جردن بلفورت
زندگینامه و معرفی کتابهای جردن بلفورت
جردن راس بلفورت، (Jordan Ross Belfort)، چهرهای شناختهشده در والاستریت، داستانی پیچیده از جاهطلبی، موفقیت، سقوط اخلاقی و تلاش برای بازسازی دارد. زندگی او که الهامبخش فیلم مشهور «گرگ والاستریت» بوده است، نمایانگر مسیر دشوار تغییر پس از اشتباهات بزرگ است. بلفورت، از یک کلاهبردار مالی، به فردی تبدیل شد که از تجربیات تلخش برای آموزش و مشاوره استفاده میکند. داستان او نشان میدهد که هرچند بازگشت به مسیر درست ممکن است؛ اما همیشه با انتقادها و چالشها همراه خواهد بود.
بیوگرافی جردن بلفورت
جردن بلفورت ۹ جولای ۱۹۶۲ در برانکس نیویورک چشم به جهان گشود. او در خانوادهای یهودی با پیشینهی مهاجرت از روسیه و لیتوانی متولد شد. پدربزرگ پدریاش، جک بلفورت (۱۹۰۴-۱۹۷۰)، مهاجری از روسیه بود، درحالیکه مادربزرگش یک آمریکایی نسل دوم بود که از والدین لیتوانیایی در نیوجرسی به دنیا آمده بود. والدینش، مکس و لیا بلفورت، هر دو حسابدار بودند و در محلهی بیساید کوئینز زندگی میکردند. این پیشینهی خانوادگی در حوزهی مالی بیشک در شکلگیری علاقهی او به دنیای مالی تأثیرگذار بود.
نبوغ کارآفرینی در جوانی
حتی پیش از ورود به دانشگاه، بلفورت استعدادش در کسبوکار را نشان داد. او همراه با دوست دوران کودکیاش، الیوت لوونشترن، کسبوکار فروش یخدربهشت را راهاندازی کرد. آنها این یخدربهشتها را در جعبههای یونولیتی در کنار ساحل میفروختند و توانستند ۲۰ هزار دلار درآمد کسب کنند که برای دو نوجوان در آن زمان، مبلغ هنگفتی بود.
تحصیلات و تغییر مسیر
بلفورت در دانشگاه آمریکن در رشتهی زیستشناسی تحصیل کرد. او قصد داشت دندانپزشک شود و حتی در دانشکدهی دندانپزشکی دانشگاه مریلند پذیرفته هم شد؛ اما سخنرانی افتتاحیهی رئیس دانشکده که گفت «عصر طلایی دندانپزشکی به پایان رسیده است»، نقطهی عطفی در زندگی او شد. این جمله باعث شد بلفورت مسیر زندگیاش را تغییر دهد و به دنبال فرصتهای دیگری برود.
ورود به دنیای فروش
اولین تجربهی جدی بلفورت در دنیای کسبوکار، فروش گوشت و غذاهای دریایی بهصورت خانهبهخانه در لانگ آیلند بود. او در این کار چنان موفق شد که توانست کسبوکارش را گسترش دهد و هفتهای ۵ هزار پوند گوشت و ماهی بفروشد. بااینحال، این موفقیت دوام چندانی نداشت و در ۲۵سالگی ورشکست شد.
استراتون اوکمونت: اوج و سقوط
بلفورت پس از حضوری کوتاهمدت در شرکت خدمات مالی و بانکداری ال اف روتشیلد، شرکت کارگزاری بورس و خدمات مالی استراتون اوکمونت را تأسیس کرد. این شرکت بهسرعت رشد کرد و به یکی از بزرگترین کارگزاریهای والاستریت تبدیل شد. در اوج موفقیت این شرکت، بیش از هزار کارگزار در آنجا کار میکردند و شرکت در معاملات سهام به ارزش بیش از یک میلیارد دلار نقش داشت.
بلفورت شرکت استراتون اوکمونت را بهعنوان شعبهای از استراتون سکیوریتیز تأسیس کرد و سپس مؤسسهی اصلی را خرید. استراتون اوکمونت از روش پمپ و تخلیه استفاده میکرد - خرید حجم زیادی از سهام کمارزش، افزایش مصنوعی قیمت از طریق تبلیغات گمراهکننده و سپس فروش سهام با قیمت بالا به سرمایهگذاران بیخبر. این روش میلیونها دلار سود برای شرکت به همراه داشت و از جمله پشت عرضهی اولیهی عمومی شرکت کفش استیو مدن بود، اما در نهایت غیرقانونی بودن آن آشکار شد. در طول سالهای حضور در استراتون، بلفورت زندگیای مملو از مهمانیهای مجلل و مصرف شدید مواد مخدر داشت که منجر به اعتیاد شد. این شرکت تقریباً در تمام طول فعالیتش تحتنظر مقامات قانونی بود. سرانجام در دسامبر ۱۹۹۶، شرکت استراتون اوکمونت تعلیق شد و بلفورت در سال ۱۹۹۹ به کلاهبرداری اوراق بهادار و پولشویی متهم شد.
بلفورت به خبرچین افبیآی تبدیل شد و علیه شرکا و همکاران متعددی شهادت داد. در ۱۸ جولای ۲۰۰۳، بلفورت به چهار سال زندان محکوم شد و همچنین موظف شد ۱۱۰ میلیوندلاری را که از خریداران سهام کلاهبرداری کرده بود، بازگرداند. بلفورت در زمان محکومیتش با تامی چانگ همسلولی بود و چانگ او را تشویق کرد تا دربارهی تجربیاتش بهعنوان کارگزار بورس بنویسد. دوستی این دو پس از آزادی از زندان ادامه یافت و بلفورت مسیر جدید شغلیاش بهعنوان سخنران انگیزشی و نویسنده را مدیون چانگ میداند. او در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۴ در دبی گفت:
«من حریص شدم... حرص خوب نیست. جاهطلبی خوب است، اشتیاق خوب است. اشتیاق موفقیت میآورد. هدف من این است که بیشتر از آنچه میگیرم بدهم، موفقیت پایدار این شکلی است... ۹۵ درصد کسبوکار من قانونی بود... همهاش مسائل مربوط به شرکت کارگزاری بود. همهاش قانونی بود و هیچ ربطی به نقدکردن سهام نداشت.»
زندگی شخصی پرتلاطم و ازدواجهای جردن بلفورت
زندگی شخصی بلفورت به اندازهی زندگی حرفهایاش پرتلاطم بود. بلفورت در سال ۱۹۸۵ با همسر اولش دنیس لومباردو ازدواج کرد، اما در دوران اوج استراتون اوکمونت از هم طلاق گرفتند. او بعداً با نادین کریدی، مدل بریتانیایی ازدواج کرد که در یک مهمانی با او آشنا شده بود و از او دو فرزند دارد. بلفورت و کریدی نهایتاً پس از ادعاهای او مبنی بر خشونت خانگی که ناشی از مشکلات اعتیاد به مواد مخدر و خیانت بلفورت بود، در سال ۲۰۰۵ از هم جدا شدند. سومین همسرش آن کوپه بود که در دورانی که مشغول بازسازی زندگیاش بود، با او آشنا شد (۲۰۰۸-۲۰۲۰). کریستینا اینورنیتزی (۲۰۲۱-تاکنون) نیز همسر فعلی اوست.
بلفورت آخرین مالک قایق تفریحی لوکس نادین بود که در اصل در سال ۱۹۶۱ برای کوکو شانل طراح مد و تاجر فرانسوی ساخته شده بود. این قایق در ژوئن ۱۹۹۶ در سواحل شرقی ساردنی غرق شد، اما غواصان نیروی دریایی ایتالیا تمام سرنشینان کشتی را نجات دادند. بلفورت گفت که علیرغم توصیهی کاپیتان، اصرار به دریانوردی در بادهای شدید داشت که منجر به غرقشدن کشتی در اثر برخورد امواج به دریچهی عرشهی جلویی شد.
مبارزه با اعتیاد
جوردن بلفورت در اوج موفقیت مالیاش، بهشدت درگیر اعتیاد به مواد مخدر بهویژه کوالود و کوکائین بود. او روزانه مقادیر زیادی از این مواد مصرف میکرد که نهتنها بر سلامت جسمی و روانیاش تأثیر میگذاشت، بلکه باعث رفتارهای خطرناک و تصمیمگیریهای نادرست در زندگی شخصی و حرفهایاش نیز میشد. در خاطراتش اشاره میکند که چگونه یکبار، تحتتأثیر مواد مخدر، باعث شد هواپیمای شخصیاش سقوط کند و در موارد متعددی نزدیک بود جانش را از دست بدهد. اعتیاد بلفورت به حدی شدید بود که حتی در محل کار نیز مواد مصرف میکرد و این موضوع به فرهنگسازمانی شرکت استراتون اوکمونت نیز سرایت کرده بود. مصرف مواد مخدر در میان کارکنان شرکت رایج شده بود و این مسئله به عملکرد شرکت آسیب میزد. پس از دستگیری و در دوران بازپروری، بلفورت توانست بر اعتیادش غلبه کند و از آن زمان، در سخنرانیهای انگیزشی خود، اغلب دربارهی تأثیرات مخرب اعتیاد و اهمیت دوری از آن صحبت میکند.
دوران زندان و تحول جردن بلفورت
همکاری با افبیآی
جوردن بلفورت پس از دستگیری تصمیم به همکاری با افبیآی گرفت تا مجازاتش را کاهش دهد. او در طی این همکاری، اطلاعات مهمی دربارهی شبکه گستردهی کلاهبرداری و پولشویی در والاستریت در اختیار مقامات فدرال قرارداد. این همکاری شامل افشای جزئیات عملیات مالی غیرقانونی، معرفی همدستان و توضیح دقیق روشهای مورداستفاده برای فریب سرمایهگذاران بود. در نتیجهی این همکاری، مدت حبس بلفورت از حداکثر ۳۰ سال به ۲۲ ماه کاهش یافت. علاوه بر این، او موافقت کرد ۱۱۰ میلیون دلار بهعنوان غرامت به قربانیان کلاهبرداریهایش بپردازد. همکاری بلفورت با افبیآی به مقامات کمک کرد تا درک بهتری از روشهای کلاهبرداری در بازار سهام به دست آورند و چندین پروندهی مرتبط دیگر را نیز حل کنند.
نقش تامی چانگ
بلفورت در دوران حبسش با تامی چانگ همسلول بود و چانگ او را تشویق کرد تا دربارهی تجربیاتش بهعنوان کارگزار بورس بنویسد. دوستی این دو پس از آزادی از زندان همچنان ادامه یافت و بلفورت مسیر جدید شغلیاش بهعنوان سخنران انگیزشی و نویسنده را مدیون چانگ میداند.
دوران پس از زندان
نویسندگی و موفقیت ادبی
بلفورت ۲ کتاب خاطرات نوشت «گرگ وال استریت» و «بهدامانداختن گرگ وال استریت» که حدوداْ در ۴۰ کشور منتشر و به ۱۸ زبان ترجمه شدهاند. بر اساس این دو کتاب، در سال ۲۰۱۳ فیلمی با بازی لئوناردو دیکاپریو، جونا هیل و مارگو رابی و به کارگردانی مارتین اسکورسیزی ساخته شد.
او اولین کتابش را در روزهای پس از آزادی از زندان نوشت. او پیشپرداخت ۵۰۰ هزاردلاری از انتشارات رندومهاوس دریافت کرد و پیش از انتشار کتاب، جنگ پیشنهادها برای حقوق فیلم کتاب آغاز شد. دادستان فدرال سابق که تحقیقات جنایی بلفورت را هدایت میکرد گفت که او «خیلی از بخشهای این کتاب را از خودش ساخته، اهمیت و احترام دیگران در شرکتش نسبت به خود را بزرگنمایی کرده و داستان واقعی بلفورت همچنان شامل هزاران قربانی است که صدها میلیون دلار از دست دادند که هرگز به آنها برگردانده نخواهد شد.»
در سال ۲۰۱۷، او کتاب «شیوهی گرگ» را نوشت. این کتاب تکنیک فروشی را شرح میدهد که او همراه با تیم کارگزارانش در زمان فعالیت در والاستریت استفاده میکرد. در سال ۲۰۲۳، بلفورت کتاب «گرگ سرمایهگذاری» را منتشر کرد که ادعا میکند استراتژی نهایی او برای کسب درآمد در والاستریت است.
سخنرانیهای انگیزشی
امروزه بلفورت بهعنوان سخنران انگیزشی در سراسر جهان فعالیت میکند. او در سخنرانیهایش بر اهمیت اخلاق در کسبوکار و درسگرفتن از اشتباهات گذشته تأکید میکند.
نسخهی صوتی کتاب شیوهی گرگ
کتاب صوتی شیوهی گرگ نوشتهی جردن بلفورت توسط چند ناشر و گوینده منتشر شده است. انتشارات شادن پژواک آن را با صدای آبتین ممدوح منتشر کرده است. رادیو مثبت نیز نسخهای از این کتاب را ارائه داده است. علاوه بر این، نشر نوین این کتاب را با صدای حسین غلامی و رمانو آن را با صدای امیررضا علیزاده منتشر کردهاند. این تنوع انتخاب، تجربهی شنیدن این اثر را برای مخاطبان مختلف فراهم کرده است.