دانلود و خرید کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی میچیکو آئویاما ترجمه هادی سالارزهی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی اثر میچیکو آئویاما

کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی

معرفی کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی

کتاب الکترونیکی در کتابخانه پیدایش می‌کنی نوشتهٔ میچیکو آئویاما است و با ترجمهٔ هادی سالارزهی در نشر نون چاپ شده است. این کتاب برای طرفداران کتابخانهٔ نیمه‌شب جالب خواهد بود. در کتابخانه پیدایش می‌کنی در لیست ۱۰۰ کتاب برتر سال مجلهٔ تایم قرار گرفت.

درباره کتاب در کتابخانه پیدایش می‌کنی

رمان در کتابخانه پیدایش می‌کنی داستان ۵ شخصیت را روایت می‌کند که سال‌ها به دنبال چیزی می‌گردند که نمی‌دانند چیست. داستان از کتابخانه‌ای آغاز می‌شود که کتابداری مرموز در آن حضور دارد. این اثر با تمرکز بر فضای کتابخانه و نقش آن در زندگی شخصیت‌ها، به بررسی تأثیر کتاب‌ها و خواندن بر زندگی انسان‌ها می‌پردازد. داستان با سبکی جذاب و ماجراجویانه، خواننده را به دنیایی از کشف و شگفتی هدایت می‌کند و به او اجازه می‌دهد تا در کنار شخصیت‌ها به جست‌وجوی معانی پنهان در زندگی‌ مشغول شود.

کتاب در کتابخانه پیدایش می‌کنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این رمان به دوستداران داستان‌های الهام‌بخش و معمایی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب در کتابخانه پیدایش می‌کنی

«همان‌طور که داشتم از در خروجی کارکنان عبور می‌کردم، دختری که در همان طبقه در یک بوتیک پوشاک برند و گران‌قیمت کار می‌کرد از کنارم رد شد. دامن زیبایی به رنگ سفید و سبز زیتونی پوشیده بود که از نیمه‌ها کمی گشاد می‌شد و وقتی راه می‌رفت به‌زیبایی از پشت تاب می‌خورد. موهایش را هم بالا بسته بود تا ظاهرش کامل‌تر به نظر برسد. نمی‌دانستم لباس‌هایش مربوط به بوتیکی بود که در آن کار می‌کرد یا نه، چون کارکنان بوتیک‌ها مجبور نبودند لباس فرم بپوشند؛ آن‌ها مختار بودند هر لباسی که دلشان می‌خواست بپوشند. دیدن چنین دخترهایی این دوروبر باعث می‌شد حتی عدن هم جای خوبی به نظر برسد.

کیفم را که وسایل ناهارم در آن بود، از رختکن برداشتم و سپس به‌سمت غذاخوری کارکنان به راه افتادم. منوی ناهار اینجا خیلی محدود است: نودل سوبا یا نودل اودون، غذاهای آبکی یا ناهارهای مخصوص هفتگی که همیشه یکی از مواد تشکیل‌دهندۀ غذا را به‌شدت در آن سرخ کرده‌اند. من چندباری از غذاخوری اینجا غذا سفارش داده‌ام، اما آخرین‌بار، وقتی به زنی که اینجا کار می‌کند گفتم سفارشم را اشتباه متوجه شده‌اند و او چیزی نمانده بود سرم را از تنم جدا کند، دیگر تصمیم گرفتم چیزی از اینجا سفارش ندهم. بنابراین حالا وقتی از خانه راهی محل کار می‌شوم، از یک فروشگاه مواد غذایی ساندویچ و اسپرینگ رول۶ می‌خرم.

غذاخوری پر از کارکنان این مجموعه بود: زنانی که لباس‌های صورتی پوشیده بودند، مردانی که پیراهن‌های سفید بر تن داشتند و تعدادی از کارکنان بوتیک‌ها که لباس‌های غیررسمی و راحت خودشان را پوشیده بودند. چهار زن دور میز کناری من نشسته بودند و از بچه‌ها و شوهرهایشان حرف می‌زدند و قاه‌قاه می‌خندیدند. برای مشتری‌ها شاید من یکی از همین زن‌ها بودم که پیراهن صورتی مرجانی بر تن کرده است، اما راستش را بخواهید، آن زن‌ها من را می‌ترساندند. من نمی‌توانستم جلوی آن‌ها بایستم، بنابراین تلاشی هم نمی‌کردم که با آن‌ها وارد گپ‌وگفت بشوم.

کار کردن من در عدن فقط و فقط یک دلیل دارد: این تنها پیشنهاد کاری‌ای بود که من دریافت کردم. برای تنظیم متن درخواستم آنچنان تلاشی نکردم؛ این درخواست یکی از ده‌ها درخواستی بود که بعد از فارغ‌التحصیلی برای چندین شرکت فرستاده بودم. فکر نمی‌کردم کار زیادی از دستم بربیاید، بنابراین هر شغلی که می‌شد، هرجایی، فرق چندانی به حالم نمی‌کرد. چیزی حدود سی ایمیل رد درخواست دریافت کردم.»

نظرات کاربران

مهرناز
۱۴۰۲/۱۱/۱۲

از همین ابتدا بگم این رمان خوبه، یه رمان جالب معمولیه اما بهتون توصیه می‌کنم ترجمه نشر کوله‌پشتی رو بخونید. این ترجمه خیلی ضعیفه و مترجم حتی فارسی حرف زدن هم بلد نبوده، براتون مثال می‌زنم: توی همون صفحات ابتدایی

- بیشتر
Noor
۱۴۰۲/۱۱/۰۷

کتاب بسیار اموزنده و انگیزه بخش و به نظرم راه حل های جالبی رو جلوی پات میزاره و میتونه تویه زندگیت راه گشا باشه کتاب هر بخشش داستان یه نفر رو تعریف میکنه که چطور با کمک کتابخانه تونسته خودش

- بیشتر
zahra.vaghari
۱۴۰۳/۰۱/۱۰

کتاب یک رمان ساده و دوست داشتنیه. اگر یک سری اشکالات ویراستاری رو کنار بگذاریم، خوندش می‌تونه حس خوبی به مخاطب بده.

ماه نو
۱۴۰۲/۱۱/۱۹

این کتاب، به نظر من در نوع خودش خیلی عالی هست. داستان‌هایی که در کتاب روایت میشن به‌نوعی در جامعه‌ی امروز بشری فراگیر هستن و همه باید حداقل یک بار این رمان رو مطالعه کنن. در بحث متن هم بگم

- بیشتر
پریسا همانی
۱۴۰۲/۱۱/۰۲

در بخش معرفی کتاب این اثر رو با کتابخانه نیمه شب در یک سطح قرار دادید باید بگم این کتاب فاقد جذابیت و کشش است از خوندنش لذت نخواهید برد و چیز خاصی هم یاد نخواهید گرفت

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۶)
کتابا به همه تعلق دارن: خالق‌هاشون، فروشنده‌هاشون و خواننده‌هاشون. به نظر من جامعه یعنی همین.»
FarimahOmidi
اگه تونستی از مصیبت‌های دنیا اومدن جون سالم در ببری، بدون از پس هر چیزی برمی‌آی
پریسا همانی
کتابا به همه تعلق دارن: خالق‌هاشون، فروشنده‌هاشون و خواننده‌هاشون. به نظر من جامعه یعنی همین.»
FarimahOmidi
تک‌تک روزهای زندگی ارزش یکسانی دارند و هیچ‌کدام اهمیت بیشتری نسبت به دیگری ندارد. روزی که من به دنیا آمده‌ام، امروز که اینجا ایستاده‌ام، و فردا که در راه است، هرسه به یک اندازه برایم ارزشمند هستند.
FarimahOmidi
«آخرین‌بار شما از من پرسیده بودید که به دو شیرینی عسلی که از یک جعبۀ دوازده‌تایی باقی موندن چی می‌گم. خب، الان فکر می‌کنم می‌تونم به این سؤال جواب بدم.» خانم کوماچی که جعبۀ شیرینی‌ها را در دستش گرفته بود و به من نگاه می‌کرد، منتظر بود حرفم را ادامه بدهم. «اون دو تا شیرینی عسلی هیچ فرقی با بقیۀ شیرینی‌های تو جعبه نمی‌کنن. هرکدوم از اون شیرینی‌ها به یک اندازه خوب و خوشمزه‌ان.» حالا متوجه شده بودم. تک‌تک روزهای زندگی ارزش یکسانی دارند و هیچ‌کدام اهمیت بیشتری نسبت به دیگری ندارد. روزی که من به دنیا آمده‌ام، امروز که اینجا ایستاده‌ام، و فردا که در راه است، هرسه به یک اندازه برایم ارزشمند هستند.
اسماء
هنوز کارهای زیادی مانده تا انجام بدهم، اما دیگر بهانه نمی‌آورم که وقت و زمانش را ندارم. درعوض، تمرکز خودم را روی کاری که می‌توانم در همان زمان محدود انجام دهم می‌گذارم. برای من یک روز دیگر تبدیل به همین فردا شده است.
اسماء

حجم

۳۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان