
کتاب شفاگر جنون
معرفی کتاب شفاگر جنون
کتاب الکترونیکی «شفاگر جنون» (رمان) با عنوان اصلی The saint of incipient insanities نوشتهٔ «الیف شافاک» با ترجمهٔ «رضا اسکندری آذر» و انتشار نشر نون، روایتی چندلایه از مهاجرت، هویت، تنهایی و جستوجوی معنا در دنیای معاصر است. این رمان با محوریت زندگی چند شخصیت مهاجر در آمریکا، به دغدغههای فرهنگی، جنسیتی و روانی آنان میپردازد و در فضایی گاه طنزآمیز، تجربههای زیستهٔ نسلهای مختلف را روایت میکند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شفاگر جنون اثر الیف شافاک
کتاب «شفاگر جنون» به قلم الیف شافاک نخستینبار در سال ۲۰۰۴ میلادی منتشر شد و در ایران در سال ۱۴۰۲ به چاپ دوم رسید. این رمان در بستر مهاجرت و زندگی دانشجویی در آمریکا شکل میگیرد و با نگاهی چندصدایی، تجربههای شخصیتهایی از ملیتها و پیشینههای گوناگون را به تصویر میکشد. این رمان در دورهای معاصر روایت میشود و با ارجاع به وقایع و فرهنگهای مختلف، تصویری از چالشهای هویتی، فرهنگی و اجتماعی مهاجران را ارائه میدهد.
الیف شافاک با بهرهگیری از طنز، دیالوگهای پرکشش و روایتهای درونی، به موضوعاتی چون بحران هویت، روابط میانفرهنگی، جنسیت، دین و روانکاوی میپردازد؛ همچنین این کتاب با اشاره به مسائل روزمره، خاطرات گذشته و دغدغههای فلسفی، فضایی خلق میکند که در آن مرز میان واقعیت و خیال، سنت و مدرنیته و فردگرایی و جمعگرایی بارها جابهجا میشود. کتاب «شفاگر جنون» با ساختاری اپیزودیک و روایتهای متقاطع، خواننده را به سفری میان فرهنگها و ذهنیتهای متفاوت میبرد و از خلال زندگی شخصیتها به پرسشهایی دربارهٔ معنا، تعلق و رهایی میپردازد.
خلاصه کتاب شفاگر جنون
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان «شفاگر جنون» با محوریت چند شخصیت مهاجر در بوستون آمریکا آغاز میشود. «عمر»، دانشجوی دکتری ترکتبار، پس از ترک استانبول و ورود به آمریکا با بحران هویت، تنهایی و روابط پیچیده با همخانههایش («عابد» و «پیو») و دوستان جدیدش مواجه است. او درگیر رابطهای عاطفی با «گیل»، زنی با گذشتهای پررمزوراز و هویتی چندپاره میشود. گیل که خود با اضطراب، افسردگی و جستوجوی معنای زندگی دستوپنجه نرم میکند، در کنار عمر و دیگر شخصیتها، به بازتعریف هویت و مرزهای خود میپردازد.
رمان با روایتهای موازی، زندگی «آلگره»، دختری لاتینتبار و مبتلا به اختلال خوردن را نیز دنبال میکند که در میان خانوادهای پرجمعیت و سنتی با احساس تعلق و بیگانگی دستبهگریبان است. داستان با طنز و جزئینگری به روزمرگیهای مهاجران، چالشهای زبانی، فرهنگی و مذهبی و تلاش برای یافتن جایگاه در جامعهٔ جدید میپردازد. در این میان مفاهیمی چون دوستی، عشق، بیماری روانی، مهاجرت و جستوجوی معنا، در بستر روایتهای درونی و بیرونی شخصیتها، بهتدریج گسترش مییابد. کتاب با پرداختن به تجربههای زیسته، خاطرات، کابوسها و امیدهای شخصیتها، تصویری چندوجهی از زندگی مهاجران و انسان معاصر ارائه میدهد؛ بیآنکه به نتیجهای قطعی یا پایانی بسته برسد.
چرا باید کتاب شفاگر جنون را خواند؟
این رمان با روایتی چندصدایی و ساختاری لایهلایه، تجربهٔ مهاجرت، بحران هویت و جستوجوی معنا را از زاویههای گوناگون بررسی میکند. «شفاگر جنون» با طنز، جزئینگری و پرداختن به مسائل روزمره و فلسفی، تصویری زنده و ملموس از زندگی مهاجران و چالشهای فرهنگی، جنسیتی و روانی آنان ارائه میدهد. کتاب برای کسانی که به روایتهای چندفرهنگی، دغدغههای هویتی و روانشناختی و تلاقی سنت و مدرنیته علاقه دارند، فرصتی برای همذاتپنداری و تأمل فراهم میکند.
خواندن کتاب شفاگر جنون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر ترکیه با محوریت مهاجرت، هویت، روانشناسی و روابط میانفرهنگی مناسب است؛ همچنین به کسانی که دغدغههایی چون بحران هویت، تنهایی، اضطراب یا تجربهٔ زندگی در جامعهای جدید دارند یا به روایتهای چندلایه و شخصیتمحور علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود.
درباره الیف شافاک
الیف شافاک، نویسنده و رماننویس پرآوازهٔ ترکیهای، در اکتبر ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد. تجربههای شخصی زندگی او از جمله جدایی والدینش، نقشی پررنگ در شکلگیری شخصیتها و مضامین آثارش، بهویژه در حوزهٔ هویت و جنسیت داشته است. شافاک تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مادرید سپری کرد و دورهٔ دبیرستان را در دبیرستان آتاترک آنکارا به پایان رساند؛ سپس وارد دانشگاه خاورمیانهٔ آنکارا شد و در رشتهٔ روابط بینالملل لیسانس گرفت. در ادامه، کارشناسیارشد خود را در رشتهٔ حقوق زنان و دکترایش را در علوم سیاسی در همان دانشگاه به پایان رساند.
در سال ۲۰۱۰ دولت فرانسه بهپاس خدمات فرهنگی و ادبیاش، نشان شوالیهٔ هنر و ادب را به او اعطا کرد. آثار شافاک تاکنون به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند و توسط ناشران مطرحی همچون پنگوئن، ویکینگ و ریزولی منتشر شدهاند. اولین رمان او با نام «پنهان» در سال ۱۹۹۸ منتشر شد و جایزهٔ ادبی مولانا را برایش به ارمغان آورد. پس از آن، رمانهای «آینههای شهر» (۱۹۹۹) و «محرم» (۲۰۰۰) را نوشت که دومی موفق به دریافت جایزهٔ کانون نویسندگان ترکیه شد. آثار بعدیاش مانند «شپشپالاس» (۲۰۰۲) و «برزخ» (۲۰۰۴) نیز از محبوبترین کتابهای آن دوران به شمار میرفتند. شافاک در سال ۲۰۰۵ کتاب «جزر و مد» را منتشر کرد که مجموعهای از نوشتههای او دربارهٔ زنان، هویت، فرهنگ و زبان بود. رمان «پدر و حرامزاده» در سال ۲۰۰۶ منتشر و به یکی از پرفروشترین آثار سال تبدیل شد، اما نقطهٔ عطف کارنامهٔ ادبی او رمان «عشق» بود که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. این کتاب در مدت کوتاهی به پرفروشترین اثر در ترکیه تبدیل شد و شهرت جهانی برای نویسندهاش به همراه آورد.
از دیگر آثار قابلتوجه او میتوان به «من و استادم» (۲۰۱۳) اشاره کرد که تلفیقی از واقعیت تاریخی و تخیل ادبی است. در این رمان، شخصیتهایی مانند «جهان» (پسری از هند) و فیل او، در کنار چهرههای تاریخی، داستانی چندفرهنگی را رقم میزنند؛ همچنین کتاب «شیر سیاه» از آثار شاخص او است که با زبانی طنزآلود به بحران هویت در دوران مادرشدن میپردازد. الیف شافاک با نگاهی بینفرهنگی و زبانی منحصربهفرد، یکی از مهمترین صداهای ادبیات معاصر ترکیه و جهان بهشمار رفته است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
الیف شافاک در طول فعالیت ادبی خود موفق به کسب افتخارات متعددی شده است. او در سال ۱۹۹۸ برای رمان «پنهان» جایزهٔ رومی را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۰، رمان «محرم» جایزهٔ بهترین داستان سال را از انجمن نویسندگان ترکیه به دست آورد. در سال ۲۰۰۹ نیز بنیاد نویسندگان و روزنامهنگاران ترکیه از او تقدیر کرد؛ همچنین در سال ۲۰۱۲، رمان پرفروش و تحسینشدهاش «چهل قانون عشق» نامزد جایزهٔ بینالمللی ادبی دوبلین IMPAC شد.
بخشی از کتاب شفاگر جنون
«عشاق بهطرز رقتانگیزی دلربا هستند و تمام هموغمشان... خودشان. شاید بهتر باشد بگوییم خودش، چون یکی از دردسرهای فراوان عشاق سینهچاک این است که تا به وصال هم میرسند، بهجای «دو» (یک بعلاوهٔ یک)، تبدیل میشوند به «صفر» (یک منهای یک). به همین ترتیب، تا بقیه چشم به هم گذاشتند، عمر و گیل به یک کلیت واحد تبدیل شده بودند. حالا دیگر نه «عمر بعلاوهٔ گیل»، بلکه صفر کامل و نسخهای جهشیافته از عمرگیل یا گیلعمر بودند.
عشق بهخودیخود خوب و زیبا بود، اما عشاق... اسباب آزارواذیت. حالا این کم بود، ازدواج هم شد قوزبالاقوز. احتمالاً آلگره بیشتر از بقیه شاکی بود. آدم انتظار دارد ازدواج هم مثل برنامهٔ حرکت قطار عمل کند: قطاری که زودتر راه افتاده زودتر به مقصد برسد. دو سال و نیم از آشنایی آلگره و پیو میگذشت. مدتها دربارهٔ حالوهوای ازدواج، محل زندگی و حتی غذاهایی که بعد از ازدواج قرار بود بپزند حرف زده بودند. منتظر زمان مناسب بودند.
یکی از خالهبزرگها نصیحتش کرده بود: «هر روز، لحظهای وجود داره که یه مرد نمیتونه به زنش نه بگه. یه زن باهوش باید اون لحظه رو پیدا کنه.»»
حجم
۴۰۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۴۰۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه