دانلود و خرید کتاب هیچ چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد ویسواوا شیمبورسکا ترجمه ملیحه بهارلو
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب هیچ چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد اثر ویسواوا شیمبورسکا

کتاب هیچ چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۴۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هیچ چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد

ویسواوا شیمبورسکا، شاعر، مقاله‌نویس و مترجم لهستانی، در ۲ جولای ۱۹۲۳ در روستای بنین در لهستان به ‌دنیا آمد و هشت سال بعد، همراهِ خانواده‌اش به کراکوف رفت و تا زمان مرگش همان ‌جا زندگی کرد. در سال ۱۹۴۸ با شاعری به‌ نام آدام وودِک ازدواج کرد که البته زندگی مشترک‌شان تنها ۶ سال دوام داشت. شیمبورسکا هیچ‌وقت بچه‌دار نشد.

در دانشگاه، زبان‌شناسی و جامعه‌شناسی خواند. اولین شعرش را در مارس ۱۹۴۵ با عنوان دنبال یک کلمه‌ام در روزنامه‌ای منتشر کرد. اولین مجموعه اشعارش با عنوان این همان است که برایش زندگی می‌کنیم، در سال ۱۹۵۲ منتشر شد که بیانگر رئالیسمِ سوسیالیستی بود. دو سال بعد، مجموعه‌ی ایدئولوژیک دیگری به‌ نام سؤال‌هایی که از خودم می‌پرسم منتشر کرد.

او سال‌ها بعد در مصاحبه‌ای گفت: «وقتی جوان بودم به مکتب کمونیسم معتقد بودم. می‌خواستم دنیا را از طریق کمونیسم نجات بدهم. اما خیلی زود فهمیدم چنین چیزی امکان‌پذیر نیست؛ بااین‌حال هرگز انکار نمی‌کنم زمانی به آن اعتقاد داشتم.»

در سال ۱۹۵۷ اعلام کرد دیگر اعتقادی به کمونیسم و اشعار اولیه‌اش ندارد. در دهه‌های بعد، از فعالان مبارز جنبش همبستگی علیه دولت کمونیستی لهستان بود.

از شخصیت‌های معروفی که آثار شیمبورسکا را مورد تحسین قرار داده‌اند، می‌توان به وودی آلن، کارگردان سرشناس سینما اشاره کرد. این فیلم‌ساز امریکایی در سال ۲۰۱۰ مستندی با نام گاهی زندگی قابل تحمل است ساخت که عنوان آن ‌را از روی گفته‌های این شاعر لهستانی برگرفته بود. او درباره‌ی شیمبورسکا گفت: «او قادر است پوچی و اندوه زندگی را به‌زیبایی تصویر کند و درعین‌حال می‌تواند نگاه مثبتی هم داشته باشد.»

نظرات کاربران

Sina Iravanian
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

تاریخ تعداد مردگانش را رُند می‌کند. هزار و یک نفر،‌ تبدیل می‌شود به هزار نفر، گویی آن یک نفر، هرگز وجود نداشته است: یک جنین خیالی، یک گهواره‌ی خالی، کتاب الفبایی که برای کسی باز نبود، هوا بود که می‌خندید، گریه می‌کرد، بزرگ می‌شد، خلأ بود

- بیشتر
Mohammad
۱۴۰۱/۰۷/۱۳

(۷-۱۶-[۱۵۹]) با اینکه شعر ترجمه پذیر نیست و معمولا در اثر ترجمه، ظرافت های کلامی از بین میره ولی شعرهای این مجموعه فارغ از این مسئله، محتوای غنی و پرباری داره و ارزش این رو داره که بارها و بارها خونده

- بیشتر
farnaz Pursmaily
۱۳۹۸/۰۸/۳۰

شعرهای او شبیه روایت های کوچکی از زندگی هستند از زوایایی نو و تازه. خوندن اشعارش لذت بخشه و البته من فقط عاشق یک شعر از شیمبورسکا هستم، و چهار امتیاز هم به خاطر اون شعر به این کتاب میدم.

- بیشتر
mobina
۱۳۹۹/۰۱/۱۸

یک کتاب فوق العاده با ترجمه ای عاالی؛ بعد از خوندن این کتاب قطعا بیشتر قدر زندگی رو میدونید🙂

احسان
۱۳۹۹/۰۲/۱۸

در ابتدا برام جذابیت نداشت چون از مضامین معمول شاعرانه اثری نبود و مترجم هم خواسته یا ناخواسته از لحن معمول ترجمه شعر استفاده نکرده. ولی در ادامه تجربه های شاعرانه اش برام گیراتر و گیراتر شد. به تمامی علاقه مندان شعر

- بیشتر
فرزان
۱۳۹۴/۰۴/۳۱

زنده باد طاقچه, برای همیشه, تا ابد

Parimah_zarabadi
۱۴۰۲/۰۶/۱۷

شیوه بیان شاعر خیلی عجیبه. بچه تر که بودم این نوشته ازش رو خیلی دوست داشتم: "حتی لازم نیست انسان باشی تا بر اهمیت سیاسی ات افزوده شود کافی ست نفت باشی علوفه یا مواد بازیافتی یا حتی میز مذاکراتی که شکل آن ماه هاست

- بیشتر
علی
۱۳۹۹/۰۶/۰۴

شعرهای کتاب دیدگاه متفاوتی رو نسبت به روزمرگی‌ها و احساسات پنهان آدمها دارن، با اینکه اشعار به زبان خارجی نوشته شده‌اند و از نظر زیبایی‌های کلامی و بار احساسی با نسخه ترجمه متفاوت هستن ولی معانی و مفاهیمشون انقدر زیبا

- بیشتر
sadafi
۱۳۹۹/۰۲/۱۰

عالی بود. یکی از بهترین مجموعه شعرهای خارجی که خونده بودم.

Faezeh
۱۳۹۸/۰۷/۲۷

یک مجموعه شعر عاالی... اشعاری بسیار زیبا، نگاه شاعرانه و خاص شیمبورسکا، با محتوا و متاثرکننده

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۲۲)
در قدیم، زمین بسیار ساکت‌تر بوده است. واقعاً زیاد حرف می‌زنیم. همه دارند حرف می‌زنند.
min
تاریخ، تعداد مُردگانش را رُند می‌کند. هزار و یک نفر، تبدیل می‌شود به هزار نفر، گویی آن یک نفر، هرگز وجود نداشته است
Mohammad
پلنگ نمی‌داند وجدان یعنی چه. وقتی ماهی گوشت‌خوار به طعمه‌اش حمله می‌کند، اصلاً احساس شرم نمی‌کند.
گیسو
ببین چه‌طور هنوز تواناست و چه‌قدر خوب، خودش را سرپا نگه ‌داشته؛ نفرت، در قرن ما.
تیناز
سه کلمه‌ی خیلی عجیب وقتی کلمه‌ی آینده را بر زبان می‌آورم، بخش اول کلمه، دیگر متعلق به گذشته است. وقتی کلمه‌ی سکوت را بر زبان می‌آورم، آن ‌را می‌شکنم. وقتی کلمه‌ی هیچ را بر زبان می‌آورم، چیزی می‌سازم که دیگر در نبودن، جای نمی‌گیرد.
گیسو
مرا ببخش امیدِ به‌ستوه‌آمده اگر بعضی وقت‌ها، از سرسختی‌ات خنده‌ام می‌گیرد.
farnaz Pursmaily
در سومین سیاره‌ی خورشید، در میان این‌همه رفتار وحشیانه، هیچ‌چیزی حیوانی‌تر از داشتن یک وجدان آسوده نیست.
Mohammad
در قدیم، زمین بسیار ساکت‌تر بوده است. واقعاً زیاد حرف می‌زنیم. همه دارند حرف می‌زنند. بیشتر از نیاز.
Mohammad
در میان این‌همه رفتار وحشیانه، هیچ‌چیزی حیوانی‌تر از داشتن یک وجدان آسوده نیست.
حسین
گوش کن: چه‌طور قلبِ تو درونِ من می‌تپد.
Atefeh

حجم

۶۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۵ صفحه

حجم

۶۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۵ صفحه

قیمت:
۳۸,۵۰۰
تومان