کتاب تاریخ چیست؟
معرفی کتاب تاریخ چیست؟
کتاب تاریخ چیست؟ نوشتهٔ همایون کاتوزیان است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعه مقالات، مصاحبهها و یادداشتهای همایون کاتوزیان است.
درباره کتاب تاریخ چیست؟
دکتر همایون کاتوزیان، پژوهشگر، تاریخدان، نظریهپرداز و استاد دانشگاه آکسفورد، آثار متعددی به زبانهای انگلیسی و فارسی در حوزههای مختلف دارند، ازجمله در اقتصاد سیاسی، تاریخنگاری و تاریخ سیاسی، جامعهشناسی و نقد ادبی. از این حیث میتوان او را پژوهشگر و متفکری جامعالاطراف در حوزهٔ علوم انسانی به شمار آورد. کتاب حاضر نیز که مجموعهٔ ۲۹ مقاله و مصاحبه و یادداشت با موضوعات متفاوت است، همین ویژگی چندوجهی کار علمی و ذائقهٔ حرفهای دکتر کاتوزیان را به نمایش میگذارد. این گستردگی موضوعات سبب میشود که طیف خوانندگان کتاب نیز گسترده باشد و خوانندگانی با زمینهها و گرایشهای مختلف بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
این مقالات و مصاحبهها در چند سال اخیر گرد آمدهاند: شامل بسیاری از وجوه تاریخ مدرن ایران علاوه بر یک داستان و یک شعر، که پارهای از علائق او را در علم و هنر میپوشانند. خیلی از آنها به تشویق روزنامهنگاران و خوانندگان پدید آمدهاند.
خواندن کتاب تاریخ چیست؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تاریخ و همچنین دوستداران آثار همایون کاتوزیان پیشنهاد میکنیم.
درباره همایون کاتوزیان
همایون کاتوزیان ۲۶ آبان ۱۳۲۱ در تهران به دنیا آمد. در ایران او را به نام همایون کاتوزیان و در خارج از ایران با نام «هما کاتوزیان» نیز میشناسند. او اقتصاددان، تاریخنگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی است. زمینهٔ تحقیق موردعلاقهٔ او مسائل مربوط به ایران است. تحصیلات رسمی دانشگاهی کاتوزیان در اقتصاد و جامعهشناسی است. او بهطور همزمان مطالعاتش را در زمینهٔ تاریخ و ادبیات ایران تا سطح پیشرفتهٔ آکادمیک ادامه داده است. نتایج این مطالعات را میتوان در تنوع آثار چاپشده از او دید. او تاکنون بیش از ۷ کتاب در زمینهٔ تاریخ و ادبیات ایران به زبان انگلیسی به چاپ رسانده است.
محمدعلی همایون کاتوزیان نسبت به اروپامحوری در تاریخنگاری ایرانی انتقاد داشته و نشریهای نیز تحتعنوان «نظریهٔ کوتاهمدتبودن جامعهٔ ایران» ارائه کرده است. برخی از کتابها او به قرار زیر هستند:
«سعدی، شاعر عشق و زندگی»، «جمالزاده و ادبیات او»، «گفتوگو درباره عقلانیت و نوگرایی»، «هشت مقاله در تاریخ و ادب معاصر»، «صادق هدایت و مرگ نویسنده»، «نقدی بر بوف کور هدایت» و «مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران».
بخشی از کتاب تاریخ چیست؟
««تاریخ چیست؟» نزدیک به دو قرن است که مورد بحث، گفتوگو و اختلافنظر در میان مورخان، تاریخنگاران، جامعهشناسان و فلاسفهٔ غربی بوده است. شاید بدانید که ای. اچ.کار۱ مورخ نامدار قرن بیستم در دانشگاه کمبریج که رشتهاش بهویژه تاریخ شوروی بود کتابی به این عنوان دارد که به فارسی ترجمه شده است. این کتاب پاسخگونهای است به نقد آیزایا برلین (فیلسوف نامدار و معاصر او در دانشگاه آکسفورد) از نظریات مبتنی بر جبر تاریخ او در مقالهای به عنوان «الزام تاریخی» و کتابش به عنوان جوجهتیغی و روباه (نقد بینش تاریخی لئون تولستوی). تازه اینها نمونههایی از تحلیلها و اختلافنظرهای علمی و حکیمانه در مورد این موضوع خاص (موضوعی که در آن زمانها خیلی داغ و حساس بود) است وگرنه در همین یک موضوع میلیونها ورق کاغذ به جنگ و دعوا ــ و حتی فحش و ناسزا و تهمت و افتراء ــ سیاه شده است.
این گونه اختلافات فلسفی، جامعهشناختی و روششناختی حتی در نفس اینکه اصلا تاریخ چیست هنوز هم ادامه دارد اما خوشبختانه تا اندازهٔ زیادی مبانی ایدئولوژیکی آنها فروکشیده و صرف بحث و استدلال علمی دست بالا را یافته است.
باری این رشته سر دراز دارد و میتوان دربارهٔ آن، نه یک سینه که صد سینه سخن گفت و جایش در اینجا و این حدود نیست. فقط یک نکتهٔ مهم و اساسی را بگویم و بگذرم.
از اوایل قرن نوزدهم، بیشتر از طریق عقاید هگل، بین جمع بزرگی از نظریهپردازان و فعالان اجتماعی، تاریخ جانشین خدا شد. یعنی نه فقط «جبر تاریخ»، ویژگیهای جامعه و حرکت آن را در هر دوره از زمان تعیین میکرد (به طوری که ــ از نظر اصحاب این طرز اندیشه ــ براساس آن تئوریها میشد تا روز قیامت را پیشبینی کرد) بلکه ــ خیلی مهمتر از آن ــ «تاریخ» قاضیالقضات و داور نهایی خیر و شر و نیک و بد و درستی و نادرستی و حقانیت و عدم حقانیت و اعمال و رفتار افراد و جماعات بشر بود. نمونههای این را حتی در جملات و عباراتی مانند «تاریخ نشان خواهد داد»، «تاریخ قضاوت خواهد کرد»، «تاریخ تبرئه خواهد کرد» میتوان مشاهده کرد.
این تاریخ یا بهتر بگوییم «خداتاریخ» البته مفهومی کاملا مجرد و انتزاعی بود نه آنچه در کتابهای تاریخ میتوان خواند، که در هرحال همهشان یک حرف را نمیگویند. این استنباط تاریخخدایانه را بهتر از هر عبارت دیگر میتوان در عبارات «پیشگاه تاریخ» و «در پیشگاه تاریخ» یافت.
بگذریم. تاریخ، خدا نیست، جبار نیست و به هیچ معنای دقیق، وسیع و مسلمی نیز نمیتوان آن را پیشبینی کرد. «داوری» آن نیز الزاما ثابت و تغییرناپذیر نیست، چنان که از زمانی به زمان دیگر و از جایی به جای دیگر داوریهای گوناگونی دربارهٔ پدیدههای تاریخی وجود دارند، و این داوریها نیز داوری هیچ «تاریخخدا» ی نادیده و ناشناختهای نیست، بلکه نظرات مورخان و جامعهشناسان و سیاستاندیشان و دست آخر روشنفکران و فعالان سیاسی و عموم مردم است.
باری تاریخ خدا نیست، بلکه چنان که شما اشاره کردید یکی از رشتههای مهم علوم انسانی است. و چون از زمرهٔ علوم طبیعی نیست پژوهش در قلمرو آن کار مشکلتری است و نتایج حاصل از آن ــ به نسبت ــ کمتر قابل اتکاء است و نیاز بیشتری به بازجویی، بازخوانی و تجدیدنظر دارد. اما با این وصف تاریخ یک علم است یعنی میتوان روشهای تحقیق، تشریح و تحلیل علمی را ــ به طور متناسب با موضوع ــ در آن به کار برد و از آن نتیجههای علمی گرفت، ولی نتایجی ــ که شاید بیشتر از علوم طبیعی ــ باید با کشف شیوهها و تکنیکها و شواهد جدید بازنگری شوند.
پژوهش تاریخی کاری به تمام معنای کلمه علمی است و در نتیجه کار هر آدم صاحبذوقی که کموبیش بر قلمش استوار باشد نیست. در جوامعی مانند ایران تاریخنگاری در خیلی (اما نه همه) موارد ارائهٔ بینظم و ترتیب مقداری اطلاعات از اینجا و آنجا دستچین شده است که به هم چسبانده شدهاند. یکی از ابتداییترین ملزومات تاریخنگاری رعایت حداقلی از نظم و ترتیب در ارائهٔ مطالب است که غالبا در تاریخنگاری ایرانی رعایت نمیشود. یعنی مثلا چون نویسنده از یک نکتهٔ کوچک در ارتباط با موضوع اطلاعات نسبتا زیادی دارد در آن مورد داد سخن میدهد و صفحه پشت صفحه را سیاه میکند. اما در موضوع مهمی که اطلاعاتش کم است و دسترسی به آن وقت و زحمت میبرد به همان چند جملهای که میداند قناعت میکند و میگذرد.
این یک نکتهٔ تقریبا بدیهی برای شرح و تحلیل یک موضوع تاریخی است. «رودهدرازی» از سویی و غفلت یا شرح کوتاه و سرسری وجوه مهم نگارش دربارهٔ یک موضوع تاریخ از سوی دیگر هنوز یکی از ابتداییترین مسائل تاریخنگاری (البته در بیشتر موارد، نه همهٔ موارد) در ایران است. این گونه موارد غالبا ناشی از تنبلی و سهلانگاری «تاریخنگار» و بهویژه آن دسته «تاریخنگارانی» است که درواقع تاریخنگار نیستند و تفننی مینویسند. اما در بعضی موارد نیز ممکن است ناشی از تعصبات نویسنده باشد که میخواهد یک موضوع کماهمیت را بزرگ و یک نکتهٔ مهم را کوچک وانمود کند.»
حجم
۲۹۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۹۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه