کتاب عامهپسند
نویسنده:چارلز بوکوفسکی
مترجم:سروش تائبچوبری
انتشارات:انتشارات سفیر قلم
دستهبندی:
امتیاز:
از ۲۸ رأیخواندن نظرات
۳٫۶
(۲۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب عامهپسند
«عامهپسند» آخرین رمان بوکوفسکی است. او بعد از اتمام نگارش این کتاب، در نهم مارس ۱۹۴۴ در سن هفتادوسه سالگی درگذشت. این کتاب را میتوان بهترین اثر بوکوفسکی دانست که در آن با بهرهگیری از طنزی تلخ سعی نموده تا پوچی انسان امروزی را هرچه بیشتر نمایان کند.
داستان درباره یک کاراگاه پیر به نام «نیکی بلان» است که برخلاف انتظار چندان زیرک و باهوش نیست. او چندین مشتری دارد که باید به کار همه آنها رسیدگی کند چرا که مهلت اجاره دفترش تمام شده است و به پول احتیاج دارد. نخستین مشتری او، زنی زیبا و افسونگر به نام «بانوی مرگ» است که مورد عجیبی است. او به دنبال شخصی به نام «سلین» میگردد؛ نویسندهای فرانسوی که چند سال پیش مرده است...
بوکوفسکی در زندگی و در نوشتههایش زشت است، بددهن است، عاشق نوشیدن است، کارهای بیهوده زیادی انجام میدهد و خیلی کارهای بیخود دیگر؛ اما با همه اینها، بوکفسکی خود واقعی اش را نشان میدهد. نگران قضاوتهای دیگران نیست و تحت هیچ شرایطی به دنبال ظاهرسازی نیست. همین آشکار بودن حقیقی است که او را تا این اندازه جذاب میکند.
سرگردانی و بیهدفی در نقش اصلی داستان «کاراگاه بلان» کاملا مشهود است و شاید انتخاب شخصیت کاراگاه به این دلیل باشد که وی دقیقا در وسط مخمصه و کنشهای انسانی قرارگیرد تا این دشواری زندگی ناشی از اتفاقاتی که انسانها برای یکدیگر رقم می زنند بیش از پیش لمس شود:
«مردم دائماً انتظار میکشند. آنها برای زندگی کردن و مُردن منتظر میماندند. در صف برای خریدِ دستمالتوالت منتظر میماندند. در صف پول، و اگر پولی نداشتند، در صفهای طولانیتری منتظر میماندند. صبر برای خواب و صبر برای بیدارشدن. انتظار برای ازدواج، انتظار میکشند تا باران بیاید و بعد منتظر میمانند تا باران بند بیاید، منتظر غذا میمانند تا آماده شود، پس از خوردن منتظرند تا سیر شوند و بعد انتظار میکشند تا دوباره گرسنه شوند. توی اتاقِ روانپزشک کنارِ باقیِ دیوانهها منتظر میمانی و نمیدانی که تو هم جزوِ این روانیها هستی یا نه؟»
گتسبی بزرگ
رضا رضایی
عقاید یک دلقکهاینریش بل
طاعونآلبر کامو
کافکا در ساحلگیتا گرکانی
در اردوگاه محکومینفرانتس کافکا
کوه جادوتوماس مان
تهوعژان پل سارتر
قطار سروقتهاینریش بل
افسانهی سیزیفآلبر کامو
بانوی میزبانفئودور داستایفسکی
سیذارتاهرمان هسه
خانم دالاویویرجینیا وولف
تعقیب گوسفند وحشیهاروکی موراکامی
بانو در آینهویرجینیا وولف
دستهای آلودهژان پل سارتر
شب های روشنفئودور داستایفسکی
سبکی تحمل ناپذیر هستی ( بار هستی )میلان کوندرا
مالون میمیردساموئل بکت
مرگ در ونیزتوماس مان
چگونه کمال گرا نباشیم؟
استفان گایز
اصول سخنرانی و فن بیان به روش تدکریس اندرسون
عادت های اتمیجیمز کلیر
مکالمات روزمره ژاپنیفاطمه اسماعیلی مهیاری
مکالمات روزمره چینیفاطمه خیراندیش
۴۰۰۰ واژه ضروری در زبان انگلیسیپائول نیشن
۳۰ روزمارک رکلاو
چگونه با هرکسی صحبت کنیم؟لیل لوندز
انسان در جستجوی معناویکتور فرانکل
۱۲ قانون زندگیجردن پیترسون
حجم
۱۴۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۴۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
ببینید دوستان کتاب های بوکوفسکی کلا غیرقابل ترجمه ان، چون تمام لذت و تاثیر نوشته هاش در بیان تند و کلمات عامیانه اش هستند. من فوق العاده این کتاب و کلا نوشته های بوکوفسکی رو دوس دارم. البته چون به زبان
اولین مواجههی من با بوکوفسکی با این کتاب بود. هنوز هم دوستش دارم و خیلی ازش یاد گرفتم. بوکوفسکی همیشه به من یادآوری میکنه که باید سرراست بنویسم. کلمهها ر در واقعیترین جاهاشون انتخاب کنم و سعی کنم حرفم ر
عامه پسند بوکفسکی لحن خاص خودش رو داشت که نویسنده در استفاده ازش زیاده روی کرده و در اخر حوصله بر و حتی اون جذابیت اولیه کتاب رو از بین میبرد.. خود داستان هم تا حدی قابل پیش بینی و
داستان جالبی داشت. یه قسمت از کتاب که آدم فضایی ها میخوان واسه زندگی بیان تو زمین ولی بخاطر بد بودن آدما پشیمون میشن جالب بود. ترجمه پیمان خاکسارو خوندم که خوب بود. من همش فکر میکردم تو فضای بازی gta
ممکنه در آخر کمی سردرگم بشید ولی این کتاب بهترین نمونه ای است که درباره آشفتگی این نسل از بشر نوشته. دمت گرم چارلز
دوستان ترجمه کتاب بسیار ضعیفه یعنی انگار ی کودک ترجمه کرده کتابو پر از اشکال ،از همون اولش که مقدمه کتاب باشه ترجمه شده تقدیم به انسان ها ،در صورتی که اگر کمی دقت و سواد بود کتاب تقدیم شده
چارلز بوکوفسکی ♡
درکل کتاب خوبی بود داستان پردازیش دقیقا مطابق تصوراتم از نویسنده بود و همون لحن و سبک رو داشت میتونم بگم مترجم هم خوب ترجمه کرده بود و میشد یه سری موارد و سانسور شده اش رو حدس زد که
من قبلا کتاب هزار پیشه رو از بوکوفسکی خونده بودم و برام خیلی جذاب بود و به همین دلیل سراغ این کتاب اومدم ولی به شدت نا امید کننده بود
طنز نیست اما طنز دارد. تلخ است اما گهگاه شدیدآ تو را میخنداند.سبک نگارش در عین سادگی و روانی است اما نویسنده چیزی کم نگذاشته. حتمآ بخوانید من که لذت