کتاب هکوب
معرفی کتاب هکوب
کتاب هکوب نوشتهٔ اوریپید و ترجمهٔ غلامرضا شهبازی است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ کلاسیک یونانی.
درباره کتاب هکوب
کتاب هکوب دربردارندهٔ یک نمایشنامهٔ کلاسیک یونانی نوشتهٔ اوریپید است. «هکوب» (شهبانوی پیشین تروا)، «پولیکسِنِه» (دختر هکوب)، «آگاممنون» (سردار سپاه یونان)، «اودیسئوس» (سرکردهٔ یونانی)، «روح پولیدروس» (پسر پِریام و هکوب)، «پُلیمِستُر» (پادشاه تراکیه)، «تالتیبیوس» (پیک سپاه یونان)، کنیز پیر (خدمتکار هکوب) و همسرایان (متشکل از زنان تروا که اسیر یونانیاناند) شخصیتهای این متن نمایشی هستند. در این اثر بخشی با عنوان «زمینهٔ فرهنگی، اجتماعی، سیاسیِ اجرای هکوب از دوران باستان تا امروز» نوشتهٔ «هلن پی. فُلی» قرار دارد که به درک متن نمایشی کمک بسیاری میکند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب هکوب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای کلاسیک یونانی پیشنهاد میکنیم.
درباره اوریپید
اوریپید در سال ۴۸۰ ق.م. (یا ۴۸۴ و نیز به قولی ۴۸۵) به دنیا آمد. پدرش از ثروتمندان شهر و مادرش از خاندانی بزرگ بود. او زیر نظر آناکساگوراس و پرودیکوس تعلیم دید. به مطالعۀ فلسفه علاقهمند بود؛ با وجود این به شعر و تئاتر روی آورد. ویل دورانت دربارهٔ او اینگونه گفته است: او «اولین شارمندی بود که در یونان کتابخانۀ بزرگی برای خود فراهم کرد.» اوریپید در ۲۵سالگی نویسندگی را آغاز کرد. او مدت ۵۰ سال به حرفهٔ نویسندگی ادامه داد. در عرصۀ تراژدی با سوفوکلس و آخائیوس به رقابت میپرداخت. این عصر را عصر طلایی تراژدی میدانند. اوریپید در ۴۰۷ پیش از میلاد مسیح، در مقدونیه درگذشت. پس از او عصر طلایی تراژدی رو به زوال گذاشت. اوریپید را شاعر و نمایشنامهنویسی شورشی میدانند. او در دولتشهر آتن بسیاری از قواعد سفت و سخت درامنویسی را زیر پا گذاشت؛ ازاینرو اوریپید را نویسندهای انقلابی میدانند؛ این در حالی است که یکی از همتایان او یعنی اِشیل (آیسخولوس)، بسیار مذهبی مینوشت و همتای دیگرش سوفوکلِس، مفاهیم روانشناسانه را وارد دنیای درام میکرد. حتی امروزه نیز این شاعر یونانی در ساختارشکنی مفاهیمی چون الهیات و مسائل زنان، مورد توجه پژوهشگران حوزهٔ علوم اجتماعی است. تراژدیهای «مدهآ»، «فرزندان هراکلس»، «هراکلس»، «زنان فریادخواه»، «اورستس»، «سیکلوپس»، «زنان فنیقی»، «زنان تروا»، «هکوب» و «الکترا» از برجستهترین آثار این نویسنده هستند.
درباره غلامرضا شهبازی
غلامرضا شهبازی در سال ۱۳۵۲ در شهر نهاوند به دنیا آمد. او مترجم و نویسنده در حوزهٔ تئاتر است. شهبازی لیسانس خود را در رشتۀ ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر گرفته و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسیارشد در رشتۀ سینما و در مقطع دکتری در رشتۀ تاریخ هنر در همین دانشگاه ادامه داد. او در دانشگاههای هنر و سورهٔ تهران تدریس کرده و در عرصۀ تئاتر و سینما نیز آثار متعددی را بهعنوان بازیگر و کارگردان بر صحنه برده است. از میان آثار این مترجم و نویسنده میتوان به ترجمههای آثار زیر اشاره کرد:
«تکگوییهای کلاسیک برای مردان» و «تکگوییهای کلاسیک برای زنان» (دو مجموعه نمایشنامه)، «تئاتر و تماشاگر: به سوی نقش خلاق مخاطب در رویداد ادبیتئاتری» (با همکاری مجید اخگر، منصور براهیمی، مهدی نصرالهزاده و نرگس یزدی)، نمایشنامههای «مدهآ» «فرزندان هراکلس»، «هکوب»، «هراکلس»، «زنان فریادخواه»، «اورستس»، «سیکلوپس»، «زنان فنیقی»، «زنان تروا»، «الکترا» (نوشتهٔ اوریپید)، نمایشنامهٔ «ماکیاوللی: هنر رعب و وحشت» نوشتهٔ رابرت کوهن، نمایشنامهٔ «طنین صدای یک انسان» نوشتهٔ دیوید هنری هوانگ و ترجمهٔ کتاب نظری «راهنمای عملی تئاتر ماسک» نوشتهٔ توبی ویلشر.
بخشی از کتاب هکوب
«اگر تو به راستی یار آخاییان بودی باید آن زر راـکه از آن تو نیست بلکه داراییِ آن پسر استـمیآوردی و به ایشان میدادی! آخاییان دیرزمانیست که از سرزمینشان دور بودهاند و به آن نیاز داشتند. اما تو هنوز هم اصرار داری که آن زر را در خانهٔ خودت پنهان نگاه داری تا اینکه از خود دورش سازی. و نیز اگر آنگونه که باید نگاهبان پسرم بودی و به او آزار نمیرساندی، نامت به نیکی میبُردند زیرا در روزگار سختیست که یار نیک و درستکار خود را نشان میدهد؛ به گاه شادی، یافتن دوست همواره آسان است.
اگر تو نیازمند پول بودی و پسرم دارا بود آنگاه او برای تو گنجی بزرگ میبود. در عوض، تو هم دوستیاش را از کف دادی هم آن زر را، پسرانت تباه شدهاند و تو بدین حالوروز سهمناک افتادهای.
و تو آگاممنون، اگر به او یاری دهی، مردمان تو را یکی بزدل خواهند دید زیرا دوستی تبهکار را یاری میکنی، کسی که آنان را که باید بدانها وفادار باشد فریب میدهد، بدکار و ستمپیشه است و اگر چنین کنی من میتوانم بگویم که تو دوستار فرومایگانی زیرا تو خود نیز فرومایهای. اما من اربابم را بیش از این ملامت نمیکنم.
همسرایان: شنیدی؟ بنگر یکی دلیل نیک چگونه ابزاری برای برهانآوری نیک به میرایان میبخشد!
آگاممنون: برای من دشوار است که خطاهای دیگر مردمان را داوری کنم اما، چون عهدهدار این کار شدهام، اگر رهایش کنم مایهٔ ننگ و شرمساریام خواهد بود، از این رو باید که آن را داوری کنم.»
حجم
۱۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۱۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه