دانلود و خرید کتاب حضرت دوست کریستیان بوبن ترجمه سعیده بوغیری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب حضرت دوست

«حضرت دوست» نوشته کریستین بوبن(-۱۹۵۱)، نویسنده فرانسوی است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

فرانسوا، چرت‌آلود در میان پَر و تَب غلت می‌خورد. دوران نقاهت را می‌گذراند. مادر و فرزند، هر دو در وصف بیماری اغراق می‌کنند، هر یک در این میان به دنبال گمشده‌ای است. مادر، پرستارگونه به آرامی دستی در میان موهای ژولیده‌ی فرزند و دستی دیگر از جنس نور به روی قلب بی‌رمق گذارده است. فرزند دوباره با شکوه نوزادی پیوند می‌خورد. آهی از او برای به خروش درآوردن اهل منزل و خبر کردن فرشتگان کافی است. دوستان بر بالین او حاضر می‌شوند. دلِ بانوان جوان، نگران از بیماری او در سینه می‌تپد. از بیماری‌اش چیز زیادی نمی‌دانند. رنگ و رویی بیش از اندازه پریده، چهره‌ای به رنگ شیر و درخششی در عمق چشمان، شگفت‌انگیز ولی نگران‌کننده، و شراره‌ای در پس مردمک چشمان او... انگار جرقه می‌زند، شاید که آتشی در راه است.

در تختخواب غلت می‌خورد، در زندگی غلت می‌خورد. از لمس ملحفه‌های چروک احساسی ناخوشایند به وی دست می‌دهد. پوست را می‌فرسایند و چروک آن‌ها بدن را ملتهب می‌کند. زندگی فرسوده است، طعم آن دیگر چندان دلپذیر نیست، جان را می‌فرساید و بر تن رویا زخم می‌زند. نمی‌توان درباره‌اش با هیچ کس سخن راند، نمی‌توان محرمی یافت تا با او گفت دل به ترک این زندگی و پرکشیدن در آسمانی دیگر عزم کرده، تا با او گفت چطور باید رفت...

چطور باید به نزدیکان گفت شمایی که روزی عشق‌تان مرا جان می‌بخشید، اکنون اما جانم می‌ستاند؟... چطور باید به آنان که دوست می‌دارند گفت مهر از دل برگیرند...

سه واژه تب‌آورند. سه واژه‌اند که به تختخواب میخکوب‌تان می‌سازند:

«تغییر دادن زندگی.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۴۵)
حضور دو والد به نفع کودک است، زیرا که هر یک او را از آسیب دیگری محافظت می‌کند؛ پدر او را از عاطفه‌ی حریصانه‌ی مادر و مادر او را از انعطاف‌ناپذیری پدر. از جانب من شما را سرزنشی نیست، اما اکنون باید ساز رفتن را کوک کنم و پیشه‌ی پدر در پیش گیرم، نه آن پدر که به ثروتمندان پارچه می‌فروشد، که آن پدری که سوداگر باران، برف و لبخند است. باید پیشه‌ی مادر پیش گیرم، نه آن مادری که مهر فرزند ارشد خویش را بیش از کودکان همسایه به دل دارد، که آن مادری که خشم و مهر او بر تمام کودکان به یکسان می‌بارد. مادرم خاک، مادرم آسمان.
نیلوفر معتبر
آن‌چه به تمامی شنیده نشده، گویی هرگز شنیده نشده.
نیلوفر معتبر
«وقتی آدم عاشق است همه چیز بیش‌تر معنا دارد.»
da☾
«دوستت دارم. این کلام بسیاررمزآلود و تنها چیزی است که لایق قرن‌ها تفکر است»
alirezajafari
با بخشیدن چیزی به انسان است که او پایبند می‌شود. حال هر آن‌چه به من بخشیده بودی از برای خودت
نیلوفر معتبر
آن‌چه از خود دورش می‌سازیم، دوری نگهدارش خواهد شد.
نیلوفر معتبر
او برای شنیده شدن به گفتن نیاز ندارد. تنها حرکتی کافی خواهد بود. کلام پدر خشک و آمرانه است، کلامی که سکوت پسر حرف به حرف آن را پاسخ می‌گوید و واژه به واژه‌ی آن را فرو می‌ریزد.
نیلوفر معتبر
«اما به عقب باز نخواهم گشت. جشن تازه شروع شده است. مقابل من تلاش من و تمام امیدهایم قرار گرفته‌اند... باید پروانه شد.»
da☾
«وقتی آدم عاشق است همه چیز بیش‌تر معنا دارد.»
alirezajafari
پس از تو کتابخانه‌ای از آیین تو بر جای مانده، الهیونی درباره‌ی "تنگدستی" می‌اندیشند و بر آنند که از سپیدی شیر، سیاهی جوهر گیرند؛ الهیونی که در نگهداری دست‌نوشته‌های خویش دلسوزترند تا افکندن نگاهی سوی مردم. بر آن بودی که دیگر جامه‌ی ژنده‌ای بر روی زمین یافت نشود و از این همه تنها دستاری چند بر صومعه‌نشینان افزوده شد.
نیلوفر معتبر

حجم

۲۸۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۹ صفحه

حجم

۲۸۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۹ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان