دانلود و خرید کتاب هم شرقی، هم غربی افشین متین ترجمه حسن فشارکی

معرفی کتاب هم شرقی، هم غربی

کتاب هم شرقی، هم غربی نوشتهٔ افشین متین و ترجمهٔ حسن فشارکی است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی شرحی بر تاریخ روشن‌فکری مدرینتهٔ ایرانی. این اثر از مجموعهٔ «جامعه و سیاست» این انتشارات است. «مراد ثقفی» دبیری این مجموعه را بر عهده دارد.

درباره کتاب هم شرقی، هم غربی

افشین متین در کتاب هم شرقی، هم غربی تاریخ روشن‌فکری مدرنیتهٔ ایرانی را شرح داده است. این اثر در هفت بخش نگاشته شده که عنوان آن‌ها عبارت است از «تبارشناسی مدرنیتۀ آمرانه: الگوی روسی- عثمانی»، «حلقۀ برلین، طراحیِ جهان‌بینی ملّی‌گرایی ایرانی»، «سرکوب مشروطه‌خواهی: روشنفکران به‌مثابۀ ابزارهای دیکتاتوری مدرن»، «حلقه‌های مفقودۀ روشنفکری: انتقاد از اروپایی‌گری و ترجمۀ مدرنیته»، «برهۀ هژمونی سوسیالیسم در میانۀ قرن بیستم»، «سلطنت انقلابی، تشیّع سیاسی و مارکسیسم اسلامی» و «نتیجه: رستاخیز نافرجام: جولانگاه روشنفکری کاملاً باز برای مخالفان».

وقوع انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ اهمیت بازخوانیِ تاریخ سیاسیِ کشور را برای بسیاری از افراد یادآوری کرد. از طریق بازبینی سیر اندیشۀ متفکرانی که از همان اولین مواجهۀ جدی کشور با غرب به جهد و کوششی دست زدند برای راهیابی فرهنگی و سیاسی، با امید به دستیابی ایران به توسعه و خروج از موقعیت فرودست در صحنۀ بین‌المللی مهم‌تر از همیشه به نظر می‌رسید. یکی از مهم‌ترین دلایل این امر، یعنی تلاش و تکاپو برای ارائۀ قرائتی که درک تاریخ سیاسی کشور را وابسته به درک تاریخ اندیشۀ متفکران و روشنفکرانِ آن می‌کرد، طرح پرسشی بود ناظر بر چرایی بازگشت به سنّت پس‌از یک دورۀ طولانی تلاش برای دستیابی به تجدد.

نتیجۀ بررسی جزئیات در سیر تطور سه نحلۀ مهم فکری در ایران یعنی اندیشه‌هایی که ذیل ملی‌گرایی، اسلام‌گرایی و سوسیالیستی دسته‌بندی می‌شوند، در دورۀ مورد بررسی، درهم‌تنیدگی این اندیشه‌ها را نشان می‌دهد؛ درهم‌تنیدگی‌ای که حاصل رقابتی ۱۰۰ساله برای تعیینِ مناسب‌ترین الگویی است که بتواند متضمن توسعۀ کشور باشد و ایران را از موقعیت فرودست بین‌المللی خارج کند. روایت کتاب حاضر در آستانۀ انقلاب ۱۳۵۷ به پایان می‌رسد، اما روش‌شناسیِ آن می‌تواند به‌عنوان الگویی برای بررسی سیر تطوّر نحله‌های فکری ملی‌گرایی، اسلام‌گرایی و سوسیالیستی با توجه به وقایع، رخدادها و اندیشه‌هایی که پس‌از انقلاب بر سرنوشت کشور تأثیر گذاشتند نیز به‌کار گرفته شود.

خواندن کتاب هم شرقی، هم غربی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران و علاقه‌مندان به حوزه‌های جامعه‌شناسی و علوم سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هم شرقی، هم غربی

«در شهریور ۱۳۲۰، حملۀ ارتش‌های انگلیس و روسیه به سقوط رژیم رضاشاه انجامید که متفقین آن را متهم به نزدیکی بیش از حد به آلمان نازی می‌کردند. ارتش آمریکا هم به‌زودی به اشغال‌کنندگان پیوست و در همین زمان رضاشاه تبعید و سرنوشت سلسلۀ پادشاهی‌اش در پرده‌ای از ابهام فرورفت. حکومتی موقت، به سرپرستی نخست‌وزیر محمدعلی فروغی، با عجله سرنوشت ایران را به متفقین پیوند زد. فروغی اولین نخست‌وزیر رضاشاه بود، به او در رسیدن به قدرت یاری رساند و با وظیفه‌شناسی، تا هنگامی که آن دیکتاتور او را بازنشسته نکرده بود، به او خدمت کرد (بنگرید به فصل ۳). رضاشاه، در آستانۀ سقوطش، دوباره فروغی را فراخواند تا شاید بتواند سلسلۀ او، و همچنین آن نظام سیاسی و اجتماعی که او نمایندگی می‌کرد نجات دهد. از آن مهم‌تر، فروغی گزینش بریتانیایی‌ها و در عین‌حال مورد تأیید شوروی نیز بود. در سال ۱۳۱۰، دیپلمات‌های بریتانیایی در تهران او را به‌عنوان تنها سیاستمداری که «بریتانیا می‌توانست روی حمایت او حساب کند» معرفی کردند. این امر با ارزیابی ملّی‌گرایانی همچون محمد مصدق همخوانی داشت که معتقد بود فروغی «آنچه را به او امر شده بود می‌پذیرفت.» فروغی در مقام سرپرست حکومت موقت، رژیم دیکتاتور مخلوع را در راستایِ اهدافِ متفقین نگه داشت، و بدین‌ترتیب ثابت کرد که این قبیل ارزیابی‌ها صحیح بودند. او در اوّلین خطابیه‌اش به ملّت، با تأسف از تبدیل مشروطه به دیکتاتوری رضاشاه سخن گفت، اما دربارۀ مسئولیت سیاستمدارانی همچون خود سخنی به‌میان نیاورد و مردم عادی را مقصّر دانست:

در مدت این ۳۵ سال کمتر وقتی بوده است که از نعمت آزادی حقیقی یعنی مجری و محترم‌بودن قانون برخوردار بوده باشید و چندین مرتبه حکومت ملّی یعنی اساس مشروطیت شما مختل شده است. آیا فکر کرده‌اید که علّت آن چیست؟ من برای شما توضیح می‌دهم. علّت اصلی این بوده است که قدر این نعمت را به‌درستی نمی‌دانستید و به وظایف آن قیام نمی‌کردید.

این توضیح نشان‌دهندۀ وجود شکاف عمیقی میان روشنفکران دولتی و مردمان عادی کشور بود که قیام دسته‌جمعی‌شان، پس از سقوط رضاشاه، فقط توسط قوای اشغالگر خارجی کنترل شد. بی‌توجهی فروغی به هموطنان رنج‌کشیده و سرکوب‌شده و سرسپردگی‌اش در برابر متفقین، در یکی دیگر از سخنرانی‌های رسوایِ او بازتاب یافته، که می‌گوید قوای بیگانه صرفاً «می‌آیند و می‌روند، بدون اینکه به کسی آسیبی وارد کنند.» درواقع، در دو سال اول اشغال، نارضایتی روزافزونی، به‌ویژه، در میان طبقات فرودست جامعه، ایجاد شد، زیرا منابع حیاتی ایران دراختیار متفقین قرار می‌گرفت، و کمبود نان تا مرز قحطی، موجب قیام مردم در تهران و دیگر شهرها شد. متفقین، از طریق دست‌نشانده‌های ایرانی، هریک در حوزۀ اشغالی خود، نظم را برقرار کردند. بریتانیایی‌ها پیوند خود با دربار، روحانیون، و سیاستمداران محافظه‌کار را مستحکم‌تر کردند، در حالی‌که آمریکایی‌ها موقعیت را غنیمت شمرده و قوای مسلح و پلیس ایران را تربیت و تأمین مالی کردند. بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها با هم، جنوب و مرکز ایران را اشغال کرده بودند، درحالی‌که روس‌ها استان‌های شمالی را دراختیار داشتند و حزب جدیدالتأسیس توده را حمایت می‌کردند.»

ahmad
۱۴۰۳/۰۵/۲۴

این شاهکار رو حتما بخونید. به شکل درست و کمابیش منسجمی یک پیوستار تاریخی رو ترسیم میکنه و تاریخ روشنفکری ایران رو در یک روایت منطقی بیان میکنه و روند تحول و چراییش رو در حد یک کتاب نسبتا مختصر(و

- بیشتر

حجم

۵۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۴ صفحه

حجم

۵۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۴ صفحه

قیمت:
۱۶۰,۰۰۰
تومان