کتاب گزارشی برای یک آکادمی
معرفی کتاب گزارشی برای یک آکادمی
«گزارشی برای یک آکادمی» داستان کوتاهی نوشته فرانتس کافکا(۱۹۲۴-۱۸۸۳)، نویسنده آلمانی است. این کتاب همچنین نقدی بر این داستان در خود دارد. همچنین به سبب نزدیکی ایده کلیدی این داستان با داستان مسخ، تحلیلی بر داستان مسخ کافکا نیز در این کتاب آمده است.
در بریدهای از داستان میخوانیم:
نزدیک به پنج سال است که از دوران میمون بودنم میگذرد. دورانی که اگر تقویموار محاسبه شود، شاید کوتاه باشد، اما زمان بینهایت درازی لازم است تا بتوان آن را چهار نعل طی کرد، همانگونه که من آن را طی کردهام. در طول راه گاهی انسانهایی برجسته، پندها، تحسین و کف زدنها و موسیقی نوازندگان ارکستر مرا همراهی میکردند، اما در واقع همیشه تنها بودم، زیرا تمامی آن همراهانم ـ برای آنکه در تصویری که بدست دادهام همچنان باقی بمانم ـ خود را در فاصله دوری پشت موانعی که در برابر آنها قرار گذاشته شده بودند، نگاه میداشتند. اگر من میخواستم با لجاجت به ریشهام، به اصلم، به خاطرات دوران نوجوانیام پایبند بمانم، هرگز چنین ثمری به بار نمیآمد. درست همین چشمپوشی از هرگونه لجاجتی، والاترین وظیفهای بود که خود را بدان مقید کرده بودم؛ من، یک میمون آزاد، خود بدین یوغ تن در دادم. بدین طریق خاطرات هر چه بیشتر از ذهنم میگریختند و دور میشدند.
در آغاز بازگشت من از میان دروازهای که پهنای آسمان در روی زمین ایجاد میکند، البته اگر انسانها موافقت میکردند، در اختیار خود من گذاشته شده بود اما همزمان با جریان تکامل من که چون ضربات تازیانه مرا به پیش میراند، این دروازه دائما کوتاهتر و تنگتر میشد ...»
حجم
۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه