عباس کیارستمی
زندگینامه و معرفی کتابهای عباس کیارستمی
عباس کیارستمی (Abbas Kiarostami) فیلمساز، نقاش، گرافیست، تهیهکننده، عکاس، تدوینگر و شاعر ایرانی در سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد و در سال ۱۳۹۵ در پاریس درگذشت و در ایران به خاک سپرده شد. کیارستمی یکی از مطرحترین فیلمسازان ایرانی است که آوازهی شهرت او در جهان طنینانداز شده است. فیلم «طعم گیلاس» کیارستمی بهعنوان تنها فیلم ایرانی برندهی نخل طلای کن شناخته میشود. از او طی سالهای فعالیتش در عرصههای مختلف، کتابهایی همچون «داد از غم تنهایی در شعر شاعران کهن و معاصر»، «سر بر باد»، «رنگها» و «شب ندارد سر خواب» به یادگار مانده است.
بیوگرافی عباس کیارستمی
عباس کیارستمی در روز اول تیر ماه سال ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. او در گذر از دوران کودکی به نوجوانی به نقاشی علاقه پیدا کرد. گرایش او به نقاشی باعث شد که در رشتهی نقاشی در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شود. کارهای بسیار زیادی که او انجام میداد باعث شد که او با وقفهای سیزدهساله دوران تحصیلیاش در دانشگاه را به اتمام برساند. کیارستمی در کنار نقاشی، شروع به فعالیت در زمینهی گرافیک کرد که ماحصل این کار، انجام فعالیتهای تبلیغاتی، طراحی جلد کتاب، طراحی پوستر، تولید آگهیهای بازرگانی و در نهایت ساخت تیتراژ فیلمها بود. اولین فیلمی که او ساخت تیتراژش را برعهده گرفت، «وسوسهی شیطان» (۱۳۴۶) محمد زرین دست بود. «قیصر» (۱۳۴۸) مسعود کیمیایی، از جمله مهمترین فیلمهایی است که کیارستمی در آن زمان تیتراژش را ساخت.
کیارستمی در سال ۱۳۴۸ با پروین امیرقلی ازدواج کرد و این رابطه تا سال ۱۳۶۱ ادامه داشت. از این ازدواج دو پسر به نامهای احمد (متولد ۱۳۵۰) و بهمن (متولد ۱۳۵۷) به دنیا آمدند. بهمن کیارستمی، فرزند دوم او، در سال ۱۳۷۲ و در سن ۱۵سالگی وارد دنیای فیلمسازی شد و مستند سفری به دیار مسافر را کارگردانی کرد. او کماکان به ساخت مستند ادامه میدهد.
شروع همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
عباس کیارستمی در دههی ۴۰ شمسی پس از دعوت فیروز شیروانلو، مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وارد این مجموعه شد تا کتابی را که احمدرضا احمدی، شاعر ایرانی، برای کودکان نوشته بود تصویرسازی کند. پس از این همکاری به دلیل سابقهی مثبت کیارستمی در زمینهی تصویری، او در برپایی واحد فیلم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشارکت نمود. بعد از راهاندازی واحد فیلم کانون، کیارستمی بهعنوان مدیر، پنج سال در مجموعهی کانون، فعالیت کرد. در این ایام او توانست، نخستین فیلم کوتاهش با نام «نان و کوچه» (۱۳۴۹) را بسازد. او همکاریاش با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بعد از انقلاب نیز ادامه داد.
آغاز دوران فیلمسازی و عکاسی
پس از ساخت چند فیلم کوتاه و نیمهبلند، بالاخره کیارستمی در سال ۱۳۵۳ شمسی، نخستین فیلم بلند خود با نام «مسافر» را ساخت. برخی از منتقدان همچون روبرت صافاریان معتقدند که این فیلم آغازگر ژانر کودک و نوجوان در سینمای ایران بوده است. کیارستمی در دوران انقلاب، عکاسی را نیز به مهارتهای پیشین خود اضافه کرد. او رفتهرفته بهعنوان یک عکاس حرفهای در فضای هنری ایران شناخته شد که آثارش در چند جلد منتشر شدند. پس از انقلاب اسلامی، او در ایران ماند و فیلمهای بیشتری را با رویکرد مفاهیم انسانی و جهانشمول ساخت. کارنامهی فیلمسازی او پر از فیلمهای مهم تجربهگرا همچون «خانهی دوست کجاست؟» (۱۳۶۵)، «کلوزآپ» (۱۳۶۸)، «زندگی و دیگر هیچ» (۱۳۷۰)، «زیر درختان زیتون» (۱۳۷۲) و «طعم گیلاس» (۱۳۷۶) است. او به خاطر ساخت فیلم «طعم گیلاس» توانست نخل طلای جشنوارهی کن را در سال ۱۹۹۷ از آن خود کند. پس از حضور موفقیتآمیز کیارستمی در جشنوارههای جهانی در دهههای متمادی، او تصمیم به ساخت فیلمهایی در خارج از ایران کرد و فیلمهای مهم «کپی برابر اصل» (۲۰۱۰) و «مثل یک عاشق» (۲۰۱۲) را ساخت.
شاعری در کنار سینما
کیارستمی با مطالعهی اشعار ایرانی و ژاپنی، علاقهمندی خود به شعر را با سرودن مجموعه اشعاری همچون «باد و برگ» (۱۳۹۲)، «شب عاشقان بیدل»، «شب ندارد سر خواب»، «داد از غم تنهایی در شعر شاعران کهن و معاصر»، «سر بر باد» (۱۳۹۳) و غیره نشان داد.
مرگ عباس کیارستمی
کیارستمی در سال ۱۳۹۵ دچار خونریزی داخلی شد و پس از مدتی معالجه در ایران راهی پاریس شد تا ادامهی درمان خود را در کشور فرانسه دنبال کند. با این حال، او پس از مدتی سکتهی مغزی کرد و در نهایت در پاریس درگذشت.
از عباس کیارستمی بیش از ۴۵ فیلم کوتاه و بلند داستانی و مستند، کتابهای متعدد شعر و عکس و فیلمنامههای سینمایی به یادگار مانده است.
معرفی کتابهای عباس کیارستمی
از کیارستمی عناوین مختلفی به چاپ رسیده است که از جملهی آنها میتوان به «رنگها» اشاره کرد. «رنگها» حاصل همکاری کیارستمی بهعنوان نویسنده و تصویرگر با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. این کتاب در سال ۱۳۶۳ به چاپ رسید و موضوع آن دربارهی یادگیری مفاهیم رنگ و شناخت آن به کودکان است. «رنگها» آموزش گام به گامی برای کودک در جهت شناخت رنگهاست. نویسنده برای این منظور، رنگآمیزی میوهها، برگها و حیوانات را به کودکان آموزش میدهد و با بیرنگ کردن دیگر نقاشیها، سعی در بروز مهارت و خلاقیت کودکان دارد. این کتاب از زمان چاپ نخستش تاکنون بارها و بارها به چاپ مجدد رسیده است.
«سر بر باد»، شامل نوزده شعر کوتاه عباس کیارستمی است که با تصویرگری فائزه پورکمالی بر روی اشعار، در سال ۱۳۹۳ توسط نشر رسم منتشر شد. یکی از ویژگیهای این کتاب، برگردان اشعار به زبان انگلیسی است که مایکل بییرد در کنار کریم امامی، عهدهدار این وظیفه بودهاند. شعرهای کوتاه کیارستمی در این کتاب، همچون فیلمهایش روایتگر زندگی انسان هستند با این تفاوت که در این مجموعه، مفهوم زندگی از زاویهی زندگی معنا مییابد و انسان در آن دخالتی ندارد؛ زیرا انسان هادی مسیر نیست. مقدمهی کوتاه ناصر خادم دربارهی نوع نگاه کیارستمی به زندگی به درک و دریافت این اشعار کوتاه کمک کرده است.
«داد از غم تنهایی در شعر شاعران کهن و معاصر»، کتابی با ایدهپردازی بکر و نوین از عباس کیارستمی است. او در برخی از کتابهایش رویکرد پژوهشی و جمعآوری داشت و این کتاب نمونهای از آنها است. کوشش کیارستمی در جمعآوری ابیات اشعار نو و کلاسیک که در آنها واژهی تنهایی به کار رفته است، تبدیل به کتاب «داد از غم تنهایی در شعر شاعران کهن و معاصر» شده است. ذوق و قریحهی هنری کیارستمی در انتخاب قطع جیبی برای این کتاب، نشان از هوشمندی وی برای جلب نظر خوانندگانش بوده است. این کتاب توسط انتشارات چاپ و نشر نظر در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسید و طی یک دهه گذشته سه بار تجدید چاپ شده است.
دیوار
کتاب دیوار شامل ۶۰ قطعه عکس از عباس کیارستمی است. عباس کیارستمی گفته بود: «عکسهایم نتیجهی علاقه به عکاسی نیست، بلکه از عشق به طبیعت نشئت میگیرد.» او عکاسی را راهی برای رهایی از ناامنیها و اضطرابهایش دانسته و به طبیعت پناه برده بود. کیارستمی اعتقاد داشت که عکاسی به ما این امکان را میدهد که به عمق هستی و طبیعت نفوذ کنیم. او زیبایی طبیعت را نه در جزئیات خاص، بلکه در روح مشترک و ناپیدای آن میدید؛ چیزی که فراتر از درخت یا کوه است و به طبیعت بهطور کلی معنا میبخشد. عکسهای کتاب دیوار نیز به همین منظور انتخاب شدهاند.
آتش، جزئی از کلیات شمس
آتش، غزلیات شمس مولانا به انتخاب عباس کیارستمی است. کیارستمی با نگاهی خاص به دیوان شمس مولانا پرداخته و ابیاتی را که بیشترین ارتباط را با جان و ذهنش داشته انتخاب کرده است. او دیوان شمس را جنگلی بیپایان میبیند که باید از آن گزینشی آگاهانه انجام داد. در انتخاب عنوان «آتش» برای اثرش، کیارستمی به عشق و پختگی که در اشعار مولانا نهفته است اشاره دارد. دیوان شمس در دو جلد به انتخاب کیارستمی، پس از هفت سال کار، بهگونهای هنرمندانه تدوین شده است.
گرگی در کمین، برگزیدهی اشعار همراه با ترجمهی انگلیسی
این کتاب برگزیده اشعار یا بهتر بگوییم هایکوهای عباس کیارستمی است. سبک فیلمسازی و عکاسی کیارستمی در این اشعار او نیز نمایان است و ردپای آنها را میتوان در تکتک هایکوهای کیارستمی جست.
مداد عباس
این کتاب گزیدهای از نقاشیهای عباس کیارستمی است. این کتاب یادگاری ارزشمند از عباس کیارستمی است که جهان مکاشفههای او را در پیوند با طبیعت نشان میدهد. نقاشیهای مدادرنگی کیارستمی، همانند هایکوها، عکسها و فیلمهایش، بیانگر عشق بیپایان او به طبیعت هستند. این آثار، تصویری از جهانبینی کیارستمی و دلبستگی عمیق او به زمین را به نمایش میگذارند؛ دلبستگیای که از کودکی و بازی در گندمزارهای اطراف خانهاش آغاز شد و به هنرمندی عاشق طبیعت بدل شد.
فیلمهای مهم عباس کیارستمی
کارنامهی هنری عباس کیارستمی پر از فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران و حتی جهان است.
سهگانهی کوکر شامل فیلمهای «خانهی دوست کجاست؟»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» از جمله مهمترین فیلمهای کیارستمی هستند. داستان فیلم «خانهی دوست کجاست؟» (۱۳۶۵) دربارهی دانشآموزی است که برای چندمین بار مشق ننوشته و در کلاس توسط معلم تهدید میشود که اگر این اتفاق یک بار دیگر رخ دهد، او قطعا اخراج خواهد شد. در همان روز، دوست آن دانشآموز، به اشتباه دفتر مشق او را به خانه میبرد و وقتی در خانه متوجه این اشتباه میشود، برای پیداکردن خانهی دانشآموز، سفری را از روستای خود به روستای آنها آغاز میکند. این فیلم حضور موفقی در جشنوارهی فیلم فجر داشت و توانست جایزهی ویژهی هیئت داوران و کارگردانی این جشنواره را به دست آورد. همچنین این فیلم موفق به دریافت جایزهی یوزپلنگ برنزی و جایزهی منتقدان جشنوارهی فیلم لوکارنو شد.
«زندگی و دیگر هیچ» (۱۳۷۰) داستان پدر و پسری را دنبال میکند که سه روز پس از زلزله سال ۱۳۶۹ رودبار گیلان، برای خبرگرفتن از سلامت دو دانشآموز فیلم قبلی، به آن مکان میروند. در مسیر جستوجوی این دو دانشآموز، با اینکه هیچکدام از آنها در فیلم دیده نمیشوند ولی در نهایت خبر سلامتیشان به پدر و پسر داده میشود و شوق زندگی در میان اهالی منطقه با این خبر دیده میشود. «زندگی و دیگر هیچ» در جشنوارههای فیلم توکیو و سائوپولو شرکت کرد و به عنوان سومین فیلم در میان ده فیلم برتر سال از نظر مجله کایه دو سینما انتخاب شد.
«زیر درختان زیتون» (۱۳۷۲) آخرین بخش از سهگانهی کوکر کیارستمی، داستان کارگردانی است که در میان شاگردان دبیرستانی دخترانه، به دنبال بازیگر میگردد. بعد از انتخاب دختری به نام طاهره برای بازیگری، به دلیل لکنت زبان بازیگر نقش شوهر، فیلمبرداری بهطور مکرر متوقف میشود. مشخص میشود که بازیگر نقش شوهر، حسین، خواستگار طاهره بوده است و طاهره با درخواست او مخالفت کرده است. پس از زلزلهی رودبار، او بار دیگر به مرد جواب منفی داده است. حسین، طی فیلمبرداری میخواهد دل طاهره را به دست آورد؛ ولی جوابی از طاهره نمیشنود. فیلمبرداری به اتمام میرسد و طاهره جوابی به حسین نداده است. حسین با همفکری کارگردان و سماجت خودش به دنبال طاهره راه میافتد و در نمایی دور، با شتاب برمیگردد که نشان از شادمانی او دارد. این فیلم در جشنوارههای خارجی مختلفی شرکت کرد و توانست در بین فیلمهای بخش مسابقهی جشنوارهی کن قرار بگیرد.
«طعم گیلاس» (۱۳۷۶)، مهمترین فیلم کارنامهی هنری عباس کیارستمی است. داستان این فیلم دربارهی مردی به نام بدیعی است که در حاشیهی شهر تهران به دنبال شخصی میگردد که اگر توانست با خوردن قرصهای خوابش خود را بکشد، او را دفن کند و یا اگر در خودکشی ناموفق بود او را از گودالی که برای این کار انتخاب کرده، بیرون آورد. بدیعی در طول داستان از چند نفر این درخواست را میکند ولی هر بار جواب منفی از سوی افراد میشنود. نهایتا قرار بر این میشود که یک فرد ترکزبان اول صبح روز بعد، بدیعی را صدا بزند و بعد از عدم جواب از سمت بدیعی روی او خاک بریزد و پولی که بدیعی در ماشینش برای او قرار داده است را بردارد. بدیعی شب در گودال دراز میکشد. پس از اتمام سیاهی تصویر، کیارستمی در روز به همراه عوامل فیلمبرداری مشغول دویدن هستند و او اعلام میکند که ضبط فیلم به اتمام رسیده است. فیلم با پلانی از درختهای سرسبز در نمای دور تمام میشود. «طعم گیلاس» در سال ۱۹۹۷ میلادی توانست به عنوان بهترین فیلم جشنوارهی کن انتخاب شده و نخل طلای این جشنواره را از آنِ خود کند. «طعم گیلاس» تنها فیلم تاریخ سینمای ایران است که تا به امروز توانسته این عنوان را کسب کند.
جوایز و افتخارات عباس کیارستمی
کارنامهی هنری عباس کیارستمی، جوایز و افتخارات فراوانی را در خود جای داده است. او طی بیش از چهار دهه فیلمسازی، توانست با فیلمهایش ۴۰ جایزه و ۳۸ نامزدی از جشنوارههای معتبر سینمای جهان به ارمغان آورد. پنج فیلم او در بخش مسابقه جشنوارهی فیلم کن به نمایش درآمدند که از این میان «طعم گیلاس» توانست نخل طلای جشنواره کن در سال ۱۹۹۷ را به دست آورد. «باد ما را خواهد برد» (۱۳۷۸) در بخش مسابقه جشنوارهی فیلم ونیز شرکت کرد و توانست جایزهی بزرگ هیئت داوران و جایزهی منتقدان این جشنواره را کسب کند. مارتین اسکورسیزی در ستایش سینمای کیارستمی میگوید: «سینما با گریفیث آغاز شد و با کیارستمی به پایان رسید.»