما تا حدودی معنا باخته هم بود. و تا حدودی ارزشش را داشت برای مطالعه.
میز پنجم خیلی عالی و غافلگیرکننده بود
من نوشتار روان مصطفی مستور رو دوست دارم اما این کتاب خیلی ضعیف و عجیب و بی سروته بود. چرا واقعا?