کتاب نامه های میرزا ملکم خان ناظم الدوله
معرفی کتاب نامه های میرزا ملکم خان ناظم الدوله
کتاب نامه های میرزا ملکم خان ناظم الدوله گردآوریشده توسط علی اصغر حقدار است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است. این کتاب «زبده و متن برخی نامهها؛ از مجموعههای مختلف اسناد وزارت امور خارجه، بهعلاوه سه سند از کتابخانه بیوتات سلطنتی از آرشیو شخصی دکتر فریدون آدمیت» است.
این کتاب از مجموعهٔ «اندیشهٔ امروز ایران» شامل گزیدهنامههای رسمی میرزا ملکمخان ناظمالدوله است که در زمان سفارت خود در لندن و رم به مقامات سیاسی ارسال کرده است؛ نامههای رسمی ملکمخان حکایتی از شخصیت سیاسی و افکار اوست و در کنار دیگر نوشتههایش، او را بهتر به محققان و مورخان معرفی میکند؛ گزینش و تنظیم اولیهٔ این نامهها توسط دکتر فریدون آدمیت انجام شده و به پیشنهاد ایشان بود که اکنون بهصورت عمومی و اولینبار منتشر میشود.
درباره کتاب نامه های میرزا ملکم خان ناظم الدوله
میرزا ملکمخان ناظمالدوله به سال ۱۲۴۹ قمری بهدنیا آمد. دهساله بود که از طرف پدرش ــ میرزا یعقـوبخان که از مردان نواندیش روزگارش بود ــ راهی فرنگ شد؛ ملکم بعد از ورود به پاریس، به تحصیل در حکمت طبیعی و مهندسی پرداخت و با آموزشهایی در دانشهای سیاسی و دریافتی از تحولات دنیای مدرن، به ایران مراجعت میکند و با سمت مترجمی در دستگاه حکومتی وارد میشود. با افتتاح دارالفنون، ملکمخان در آنجا به تدریس پرداخته و در سال ۱۲۷۳ قمری همراه با هیئت مذاکرهکنندهٔ فرخخان امینالملک به پاریس میرود. ملکمخان در سال ۱۲۷۵ قمری، اولین خط تلگرافی ایران را ایجاد کرد و در همان سال نخستین فراموشخانه (فراماسونری) را تأسیس کرد. با مخالفت ناصرالدین شاه آن مرکز برچیده و ملکم روانهٔ تبعید در بغداد گردید. ملکمخان از آنجا به استانبول رفته و پیش میرزا حسینخان مشیرالدوله (که در آنزمان سفیر ایران در عثمانی بود و سپس در مقام صدراعظمی قرار گرفت) میرود و بر آموختههایش از دانشها و عملکرد جهان مدرن میافزاید. به پیشنهاد میرزا حسینخان، باوجود مخالفتهایی که از سوی برخی از درباریان میشد، ملکمخان به سفارت ایران در پاریس منصوب نمیشود. در آن شرایط، ملکمخان در زمان صدارت سپهسالار به تهران آمده و در ایجاد دولت منتظم او را با عنوان «مستشار صدارت عُظمی» همراهی میکند. در سفر فرنگستانِ شاه، ملکمخان که وزیر مختاری ایران در لندن را داشت، مأمور پذیرایی از شاه میشود. در سال ۱۲۹۵ نمایندگی ایران در کنگرهٔ برلین به ملکمخان واگذار میشود که با پشتکار و آگاهی از شرایط دیپلماتیک نوین بهدست آورده بود، موفق میشود منطقهٔ قطور را از تصرف عثمانیان درآورده و به ایران برگرداند. در این شرایط، ملکمخان به مقام سفیرکبیر ارتقا یافته و لقب «پرنسی» یافته و در سال ۱۲۹۹ ملقب به «ناظمالدوله» میگردد. ملکمخان در جریان ماجرای لاتاری مجدداً مورد غضب دربار قرار میگیرد و از کلیهٔ مناصب حکومتی عزل میشود. ملکمخان بهدنبال این ماجرا، به روزنامهنگاری روی آورده و در لندن روزنامهٔ قانون را منتشر میکند. دوران معزولی ملکمخان ده سال بهطول میانجامد و در سال ۱۳۱۶ قمری در زمان پادشاهی مظفرالدین شاه، ملکمخان به سفارت ایران در رم منصوب و باز ملقب به ناظمالدوله میشود. ملکمخان مدت ده سال این منصب را بر عهده داشت و در سال ۱۳۲۶ قمری (یک سال بعد از استقرار پارلمان مشروطه در ایران) در سن هفتاد و هفتسالگی در حالیکه شاهد بهبار نشستن برخی از ایدههای سیاسی خود بود، در سوئیس درگذشت.
میرزا ملکمخان ناظمالدوله که بیشترین زمان عمر خود را در خارج از کشور و در محافل دیپلماتیک گذرانده بود، بهدرستی دریافته بود که انقلاب صنعتی، مبادلات تجاری را به وضعیت مالیه پیوند زده و نظام معیشتی اقتصاد سنتی و آئین کشورداری پیشین را در دنیای تازه جایگاهی نیست. او به دفعات در رسالاتی که منتشر کرد و نامههایی که به شاه و دیگر رجال سیاسی ایران نوشت، دگرگونی در سیاست جهانی و فعال بودن در آن را از لوازم و الزامات پایداری ایران در چرخههای دیپلماتیک و سیاست بینالمللی میدانست. او تجربههای اولیهٔ خود را در کنار میرزا حسینخان سپهسالار در سفارت ایران در استانبول شروع نمود و همانجا که با دگردیسی سیاست جهانی آشنا شد، این امکان را داشت در بقیهٔ عمرش به کشورهای اروپایی پیشرفته راه یابد و آموختههایش را با دانشهای مدرن تکمیل نموده و در مقام روشنفکری نوگرا و متجددی واقعگرا قرار گیرد.
ملکمخان که با اندیشههای سیاسی مدرن آشنا بود، تغییر در اصول کشورداری ایران را مدخل اصلاحات دیگر و ایجاد دولت منتظم را پیشزمینهای برای تدوین قانون اساسی و استقرار پارلمان میدانست، تا کشور در زمرهٔ ممالک دارای قانون و سیستم مدرن تفکیک قوا قرار گیرد؛ ملکم بهخوبی میدانست که شکست ایران در جنگ با روسیه و از دست رفتن هرات در مقابله با بریتانیا، محصول ناآگاهی مردان سیاست ایران از دگرگونی دیپلماسی و تغییر در برنامههای منطقهای دو قدرت بزرگ آن دوران بود. بههمین خاطر در نامهای به ناصرالدین شاه از خطری سخن گفت که مانند دو سنگ آسیاب، ایران را در میان خود گرفتهاند و علاج خروج از این بحران را در نوسازی شیوههای کشورداری و اصلاح امور نظامی و مالیه میدانست. ملکمخان از طرفی در تکمیل اصلاحگری خویش، به نهادهای مدرن اقتصادی و فرهنگی هم توجه داشت و ایجاد راهآهن، برپایی تلگراف و شکلگیری آموزش و پرورش نوین را در بنیانگذاری ایران مدرن، از ضروریات میشمرد.
نامههای گردآوریشده در این مجموعه، زبده نامههای رسمی ملکمخان است که آنها را دکتر فریدون آدمیت از آرشیو شخصی خود در اختیار نویسنده گذاشتند؛ با انتشار عمومی این نامهها که همزمان با یکصدمین سال درگذشت میرزا ملکمخان ناظمالدوله برای اولینبار ارائه میشوند، چهرهٔ دیگری از میرزا ملکمخان ناظمالدوله برای مورخان و پژوهشگران تاریخ اندیشه در ایران معاصر روشن میشود.
خواندن کتاب نامه های میرزا ملکم خان ناظم الدوله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و دوستداران شخصیت و اندیشهٔ میرزا ملکم خان ناظم الدوله پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نامه های میرزا ملکم خان ناظم الدوله
«لندن
به تاریخ ۲۰ شهر شعبانالمعظم ۱۲۹۱
پاکت یازدهم
مشتمل بر ۸ نمره
نمرهٔ اول
خداوندگارا پاکت وزارت جلیله مورخهٔ ۲ شهر رجب ۱۲۹۱ در هفدهم شهر شعبان شرف وصول ارزانی داشت.
قبل از ورود این پاکت بهواسطهٔ بعضی اخبار طهران و بهخصوص بهجهت تأخیر جواب تلغرافهای بنده زیاد کسل و خسته و درحقیقت ناخوش بودم زیارت اوامر آنجناب اشرف امجد بنده را باز فیالفور زنده کرد؛ نمیتوانم عرض بکنم که از این مطابقت سلیقه و از این عمق و درستی افکار بندگانعالی چهقدر محفوظ و امیدوار و مفتخر میشوم.
اگر در سایر فروعات همواره و بهخصوص در فنون مالیه و خیالات اولیای دولت علّیه بههمین درجه صحیح و عالی میشد من دیگر در دنیا غصه و حسرتی نمیداشتم.
صدهزار حیف که ما هرقدر در دقایق پولطیک پیش رفتهایم، دَه آنقدر در علوم و تدابیر مالیه از ترقیات این عهد عقب ماندهایم. نقص ترقی ما در این فقرهٔ آخر سایر ترقیات ما را کلاً بیحاصل و مایه مزید تأسف ساخته است. مثلی است معروف، میگویند «تو ارکان مالیه را درست بکن من مقصود پولطیک را درست خواهم کرد.» پولطیک ما ترقی ما. اصل و فرع مسئله، جان و معنای کلام در این است که در عهد ما دُول فرنگستان چنانکه باروط و تلغراف و تفنگ سوزنی اختراع کردهاند، درخصوص مالیه نیز بعضی چرخها و بعضی صنایع بهکار بردهاند که غرابت حکمت آن عقل انسان را صد مرتبه بیشتر از تلغراف متعجب دارد. این چرخهای مالیه دنیا را بهکلی تغییر دادهاند و اولیای دولت علّیه ابداً و اصلاً نمیخواهند اعتنا به این حرفها نمایند و قسم میخورم که هنوز بر حقیقت این چرخها یک کلمه علم و اطلاع صحیح ندارند و هنوز اعتقاد ایشان این است که بدون این چرخها میتوانند در این عهد دولت نگاه بدارند. اصرار اولیای دولت در حفظ این خبط مایهٔ یک دنیا تعجب است؛ مثل این است که بگویند ما باروط نمیخواهیم یا تلغراف ضرور نداریم. ما کار خود را بههمان تیر و کمان و بههمان قاصدهای یزدی پیش میبریم والله محال است والله که در مقابل این نوع خبطهای ملتکش سکوت امثال جنابعالی خیانت است. دولت عثمانی در همین هفته دویست کرور قرض کرد، صد و پنج کرور را گرفت و باقی را بهتدریج به میل خود خواهد گرفت. با چنین دولت ما چه حق گفتوگو داریم. وکلای دولت عثمانی هرقدر کور و بیحس باشند همان تلغرافهایی که مأمورین ما بهجهت قطع جزئی حساب و تحصیل چند شاهی مواجب با دولت خود مبادله میکنند، از برای بیداری عثمانی کافی است.
از آن سالی که بندگانعالی به اسلامبول تشریف بردند تا امروز مالیات عثمانی با همهٔ سفاهتهای معروف، سهمقابل بیشتر شده است. آیا ما هیچ نباید بپرسیم که در این باب چه تدبیر بهکار بردهاند؟ چهطور شده که از عهد سلیمان تا به اوایل سلطنت سلطان مجید مالیات عثمانی با وصف فتوحات مُعظم در مدت دویست سال هیچ زیاد نشد و بلکه نقصان پیدا کرد و در این عهد که ایام تنزل عثمانی بوده است، مالیات آن دولت در مدت پانزده سال سهمقابل زیاد میشود. چند سال قبل از این حالت، مصر بدتر از خراسان ما بود؛ حالا چه کردهاند که سالی پنجاه کرور مالیات میدهد و همچنین افلاق و بغداد و همچنین تونس هیچ کرامت و معجزه از برای آنها نشده. کاری که کردهاند این است که بعضی از آن چرخهای تازهای که حکمای فرنگستان در امور مالیه اختراع کردهاند و در ایران هنوز سایه آن را هم نتوانستهاند تصور بکنند، در آن ممالک کموبیش بهکار بردهاند.»
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه