دانلود و خرید کتاب صوتی چگونه با هرکسی صحبت کنیم
معرفی کتاب صوتی چگونه با هرکسی صحبت کنیم
کتاب صوتی چگونه با هر کسی صحبت کنیم از سری کتابهای خودیاری نوشتهی لیل لوندز نویسنده، سخنران و متخصص ارتباطات انسانی است. لوندز در این کتاب از اصول اولیهی برقراری ارتباط گفته است. اساس هر جامعهی انسانی بر برقراری ارتباط انسانها با یکدیگر است و آغاز و تداوم این ارتباط اصولی بنیادین دارد که بر خلاف سادگی ظاهری، باید آموخته و مطالعه شود. مهدی قراچه داغی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و نسخه صوتی آن محصول انتشارات نوین کتاب گویا است.
دربارهی کتاب صوتی چگونه با هر کسی صحبت کنیم
کافی است چشمان خود را ببندیم و به گذشته بازگردیم تا لیستی از لحظات مهم زندگی جلوی چشمانمان ظاهر شود که تداعی بعض یا بسیاری از آنها همراه با حسرتی آزاردهنده است. حسرتی که به از دست رفتن فرصتی برای ارتقای کسبوکار، موقعیت شغلی یا رابطهای عاطفی بازمیگردد. دور از ذهن نیست که برقراری ارتباط با دیگران از هر نوعش که باشد، به عنوان مهمترین قابلیت انسان هوشمند، نیازمند کسب مهارت و دانشی هر چند ابتدایی باشد. گاهی احساس میشود که برخی در ایجاد ارتباط با دیگران بهرهای از جادو بردهاند یا مهرهی مار دارند، اما اندیشمندان و کوشندگان دانشدوست عصر جدید سوالات و چالشها ذهن خود را به سحر و جادو حواله نمیدهند. لیل لوندز نویسندهی کتاب صوتی چگونه با هرکسی صحبت کنیم که اولین بار در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، خود از کودکی تا جوانی برای سالیانی متمادی در برقراری ارتباط با دیگران ضعف شدید داشت و از برداشتن کوچکترین قدمها در راه ایجاد ارتباط با دوست و بیگانه ناتوان بود، پس از غلبه بر این ناتوانی با روش و منشی خودبنیاد و شجاعانه که از آن به عنوان درمانی گام به گام یاد شده است، بر آن شد تا تجربههای خود را در قالب کتابهایی بسیار خواندنی در اختیار مخاطبانش بگذارد.
لوندز در این اثر از ۹۲ تکنیک مهم، از ابتداییترین اصول برقراری ارتباط با دیگران تا فنون پیچیدهای که در ارتباطات تجاری سطوح بالا بهکار میآید، با ادبیاتی جذاب و آسانیاب و پرکشش سخن گفته است. راهکارهای لونز برای ایجاد ارتباط درست محدود به ارتقای تواناییهای بیان نشده و زبان و حرکات بدن که عموما نیمهخودآگاه هستند را نیز شامل میشود. لونز عناوین مطالب مطرحشده در کتاب صوتی چگونه با هرکسی صحبت کنیم را بسیار دقیق و خوشطبعانه طبقهبندی کرده است. او بخشهای نهگانهی کتاب را از ترفندهای آغاز ارتباط بدون نیاز به کلمهای سخن گفتن، شروع کرده و گام به گام مراحل مختلف برقراری ارتباطی اصولی و نیکانجام را برشمرده است.
در میان راهکارهای ۹۲گانه شرح داده شده، عناوینی جذاب و خلاقانه بارها به چشم میآید که «چگونه از لبخند خود به طرزی جادویی استفاده کنیم»، «چگونه با پاسخ دادن به کودک درون اشخاص نظر موافق آنها را جلب کنیم»، «چگونه در هر جمعیتی خودی به نظر برسیم»، «چه کنیم که در گفتگوی تلفنی جالبتر به نظر برسیم» و «چگونه آنها را آماده کنید تا به حرفهایتان گوش بدهند» از آن جمله هستند. عناوینی که برای بسیاری از ما نسخهی درمان مشکلی مزمن در روابط کاری، دوستانه یا عاطفی و یا دستکم پاسخ به پرسشی جدی و دیرپا به نظر میرسند.
چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟
نقش برقراری اصولی ارتباط با اشخاص دیگر در دستیابی به موفقیتهای کاری و کامیابی در زندگی شخصی بیبدیل و غیرقابل انکار است. کتاب صوتی چگونه با هر کسی صحبت کنیم برآمده از تجربهی طولانی و سخت نویسندهای تواناست که راهکارهای خود را برای ارتباطی موثر و موفق، بسیار نظاممند، طبقهبندی شده و با تنوعی کمنظیر ارائه داده است. شنیدن این کتاب صوتی ما را در کسبوکار و روابط دوستانه و عاطفی گامی به جلوتر خواهد برد.
شنیدن کتاب صوتی چگونه با هر کسی صحبت کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
طبیعتا شندین این کتاب صوتی برای کسانی که در ایجاد ارتباط مشکل دارند بسیار راهگشاست، اما لزوم برخورداری از مهارتهای ارتباطی هیچ استثنایی ندارد. مخاطب کتاب صوتی چگونه با هر کسی صحبت کنیم هر فردی است که میخواهد کیفیت روابط خود را در هر سطحی ارتقا بخشد.
دربارهی لیل لوندز
لیل لوندز، نویسنده و پژوهشگر حوزهی ارتباطات انسانی در زمینههای مختلف کاری و شخصی است. او اهل آمریکا، ساکن نیویورک و متولد سال ۱۹۵۰ است. لوندز به دلیل مشکلات جدی در ایجاد ارتباط با دیگر اشخاص از دوست گرفته تا بیگانه، از همکلاسی تا معلم، سالهای زیادی را با شرایطی آزاردهنده سر کرد. او بسیار خجالتی بود و اختلال اضطراب اجتماعی بلای سختی بود که تا دوران دانشگاه نیز گریبانش را رها نکرد و حتی با انتخاب مدارس و دانشگاه تکجنسیتی برای تحصیل دست از سر او برنداشت. زندگی او پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه به دلیل سکتهی مادرش با چالشی جدی مواجه شد. لوندز مجبور به پذیرفتن شغل معلمی شد و دامنهی ارتباطاتش به ناچار به کودکان نهایتا ۱۴ ساله محدود ماند. لوندز که برای درمان مشکل انزوایش به دنبال راهکار جدی بود، پس از مرگ مادرش تصمیم گرفت به شغلی ورود کند که دامنهی ارتباطات اجتماعیاش را گسترش دهد.
لوندز اولین گام درمان خود را با انتخاب شغل مهمانداری هواپیما و حضوری مداوم در جمع متکثر مسافران هواپیما برداشت. شغلی که به گفتهی خودش بسیار سرگرمکننده بود و به او کمکی شایان در رفع مشکلش کرد. او برای غلبه بر ترس دیرینش خود را به آغوش آن افکنده بود. لوندز به این شغل نیز قانع نشد و خود را برای کار در موقعیتی پر چالشتر داوطلب کرد. او نقشی را در یکی از نمایشهای برادوی پذیرفت و این نقطهی پایانیِ حرکت هدفمند و پیوستهی او نبود. شغل بعدی او در کشتی کروز بود و این بار باید روابطش را با مسافرینی پرتعداد و در قامت یک مدیر مدیریت میکرد، اساس شغل جدیدش بر سرگرم کردن مسافران و برگزاری رویدادها بود. لوندز قدم بعدی خود را با حضور در یک برنامهی گفتگوی شبانه به عنوان مجری جانشین برداشت.
لوندز پس از غلبه بر مشکل کهنهی خود و درمان آن، تصمیم گرفت با نوشتن کتاب به دیگران در حل معضلات مشابه کمک کند. او کتابهای پرشماری نوشت که ده عنوان از آنها در ردهی بسیار پرفروش قرار گرفتهاند و به ۲۶ زبان مختلف ترجمه شدهاند. طیف گستردهای از نشریات از جمله مجلهی تایم، والاستریت ژورنال، نیویورک تایمز، شیکاگو تریبون و سایکولوژی تودی مقالات تحسینآمیزی در رابطه با آثار لوندز منتشر کردهاند. او علاوه بر انتشار کتاب سمینارهای پرشماری برای شرکتها، موسسات، انجمنها و عموم مردم در آمریکا و کشورهای مختلف دنیا برگزار کرده است.
دربارهی مهدی قراچه داغی
مهدی قراچهداغی، متولد سال ۱۳۲۶ در کاشان است. قراچهداغی مترجم کتابهای روانشناسی، تربیت کودک و نوجوان، کسبوکار، اقتصاد و رمان است. وی از سال ۱۳۵۱ ترجمه کتاب را آغاز کردهاست و تا زمان نگارش این مقاله، ۵۱۰ عنوان کتاب را ترجمه کردهاست، که از میان آنها بیش از ۳۵۰ عنوان در حوزه روانشناسی بودهاست.
در بخشی از کتاب صوتی چگونه با هرکسی صحبت کنیم میشنویم
هانس، اسب باهوش، این تکنیک را به خوبی توضیح میدهد. هانس متعلق به فون اُستن، یکی از اهالی برلین بود. او هانس را آموزش داده بود تا محاسبات ساده ریاضی را با سم راستش انجام دهد. کار هانس بقدری جالب بود که اسم و رسمش در اوایل سالهای ۱۹۰۰ در تمام اروپا پیچید.
فون استن به اسب چیزی بیش از جمع کردن را آموخت. دیری نگذشت که اسب میتوانست تفریق و تقسیم بکند. کمی دیرتر اسب باهوش عمل ضرب را هم انجام میداد. اسب باهوش تبدیل به یک پدیده شد. بدون اینکه صاحبش یک کلمه حرف بزند، هانس میتوانست شمار کسانی را که به دیدنش میآمدند و یا شمار کسانی را که عینک بر چشم داشتند اعلام کند.
و سرانجام هانس وجه تمایز میان انسانها و حیوانات، یعنی زبان را آموخت. هانس الفبا را یاد گرفت. او با کوبیدن سم به زمین میتوانست به سؤالات مختلف جواب بدهد.
روزنامهها عنوانشان را به هانس اختصاص میدادند و مردم در مهمانیها درباره او حرف میزدند. «اسب انسانی» به سرعت توجه دانشمندان، استادان روانشناسی، دامپزشکان و حتی افسران سواره نظام را به خود جلب کرد. طبیعی بود که این اشخاص گرفتار شک و تردید شوند. از اینرو کمیسیونی را مأمور رسیدگی به کار هانس کردند. معلوم شد که هانس اسب بسیار باهوشی است. در مقایسه با سایر اسبها، هانس برای خودش کسی بود.
و اما سخن را کوتاه کنیم و به امروز برسیم. چرا وقتی با بعضیها صحبت میکنید، میفهمید که آنها باهوشتر از دیگران هستند؟ و به عبارتی برای خودشان کسی هستند. این اشخاص معمولا حرفهای عجیب و غریب علمی نمیزنند. با این حال همه میفهمند که آنها باهوش هستند. اشخاص وقتی با آنها روبهرو میشوند، در وصفشان میگویند: «خیلی باهوش است.» «متوجه همهچیز میشود.» و غیره و غیره.
سرانجام روز آزمایش بزرگ فرا رسید. همه فکر میکردند که از سوی فون استن حیله و مکری در کار است. دانشمندان، گزارشگران، فیزیکدانها و دوستداران اسب همه ایستاده بودند تا جواب سؤالشان را پیدا کنند.
وقتی جمعیت گرد هم آمدند، از فون استن خواستند که محل آزمایش را ترک کند. فون استن در حالی که از این درخواست متعجب شده بود، محل آزمایش را ترک کرد و هانس با کسانی که برای امتحان کردن او آمده بودند تنها شد.
مسئول گروه اولین سؤال ریاضی خود را مطرح کرد. اسب جواب درست داد. دومین سؤال را مطرح کردند، باز هم جواب درست به دست آمد. سؤال سوم را هم به همین شکل پشتسر گذاشتند. بعد از آن نوبت به سؤال درباره زبان رسید. هانس با موفقیت این بخش را هم پشتسر گذاشت.
کمیسیون حیرتزده تماشا میکرد. منتقدان سکوت کرده بودند.
اما جمعیت به این راضی نشد. آنها خواستند کمیسیون دیگری تشکیل شود و به این موضوع رسیدگی کند. این کار انجام شد. بار دیگر مقامات دور هم جمع شدند. دانشمندان، اساتید دانشگاه، دامپزشکان، افسران سوارهنظام و گزارشگران از همه دنیا به دور هانس جمع شدند.
تنها بعد از شکلگیری دومین کمیسیون بود که حقیقت برای مردم روشن شد. به هنگام طرح سؤال ریاضی اینبار به جای اینکه امتحان کننده سؤال خود را به صدای بلند مطرح کند، آن را در گوش اسب به نجوا گفت. ممتحن دوم هم عدد دومی را در گوش اسب زمزمه کرد. همه انتظار داشتند اسب جمع این دو عدد را اعلام کند. اما هانس از عهده این کار برنیامد. آیا میتوانید حدس بزنید موضوع از چه قرار بود؟
نکته در این بود که وقتی پژوهشگران جواب سؤال خود را میدانستند، هانس هم جواب را میدانست. حالا آیا میتوانید به درستی حدس بزنید؟
وقتی اسب سم بر زمین میکوبید و به رقم دست میرسید، حاضران با بدن خود و با کشیدن نفسی از روی راحتی به اسب اطلاع میدادند که جوابش در کجا درست است. فون استن اسبش را به گونهای آموزش داده بود که در این لحظه از کوبیدن سم بر زمین دست بردارد. اینگونه اسب جواب درست را اعلام میکرد.
هانس از تکنیکی استفاده میکرد که من اسم آن را «حس اسب هانس» گذاشتهام. هانس از روی عکسالعمل کسانی که او را احاطه کرده بودند جواب درست را پیدا میکرد.
اگر یک اسب میتواند چنین کاری بکند، شما هم میتوانید.
آیا تاکنون در حال تماشای تلویزیون بودهاید که صدای زنگ تلفن بلند شود؟ در این مواقع اغلب کسی از شما میخواهد صدای تلویزیون را کم کنید تا او بتواند با تلفن حرف بزند. از آنجایی که حالا صدایی از تلویزیون به گوش نمیرسد، برنامه تلویزیون را به دقت بیشتری نگاه میکنید. میتوانید تبسمهای بازیگران را احساس کنید و به ابرازهای آنها دقیق شوید. حتی یک لحظه از ماجرا را از دست نمیدهید. با توجه به رفتار بازیگران میتوانید به اندیشه آنها پی ببرید. حس اسب هانس هم دقیقآ به همین موضوع اشاره دارد ــ نگاه کردن به اشخاص، توجه کردن به رفتار آنها و بعد با توجه و رعایت خواسته آنها را انجام میدهید. حتی وقتی صحبت میکنید در چشمان مخاطبان خود نگاه کنید و ببینید آنها چگونه به حرفهای شما واکنش نشان میدهند. حرکتی را از دست ندهید.
آیا تبسم میکنند؟ آیا سرشان را به علامت آری پایین میآورند؟ آیا کف دستهای آنها به سمت بالاست؟ در این صورت آنچه را میشنوند دوست دارند.
آیا اخم کردهاند؟ آیا به جای دیگری نگاه میکنند؟ شاید از آنچه میشنوند خوششان نمیآید.
آیا گردنشان را میمالند و دست میکشند؟ آیا قدمی به عقب میگذارند؟ آیا پاهایشان در را نشانه رفته است؟ شاید میخواهند فرار کنند.
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
میشه گفت یکی از بزرگترین و ماندگار ترین کتابایی بود که خوندم ، تاثیری در روابط اجتماعی ، شغلی و عاشقانه میزاره که تو هر سنی لازمه و حتی اونایی که مشکلی ندارند در این زمینه ها هم باید این
کاش برای این کتاب تخفیف میذاشتین که بتونم بخرم ممنون میشم🙏🏻
بسیار مفید بود
کتاب خوبی بود اما کامل نبود ، خیلی از موارد جا مانده بود ، مثلا در مورد اینکه چه طور با افرادی که رفتارهای نابهنجار دارند ، برخورد باید کرد ، توضیحی داده نشده بود.
مطالعه وشنیدن این کتاب رو پیشنهاد میدم برای من بسیارسودمندبود دربرقراری ارتباط وصحبت باافراد مختلف کمک زیادی میکنه مخصوصابرای افرادی که تعاملات اجتماعی بااشخاص مختلفی دارند لازم وضروریه موفق باشید
کتاب فوقالعاده خوب و کابردی است و واقعا در بهبود روابط اجتماعی تاثیر گذار. گویندگی همین کتاب رو شهره روحی هم دارن که به نظرم بسیار شیوا و روان است.
به نظر من خیلی این کتاب کاربردی نیست
به نظرم عملی کردنش بایدسخت باشه خیلی هم عالی ممنون
جز بهترین کتاب هایی هست که خوندم و واقعا مطالب کاربردی رو میگه👌✨️
واقعا فکر نمیکردم از کتاب های به سبک روانشناختی تا این اندازه خوشم بیاد. حقیقتا خوب و کارآمد بود. صدای گوینده هم عالی هستش. خوشتون میاد چون سبکش جالب ، همه پسند، جدید، با راه کار علمی/عملی و پُر از