با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب پیاده روی در ماه
۳٫۲
(۳۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب پیاده روی در ماه
«پیاده روی در ماه» نمایشنامهای از مصطفی مستور است.
داستان در یک کافه میگذرد. آدمهایی که پشت میزهای مختلف نشستهاند به نوبت وارد دیالوگها و مشکلات و دلمشغولیهای خود میکنند، دور میز اول جوانهایی نشستهاند که به دلیلی مجبور به مهاجرت شدهاند. میز دوم سه دختری که دارند برنامه یک سفر را میریزند و یکی از آنها برای آمدن مشکل دارد. میز سوم میزی است که چند نفر پای یک قراردارد تجاری غیر قانونی نشستهاند و راجع به چند و چون گریختن از دست قانون حرف میزنند و میز چهارم، میز چند جوان است که درباره عشق و روابط عاشقانه و ناپایداری آن بحث میکنند.
صحنه کافهٔ کوچکی است با دیوارهای آجری مدور که چند تابلو نقاشی جا به جا به دیوارها آویزان است. فضای کافه پر از دود سیگار و به لحاظ هندسی دایره است که پنج میز با فواصل مساوی بر محیط دایرهٔ کف قرار گرفتهاند. طراحی به گونهای است که کف صحنه دوار است و در طول نمایش، برای انتقال از یک میز به میز دیگر، حول مرکز دایره میچرخد. تنها میز فعال نمایش، همواره میز مقابل تماشاگران است که با نور موضعی صحنه روشن شده است. سایر میزها در فضای نیمهروشن عقب هستند و هر چند بازیگرانشان آکسیون دارند، صدایشان را نمیشنویم. پیشخان کافه به شکل قوسی انتهای صحنه است و دو پیشخدمت در طول نمایش به هر پنج میز سرویس میدهند. موسیقی خنثی و ملایمی که هرگز نباید صدای بازیگران را محو کند، به عنوان پسزمینه در کل نمایش به گوش میرسد. صحنه کاملا تاریک است و با افکندن نور موضعی به میز اول، نمایش آغاز میشود.
تهران در بعد از ظهر![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
مصطفی مستور
من دانای کل هستم؛ مجموعه داستانمصطفی مستور
چند روایت معتبر (مجموعه داستان)مصطفی مستور
حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطهمصطفی مستور
دویدن در میدان تاریک مینمصطفی مستور
من گنجشک نیستممصطفی مستور
عشق روی پیادهرومصطفی مستور
بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)مصطفی مستور
سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگارمصطفی مستور
استخوان خوک و دستهای جذامیمصطفی مستور
عشق و چیزهای دیگرمصطفی مستور
معسومیتمصطفی مستور
آغوشی برای یک سفر طولانیسیدمحمد مرکبیان
نگران نباشمهسا محب علی
پارچهفروش عاشق (مجموعه یادداشت)محمدصالح علا
طرز تهیه خوراک فرشتهپویا منشیزاده
نیازمندی هاساناز اسدی
راه طولانی بود از عشق حرف زدیمرسول یونان
افتاده بودیم در گردنهی حیرانحسین لعل بذری
شب ظلمانی یلدارضا جولایی
روی ماه خداوند را ببوس![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
مصطفی مستور
استخوان خوک و دست های جذامیمصطفی مستور
عشق و چیزهای دیگرمصطفی مستور
بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)مصطفی مستور
سه گزارش کوتاه دربارهی نوید و نگارمصطفی مستور
حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطهمصطفی مستور
بهترین شکل ممکنمصطفی مستور
عشق روی پیاده رومصطفی مستور
من گنجشک نیستممصطفی مستور
چند روایت معتبر (مجموعه داستان)مصطفی مستور
درآمدی بر تاریخ ادبیات اسپانیایی - امریکایی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
کاظم فرهادی
مصیبتاستیون کینگ
گل سیاهکیم یونگ ها
شهرزاد، گاهنامه مطالعات قصه گوییسیدعلی کاشفی خوانساری
رویای چینما جی ین
وطنفرناندو آرامبورو
نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگرانمصطفی انصافی
مردی از ناکجاالکساندر همن
حافظ خوانی خصوصیعلیرضا محمودی ایرانمهر
مردگان عمارت بیست و پنجمسیامک گلشیری
حجم
۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷ صفحه
حجم
۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
نمایشنامه ی فوق العاده ای بود،و من عاشق خلاقیت نویسنده شدم در بخش آخر کتاب،توصیه میکنم این کتاب رو بخونید،چون وقتی خوندم خییییلی لذت بردم،امیدوارم شما هم لذت ببرید،یا علی🌻
^_1 اولین کتابی بود که در طاقچه مطالعه کردم. همچنین اولین کتابی که از آقای مستور خوندم. ولی تصمیم دارم که کتاب دیگری هم از ایشون بخونم. نمایشنامه ای که روی صحنه ای چرخان در حال انجامه و صحنه یک کافه ست
داستان جذاب و قشنگی داشت و دیالوگ هایی که بعضیاشون قابل تامل و زیبا بودن پایانشم قابل قبول بود خوشمان آمد ممنون مستور خان به خاطر به کار گرفتن مخمون طرح جلد هم خیلی خوب بود 🎈اونایی که میگفتن کار ضعیف دقیقا دنبال چی بودن تو این
یاد قسمتی از کتاب دنیای سوفی افتادم. عکس روی جلد واقعا با انتهای نمایش متناسبه...
جالب ولی ناکافی بود. میتونست توی جای بهتری خواننده رو ناامید کنه. منظورم اینه که میتونست بیشتر هیجان یا ابهام ایجاد کنه و بعد از اون یکهو اینطوری همه سوالهای بی جواب رو با صحنه پنجم بیجواب تر از گذشته
نمایشنامه ی جالبی بود، اما پایانش توی ذوق می زد و گویای همه ی سوال های پیشامده نبود. درست است که معنای خودش را داشت، اما تا حدودی معنا باخته هم بود. و تا حدودی ارزشش را داشت برای مطالعه.
میز پنجم خیلی عالی و غافلگیرکننده بود
ناامید کننده و بی معنی
به نظرم جذاب بود اخرش یه یکم تو ذوقم خورد
نمایشنامه تو فضای یه کافه روایت میشه با ۵ میز و افرادی که پشت میزها نشستن و هرکدوم ماجرای خودشون رو دارند. یه نمایشنامه کوتاه و سبک که لااقل بنظر من اومد که هدف خاصی رو دنبال نمیکنه، انگار مصطفی مستور