دانلود و خرید کتاب زندگی نامرئی ادی لارو وی. ای. شواب ترجمه مائده نصیری شریفی
تصویر جلد کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

نویسنده:وی. ای. شواب
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

کتاب زندگی نامرئی ادی لارو نوشتهٔ وی. ای. شواب و ترجمهٔ مائده نصیری شریفی است. انتشارات میلکان این رمان علمی - تخیلی را منتشر کرده است.

درباره کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

وی. ای. شواب در کتاب زندگی نامرئی ادی لارو (The Invisible Life of Addie LaRue) داستانی از شخصیتی به نام «ادی لارو» را روایت کرده است. ادی لارو کسی است که روحش را به شیطان فروخته و این رمان فانتزی داستانی دربارهٔ اوست. روزی ادی لارو در حال قدم زدن در یک کتاب‌فروشی است که معشوقه‌ٔ قدیمی‌ او نامش او را صدا می‌زند. وی. ای. شواب در این رمان داستان زنی طغیان‌گر را بیان کرده که با تاریکی همراه شده است. او در ازای این همراهی عمری جاودانه به دست آورده است، اما آیا ارزشش را دارد؟ چه هزینه‌های گزافی برای این عمر این جاودانه باید پرداخت؟ این رمان علمی - تخیلی را بخوانید تا بدانید. این رمان در هفت بخش نگاشته شده که عنوان آن‌ها عبارت است از «خدایانی که بعد از تاریک‌شدن هوا پاسخ می‌دهند»، «تاریک‌ترین بخش شب»،‌ «چهار کلمه بعد از ۳۰۰ سال»، «مردی که زیر باران خیس نشد»،‌ «یک سیاهی که لبخند زد و دختری که به لبخندش پاسخ داد»، «وانمود نکن این عشقه» و «من تو رو یادمه».

خواندن کتاب زندگی نامرئی ادی لارو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های علمی - تخیلی و علاقه‌مندان به رمان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

«هنری ماشینی کرایه می‌کند و آن‌ها تا شمال رانندگی می‌کنند. در میانه‌های مسیرشان به‌سمت هادسون هستند که هنری متوجه می‌شود ادی تابه‌حال با خانوادهٔ او ملاقاتی نداشته است. سپس به‌شکلی ناگهانی متوجه می‌شود که قرار نیست خودش هم تا روش هاشانا به خانه برود و تا آن زمان هم مرده است. بار فهمیدن این موضوع برایش بسیار سنگین است. می‌فهمد اگر از این خروجی بیرون نرود، هرگز نمی‌تواند با خانواده‌اش خداحافظی کند.

و به این ترتیب، ورود ابرها شروع می‌شود و ترس تلاش می‌کند وارد سینه‌اش شود؛ چون خودش هم نمی‌داند باید چه بگوید و حتی نمی‌داند فایدهٔ این کار چیست.

سپس خروجی را رد می‌کند. حالا دیگر خیلی دیر شده است و هنری دوباره می‌تواند نفس بکشد. ادی به تابلوی میوهٔ تازه اشاره می‌کند. کنار آزادراه توقف می‌کنند تا از دکه مقداری هلو بخرند و از بازار هم ساندویچ می‌خرند و یک ساعت دیگر به‌سمت شمال رانندگی می‌کنند تا به پارک دولتی برسند. در این پارک خورشید داغ است؛ اما زیر سایهٔ درختان، هوا خنک است و آن‌ها تمام روز در مسیرهای داخل جنگل قدم می‌زنند و با فرارسیدن شب، پیک‌نیکی روی سقف ماشین اجاره‌ای برگزار می‌کنند و روی علف‌های وحشی دراز می‌کشند و به ستاره‌ها نگاه می‌کنند.

ستاره‌های خیلی زیادی در آسمان هستند و آن شب خیلی تاریک به نظر نمی‌رسد.

هنری هنوز هم شاد است.»

حانیه بذرافشان
۱۴۰۳/۰۸/۲۴

ادی لاروی عزیز من قطعا یکی از دوست داشتنی ترین کتاب هاییه که میشه مطالعش کرد ترکیب یه دختر جسور،یه طلسم طولانی برای فراموشی،یه کتابفروشی و دختری که عاشق کتاباست. ادلاین عزیزم و داستانش قطعا ارزش خوندن داره و قراره ساعت ها

- بیشتر
Alaghe Band
۱۴۰۳/۰۹/۰۵

داستان خیلی طولانی بود و واقعا کسل کننده شده بود.البته از یه جهت جالبه که ما با شنیدن این داستان ها شاید کسل بشیم و واقعا بتونیم ادی رو که اینارو تجربه کرده درک کنیم. به هر حال داستان میتونست خیلی

- بیشتر
کاربر 6955195
۱۴۰۳/۰۸/۲۰

داستانش فوق‌العاده جذابه. خیلی دوسش داشتم.

خودم
۱۴۰۳/۰۹/۲۴

عاشقش شدم! اگر کتابخانهٔ نیمه‌شب رو خوندی و دوسش داشتی، این کتاب برای توئه.

کاربر 9089535
۱۴۰۳/۰۸/۲۵

یکی از بهتتتتترین رمان هایی بود که اخیرا خوندم😍😍😍

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۳/۰۹/۱۲

بسیارعالی. ایده رمان، داستان پردازی و شخصیت پردازی همه عالی بود.

ایده‌ها خیلی واقعی‌تر از خاطرات هستند. آن‌ها بزرگ می‌شوند و به‌دنبال راهی می‌گردند تا ریشه کنند.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
برای تنهاحرکت‌کردن در دنیا یک ریتم خاص وجود دارد. کشف می‌کنید که بدون چه چیزهایی می‌توانید و بدون چه چیزهایی نمی‌توانید زندگی کنید. ملزومات ساده و لذت‌های کوچک به زندگی معنی می‌دهند. منظور غذا، سرپناه و چیزهای اصلی موردنیاز بدن نیستند؛ این اقلام برای دختر خیلی تجملی هستند. منظور چیزهایی است که باعث می‌شود عقلتان را از دست ندهید، چیزهایی که برایتان لذت‌بخش هستند، چیزهایی که باعث می‌شوند بتوان زندگی را تحمل کرد.
کاربر ۸۸۲۶۵۱۷
داستان زندگی‌اش را برای این مجسمهٔ کوچک طوری تعریف می‌کند انگار می‌ترسد همان طور که دیگران فراموشش کرده‌اند، خودش هم خودش را فراموش کند. نمی‌داند که حالا ذهنش شبیه صندوقچه‌ای بی‌عیب‌ونقص کار می‌کند و حافظه‌اش تله‌ای فوق‌العاده برای خاطرات است. هیچ‌وقت هیچ‌چیز را فراموش نخواهد کرد؛ ولی آرزو خواهد کرد کاش می‌توانست فراموش کند.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
اگر عمرتان به‌اندازهٔ کافی طولانی باشد، مردم برایتان شبیه یک کتاب باز خواهند شد.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
شاید خدایان قدیم بزرگ باشند، اما نه مهربان‌اند و نه بخشنده. آن‌ها مانند نور ماه روی آب یا سایه‌هایی در طوفان، بی‌ثبات و ناپایدارند. اگر اصرار داری از آن‌ها کمک بخواهی، حواست را جمع کن: مراقب باش از آن‌ها چه می‌خواهی و خودت را آماده کن که تاوان خواسته‌ات را بدهی. و مهم نیست چقدر ناامیدی، یا مشکلت چقدر حاد است؛ هرگز به درگاه خدایانی که بعد از تاریک‌شدن هوا پاسخ می‌دهند، دعا نکن.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
همیشه این امید آزاردهنده وجود دارد که این دفعه اوضاع فرق می‌کند
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
اینکه فراموش شوید، حس بی‌کسی است. یعنی وقتی هیچ‌کس تو را به یاد نمی‌آورد، تو تنها کسی باشی که به خاطر می‌آوری.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
رؤیاپردازبودن آدم را مبارزه‌طلب می‌کند.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
فکر می‌کنی به‌مرور برات آسون‌تر می‌شه؟ نمی‌شه. همین الانش هم انگار مُردی. و هر سالی که زندگی می‌کنی، برات مثل یه عمر می‌گذره و در هر بار زندگی دوباره فراموش می‌شی. دردت بی‌معنیه. زندگی‌ت بی‌معنیه. سال‌ها مثل وزنه‌هایی هستن که دور قوزک پات پیچیدن. ذره‌ذره خردت می‌کنن و وقتی نتونی دیگه تحملشون کنی، می‌آی و التماس می‌کنی از این بدبختی رهات کنم.
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵
«جاهای کوچیک فقط برای زندگی‌های کوچیک مناسبه. بعضی‌ها به همون هم راضی هستن. اون‌ها دوست دارن بدونن دقیقاً کجا دارن پاشون رو می‌ذارن؛ ولی اگه بخوای دقیقاً پات رو جای پای بقیه بذاری، نمی‌تونی راه خودت رو درست کنی. این‌طوری اثری ازت باقی نمی‌مونه.»
کاربر ۶۹۵۵۱۹۵

حجم

۶۱۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷۲۰ صفحه

حجم

۶۱۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷۲۰ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۳۳,۰۰۰
۷۰%
تومان