کتاب دکتر محمد مصدق
معرفی کتاب دکتر محمد مصدق
کتاب دکتر محمد مصدق؛ سرگذشت سیاسی نوشتهٔ فرهاد دیبا با ترجمهٔ شیرین کریمی و ویراستهٔ سمیرا یحیایی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
این کتاب سرگذشت سیاسی دکتر محمد مصدق به همراه برخی جزئیات زندگی خصوصی اوست. مصدق با جداشدن از پیشینهٔ اجتماعی خود به رهبر جنبش استقلالخواهی در کشوری بهظاهر مستقل تبدیل شد. گرچه نفت نقش اساسی در زندگینامهٔ سیاسی مصدق ایفا نمیکرد، او در جایگاه پیشاهنگِ یک «انقلاب نفتی» به عرصه آمد؛ انقلابی که قرار بود دو دهه پس از برکناری او از قدرت به سرانجام برسد. نویسنده همچنین اشاراتی به برخی سیاستمداران منطقهٔ خاورمیانه دارد تا اهمیت سیاسی مصدق را در میان نیروهای نوظهور در جهان سوم روشن سازد. مصدق به نسل رهبران ناسیونالیستی تعلق داشت که تحت تأثیر مشروطهگرایی غربی بودند. این کتاب شرح سرسختی او در راه آرمانهایش و شرح ترتیب رویدادهای سیاسی است که در طول پنجاه سال بیامان او را به سوی مقام نخستوزیریِ ایران سوق داد و جایگاهش را در تاریخ سیاسی این کشور تثبیت کرد.
درباره کتاب دکتر محمد مصدق
محمد مصدق که بود؟ در چشم غرب مصدق چهرهای بود که بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ / ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ در صحنهٔ بینالمللی ظاهر شد. در این دوره، او در رسانههای غربی عوامفریب، رقتانگیز و همواره مایهٔ خنده تصویر میشد. حتی اگر سیاستمداران غربی از تحلیلهای این رسانهها فراتر میرفتند و ارزیابی شخصیشان را ارائه میدادند، باز هم مصدق همچون تهدیدی برای منافع غرب یا بدتر از آن، عامل یا آلت دستِ کمونیستها معرفی میشد. در اغلبِ موارد هیچ مرز مشخصی بین متون سیاسی رسمی و گزارشهای رسانهای دیده نمیشد؛ تا روزی که این کتاب نوشته شد، آن تصویر عوامفریبانه از مصدق همچنان پابرجا بود.
کتاب دکتر محمد مصدق وجه دیگری از چهرهٔ مصدق را به نگارش درآورده است. نویسنده برای نوشتن کتاب به منابع غربی رجوع کرد که شامل اسناد آمریکایی، انگلیسی و مطالب آرشیوی و کتابهایی به زبان غربی بود و متوجه شد که بسیاری از منابع غربی در ارائهٔ وجه دیگر این شخصیت کمک چندانی به نگارش کتاب نمیکنند. از این سه دسته نمونههای بسیاری در کتاب حاضر ارائه شده تا ثابت شود که گزارشها، در اغلب موارد، به دیدگاه رایجی که پیشتر گفته شد سخت پایبند است. بهعلاوه، با نظر به اسناد انگلیسی و گفتوگوهای ثبتشده، و مقایسهٔ آنها با منابعی که مدعی و تثبیتکنندهٔ این دیدگاهاند که مصدق برای غرب خطرساز بود، میتوان دریافت که آن نگاههای به ظن خودشان تحقیرآمیز با حسن نیت همراه بوده است. اسناد ایالات متحد آمریکا نیز مفصلاً مطالعه شد، اما این اسناد فقط نظراتی متناقض، متضاد و گیجکننده ارائه میدهد و اما، در منابع دست دوم بههیچوجه به اهمیت سیاسی مصدق پرداخته نشده است. در برخی از آثار، این موضوع بهمثابهٔ بخشی از گرایش به ناسیونالیسم در خاورمیانه در اوایل دههٔ ۱۹۵۰ مورد توجه قرار گرفته است، اما در هیچیک از این منابع در اهمیت مصدق، قبل از این تاریخ یا قبل از جنگ جهانی دوم، و نیز به طور خاص قبل از جنگ جهانی اول تحلیلی انجام نشده است.
با در نظر گرفتن این مسائل، اثر حاضر عمدتاً مبتنی بر سه منبع است: نوشتههای خود مصدق، از جمله دستنوشتههای او است که تاکنون در دسترس نبوده، و نیز اسناد آرشیو انگلیس و آمریکا. بهعلاوه، بسیاری از مباحث از گفتوگوهای طولانی و مکرر او در سالهای تبعید و پیش از مرگش، زمانی که آزادانه دربارهٔ مسائل مختلف سخن میگفت، برگرفته شده است.
خواندن کتاب دکتر محمد مصدق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دکتر محمد مصدق
«محمد مصدق در ۱۶ ژوئن ۱۸۸۲ / ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ در تهران به دنیا آمد. سن دقیق او موضوع گمانهزنیها و اختلافنظرهای بسیاری بوده است که به دلیل تاریخ تولد درج شده در شناسنامهٔ اوست. زمانی که میخواست به اروپا برود، موظف بود تاریخ تولدش را ثبت کند و شناسنامه بگیرد تا بتواند گذرنامه دریافت کند. در خانوادهٔ مصدق رسم بود که تاریخ تولد فرزندان در قسمت داخلی جلد قرآنِ خانوادگی نوشته شود. وقتی مصدق در حوزهٔ ۳ شهر تهران برای دریافت شناسنامهاش نامنویسی کرد، این قرآن در دسترس نبود و در تبدیل سال قمری به شمسی سردرگمی پیش آمد و سن او بیشتر از سن واقعیاش ثبت شد. چند سال بعد، در طول انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی، مخالفان کوشیدند مصدق را از رقابت حذف کنند و بهانهشان این بود که سن او بیش از هفتاد سال است. مصدق مجبور شد عکسی از سنگ مزار شوهر اول مادرش (وفات ۱۲۹۶ ق) را نشان دهد، و با محاسبات مؤتمنالممالک تاریخ تولد و سن او معلوم شد. سرانجام در دههٔ آخر زندگی مصدق، آن قرآن خانوادگی پیدا و سن دقیق او مشخص شد.
مصدق از جانب پدر از خاندانی آشتیانی است، که نامشان از نام خطهای در ایران به نام آشتیان گرفته شده. پدربزرگش میرزا حسین آشتیانی بود که پیش از سی سالگی از دنیا رفته بود. پدرش میرزا هدایت آشتیانی، از سال ۱۲۵۳ تا زمان فوتش در سال ۱۲۷۴ وزیر دفتر استیفا بود، که یکی از دو مقام مهم در حکومت قاجار به شمار میرفت؛ مقام دیگر وزیر لشکر بود. در همین فصل، زمانی که مصدق به اولین سمتش منصوب میشود، دربارهٔ این سِمت بیشتر شرح داده میشود.
مادرش ملکتاج فیروز ملقب به نجمالسلطنه منسوب به خاندان حکومتیِ قاجار است. او نوهٔ فتحعلی شاه قاجار، پدرش فیروزمیرزا نصرتالدوله پسر عباس میرزا نایبالسلطنه، همچنین خواهرِ همسرِ مظفرالدین شاه قاجار است و ازاینرو خواهرش حضرتِ علیا، ملکهٔ او بود. مادر مصدق نقش مهمی در زندگی و نگرشهای او و نیز در رویکردش به سیاست داشت. نجمالسلطنه نمونهای از جامعهٔ مادرسالارِ زنان صاحب فکر بود که امور خانواده را اداره میکرد.
واقعیتی است شگفتانگیز که در یک کشور مسلمان مردسالار، زنانِ خانواده بهطور کلی شخصیتهای بسیار قویتری نسبت به مردان داشتند. همچنین به دلیل آداب خانوادگیِ مرسوم در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، فرزندان خانواده به مادرشان نزدیکتر بودند و روزانه تماس بیشتری با مادر داشتند تا پدر. اما دلیل ارتباط نزدیک مصدق با مادرش ناشی از مرگ پدرش بود؛ مرگی که پیش از نوجوانی او سررسید.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه