دانلود و خرید کتاب مادرخوانده فریدا مک فادن ترجمه نشاط رحمانی نژاد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مادرخوانده

کتاب مادرخوانده

معرفی کتاب مادرخوانده

کتاب مادرخوانده نوشتهٔ فریدا مک فادن و ترجمهٔ نشاط رحمانی نژاد است. نشر نون این رمان خارجی را منتشر کرده است. این رمان جنایی از مجموعهٔ «منظومهٔ داستان ترجمه» است.

درباره کتاب مادرخوانده

فریدا مک فادن در کتاب مادرخوانده (The Surrogate Mother) داستان زنی به نام «ابی» را روایت کرده است. ابی زنی متأهل‌ است. او همیشه از شهروندان قانون‌مداری بوده است که حتی یک بار هم به‌خاطر سرعت غیرمجاز جریمه نشده‌ بود، اما داستان او همیشه اینطور نمی‌ماند. او به ارتکاب قتل متهم شده و مدارک و شواهد بسیاری علیه او وجود دارد. او کارمندی موفق در یک شرکت تولیدکننده‌ٔ پوشک است. او با مرد موردعلاقه‌اش، سم ازدواج کرده و تصمیم دارد که مادر شود، اما درگیر مسئلهٔ باناباروری شده و هیچ درمانی جوابگوی مشکل او نیست. و در درمان ناموفق بوده است. روزی دستیار شخصی‌ ابی، مونیکا به او پیشنهاد می‌دهد تا با استفاده از رحم اجاره‌ای فرزند ابی را حمل می‌کند. مونیکا شخصیتی که نشان می‌دهد نیست و با ماجراهایی که پیش می‌آید داستانی جنایی رقم می‌خورد. این رمان در ۴۱ فصل نگاشته شده است.

خواندن کتاب مادرخوانده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی و علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مادرخوانده

«گرتی کافهٔ کوچکی را درست در پایین خیابان آپارتمانش انتخاب می‌کند. پیش از او می‌رسم و برای خودم یک قهوهٔ سیاه سفارش می‌دهم. هرچند چیزی که واقعاً می‌خواهم، یک لیوان نوشیدنی قوی است. احتمالاً بهتر است وسط ظهر نوشیدنی نخورم. همین‌طور فکر می‌کنم که این کافه نوشیدنی نداشته باشد. احتمالاً حتی مجوز فروش مشروبات الکلی را ندارند.

بین مردی با ریش بزی که با سرعت در حال تایپ کردن توی لپ‌تاپش است و خانمی مسن‌تر که با حسرت از پنجره به بیرون خیره شده است، پشت میز گرد کوچکی نشسته‌ام. جرعه‌ای طولانی از قهوهٔ سیاهم می‌نوشم و از طعم تلخش به لرزه می‌افتم.

گرتی چند دقیقه بعد درحالی‌که به عصای چهارپایه‌اش تکیه دارد، از راه می‌رسد. بدجور لنگ می‌زند و این باعث می‌شود که دلم بخواهد بزنم زیر گریه. پیش از اینکه از راه‌پله سقوط کند، گرتی همیشه مثل یک توپِ انرژی کوچک در اطراف دفتر می‌چرخید. این مصدومیتش آشکارا هزینهٔ زیادی برایش داشت. نمی‌دانم که هیچ‌وقت دوباره مثل قبلش می‌شود یا نه.

وقتی به میز ما می‌رسد، از جا بلند می‌شوم و همدیگر را در آغوش می‌گیریم. احتمالاً آغوشمان زیادی طولانی است. به اندازهٔ کافی طولانی هست که گرتی حس می‌کند باید چیزی بگوید: «همه‌چیز روبه‌راهه، اَبی عزیزم؟ خیلی ناراحت به نظر می‌رسی.»

نفس عمیقی می‌کشم و سعی می‌کنم گریه نکنم. این اولین کلمات محبت‌آمیزی است که در طول روز شنیده‌ام. «خوب می‌شم. حالت چطوره؟»

گرتی لبخند می‌زند و به موهای سفید و مجعدش دستی می‌کشد. «اوه، می‌دونی... بازنشستگی مزایای خودش رو داره. وقت بیشتری با نوهٔ کوچولوم می‌گذرونم. وروجکیه که نگو!»

«محشره.»

«دیروز سه ساعت تمام لگو بازی می‌کردیم!» آهی می‌کشد. «هیچ‌وقت فکرش رو نمی‌کردم که بتونم این مدت طولانی لگو بازی کنم! هرچند واقعاً بازی سرگرم‌کننده‌ایه. به‌عنوان یه اسباب‌بازی ایدهٔ خیلی خوبیه. هرچند مطمئن نیستم که چطوری موفق شدن این‌همه فیلم درموردش بسازن. خب، منظورم اینه که لگوها فقط آجرهای پلاستیکی هستن دیگه، مگه نه؟»

لبخندی از سر اجبار می‌زنم. «بله.»

«بگذریم، قراره اون بچهٔ جدید رو توی بغل بگیری، اَبی! خیلی برات خوشحالم.»

توده‌ای در گلویم می‌نشیند. گریه نکن. گریه نکن، اَبی.»

نــے‌آیش🐋
۱۴۰۳/۰۸/۰۷

🍼"ابیگیل" بازاریاب و مسئولِ تبلیغاتِ موفق یک شرکتِ خوش‌نامه. اون وضع‌مالی خیلی‌خوب و حساب‌بانکی پر از پول، یک همسر خوش‌‌چهره، مهربان و حمایت‌گر و جایگاه شغلیِ فوق‌العاده‌ای داره که افرادِ زیادی بهش غبطه میخورن. در این میان "ناباروری" تنها تکه‌ی

- بیشتر
maedeh
۱۴۰۳/۰۸/۲۱

خیلی داشت حرصم میداد😑 نمیدونم چرا کتاب های مک فادن رو نمیتونم زمین بزارم :))

آزاده
۱۴۰۳/۰۸/۱۱

ابی و شوهرش سم عاشق بچه هستند اما به حاطر مشکل ابی نمیتونن بچه خودشون رو داشته باشن به همین دلیل دنبال فرزندخواندگی هستند دستیار باهوش و مهربون ابی بهش پیشنهاد میده به عنوان رحم اجاره ای بهشون کمک کنه

- بیشتر
کاربر 1921470
۱۴۰۳/۰۸/۱۰

کتاب خوبیه داستان کشش زیادی داره البته با اینکه ممکنه نقطه اوج داستان رو حدس بزنید اما رازهای زیادی تا انتها برملا میشه که شما رو میخکوب می‌کنه و باعث میشه کتاب و زمین نذارین..

Maedeh
۱۴۰۳/۰۸/۰۸

عالیه خیلی داستان جذابی داره حتی بنظرم از سری خدمتکار این نویسنده بهتره👌🏻

AnniMo
۱۴۰۳/۰۹/۰۱

خریت و سادگی زن راوی یه جاهایی اعصاب خواننده رو به شدت بهم میریزه! برخلاف بقیه کتاب های مک فادن، این کتاب به غیر از یکی دو مورد کاملا قابل پیش بینی بود اما طوری شخصیت پردازی شده که نتونین

- بیشتر
SARA
۱۴۰۳/۰۹/۲۶

خوب بود ، قابل پیش‌بینی بود اما بازم روند داستان ی جوریه که نمیشه کتاب رو زمین گذاشت.

AS4438
۱۴۰۳/۰۸/۲۲

عالی بود، نویسنده درتمام کتابهایش که درطاقچه موجود است ومن خواندم، علاوه بر جنائی و پلیسی وروانشناختی بودنشان ،هشداری هم هستند،بواقع درنوعی ازمسائلی که ممکن است مشکلاتی برای آدمهائی که درنوع تصمیم گیری وکلا' زندگی کردنشان، برایشان اتفاق ناگواری رخ

- بیشتر
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۳/۰۸/۱۱

به نظرم داستان ضعیف و زیاده روی و غیرمنطقی است

درسا زبردست
۱۴۰۳/۰۹/۱۱

من یکی از طرفدار های نویسنده ی این کتابم. این پنجمین کتابی بود که از این نویسنده میخوندم و... وای خدا، این واقعا وحشتناک بود! چیزی که داستان رو ترسناک میکنه اینه که، اصلا تخیلی به نظر نمیرسه. نویسنده با آگاهی کامل

- بیشتر
«بچه‌ها اون کاری رو می‌کنن که دوست دارن.
AS4438
تا بیست و چهار ساعت آینده به جرم قتل درجه‌یک دستگیر می‌شوم. نمی‌دانم چنین چیزی چطور ممکن است اتفاق بیفتد. از آن آدم‌هایی نیستم که به جرم قتل به زندان می‌روند. واقعاً نیستم. حتی یک بار هم به‌خاطر سرعت بالا جریمه نشده‌ام. لعنتی، تا حالا حتی از چراغ‌قرمز هم رد نشده‌ام.
skachi
و را به خانه می‌بریم. این کار چند روز قبل، یک رؤیای ناممکن به نظر می‌رسید.
...
این بهترین بخش داشتن تلفن ثابت است. می‌توانی گوشی را روی دستگاه بکوبی. وقتی با تلفن همراه صحبت می‌کنی، از محکم قطع کردن تلفن لذت نمی‌بری.
دریا

حجم

۲۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

حجم

۲۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان