دانلود و خرید کتاب چشم هایت نزار قبانی ترجمه زهرا یزدان نژاد
تصویر جلد کتاب چشم هایت

کتاب چشم هایت

نویسنده:نزار قبانی
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب چشم هایت

کتاب چشم هایت سرودهٔ نزار قبانی و ترجمهٔ زهرا یزدان نژاد است. نشر ثالث این مجموعه شعر معاصر را روانهٔ بازار کرده است؛ مجموعه‌ای از برگزیده اشعار عاشقانه.

درباره کتاب چشم هایت

کتاب چشم هایت یک مجموعه شعر معاصر عرب را در بر گرفته است. این اثر دربردارندهٔ ۴۸ شعر عاشقانه سرودهٔ نزار قبانی است. شاعر تمامی این اشعار را در توصیف چشمان معشوق خود سروده است. نام کتاب در ترجمهٔ این اثر با الهام از داستان «چشم‌هایش» نوشتهٔ بزرگ علوی و شعر «آراگون» برای چشمان «الزا» انتخاب شده است.

خواندن کتاب چشم هایت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات عرب، به‌ویژه شعرهای عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره نزار قبانی

نزار قبانی در ۲۱ مارس ۱۹۲۳ در دمشق، پایتخت سوریه به دنیا آمد. او را می‌توان پرنفوذترین شاعر عرب و از سرآمدان ادبیات ملل دانست. او را «شاعر زن و عشق» لقب داده‌اند. شعرهای نزار قبانی اغلب ساده، روان و مربوط به عشق زمینی هستند. او شعرهایی با درون‌مایه‌های سیاسی - اجتماعی نیز سروده است. بخشی از آثار نزار قبانی عبارت‌اند از «مسافر آینه»، «باران یعنی تو برمی‌گردی» (۱۳۸۴)، «بیروت، عشق و باران» (۱۳۸۴)، «عشق پشت چراغ قرمز نمی‌ماند» (۱۳۸۶)، «نزار قبانی، عاشقانه‌سرای بی‌همتا» (۱۳۹۳)، «داستان من و شعر» (۱۳۵۶)، «بلقیس و عاشقانه‌های دیگر» (۱۳۸۰)، «در بندر آبی چشمانت» (۱۳۸۳)، «تا سبز شوم از عشق» (۱۳۸۴)، «صد نامه‌ی عاشقانه» (۱۳۸۸)، «گنجشک‌ها ویزا نمی‌خواهند» (۱۳۹۲)، «ماهرانه بازی کردم؛ این هم کلیدهایم» (۱۳۹۳)، «عشق ما روی آب راه می‌رود» (۱۳۹۴)، «کوچ پنجره‌ها» (۱۳۹۷)، «به بیروت با عشق» (۱۳۹۷)، «قصاید خشم‌‌برانگیز و دمشق» (۱۳۸۴)، «دوستت دارم امضای من است» (۱۳۹۸). از مترجمان آثار این شاعر معاصر می‌توان به حمید رحمانی، مهدی سرحدی، موسی بیدج، یغما گلرویی، اصغر علی کرمی، رضا طاهری، موسی اسوار، رضا عامری، احمد پوری، ایاد فیلی اشاره کرد. نزار قبانی در ۳۰ اوریل ۱۹۹۸ درگذشت.

بخشی از کتاب چشم هایت

«شمانت

رودی خروشان

رود موسیقی

که مرا با خود می‌برد.

رودی دگرگونکننده

آن سو

آن سوی زمان.

رود موسیقی نابودکننده‌ای

که بانوی من

نابودم ساخت!

اشک‌های سیاهت

بر بالای آن،

ترانه از آن می‌بارد.

چشمانت،

توتون و الکل من،

و هفت خط شراب

که کورم می‌کند...

در نهایت آتش می‌گیرم.

شراره‌های آتشی که آتش می‌نوشد.

آیا

می پرسی که

دوستت دارم؟!

ماه من!

آه! کاش در توانم بود.

من

صاحب هیچ چیز در دنیا نیستم

جز چشمانت،

و غم چشمانت...

کشتی من!

در بندر بارانی و گریانِ چشمانت،

رودها را می‌شکافم.

خط خطر را می‌شکنم.

و در سینهام،

پیمان‌ها را می‌شکنم

و نابود می‌سازم.

آیا

بدون تو

ای اقاقیای من!

سفر کنم؟

ای سایهٔ خدا بر مژگانم!

ای تابستان سرسبز!

ای خورشیدم!

ای زیباترین!

ای رنگارنگ!

آیا از تو بپرهیزم و کوچ کنم؟

حال که عشق ما

شیرین‌تر از بازگشت اردیبهشت است؟

زیباتر از شکوفه‌های گاردنیا،

در لابلای زیتونیرنگِ

موهای زیبای اسپانیایی توست؟

ای عشق یگانهٔ من!

گریه نکن.

اشک‌های تو

قلب مرا سوراخ می‌کند.

من

صاحب هیچچیز در دنیا نیستم

جز

چشمانت.

و غم چشمانت.

از من

میپرسی

آیا دوستت دارم؟!

ماه من!

کاش در توانم بود!

کاش می‌توانستم!

من

گمشده‌ای هستم؛

و هیچ جایی را در زمین نمیشناسم.

خانه‌ام را

نابود کردهای.

نام

و شهرت

و نشانی‌ام،

تاریخ

و پیشینه‌ام را

نابود ساختهای.

گذشته‌ای ندارم.

من

هیچ بِن هیچم.

انسانِ فراموش شده.

ماندگارشده‌ای

که اسم و رسمی ندارد.

نشانی از انسان.

زشتی و خوبی‌های چهره‌اش

نشانی‌هایی از انسان را

آشکار می‌کند.

چه تو را ببخشم؟

تو پاسخم گو!

نگرانی‌هایم را؟

رنج و شوریدگی‌هایم را؟

چه تو را ببخشم؟

حال که در دست شیطان بازیچه‌ام

و توانم نیست.

من

تو را

هزاران بار دوست می‌دارم.

اما

از من دور شو...

از من و آتش و دود من...

من

صاحب هیچ چیز در دنیا نیستم

جز

چشمانت،

و غم چشمانت...»

معرفی نویسنده
عکس نزار قبانی
نزار قبانی
سوریه‌ای | تولد ۱۹۲۳ - درگذشت ۱۹۹۸

نزار قبانی در ۲۱ مارس سال ۱۹۲۳ در شهر دمشق، پایتخت سوریه، چشم به جهان گشود. نزار دومین فرزند از یک خانواده‌ی پرجمعیت، با پدری فلسطینی‌الاصل و مادری سوری بود. او که تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی ملی علمی دمشق گذرانده بود، پس از کسب گواهی‌نامه‌ی اول ادبی آن مدرسه در سن هجده ‌سالگی، تحصیلات خود را در رشته‌ی حقوق دانشگاه دمشق آغاز کرد و با این‌که علاقه چندانی به رشته‌ی حقوق نداشت، اما به‌ناچار آن را با اخذ درجه‌ی کارشناسی به پایان رساند. او پس از اتمام تحصیلات، به جای پرداختن به حرفه‌ی وکالت، برآن شد تا به هیأت دیپلماتیک سفارت سوریه در قاهره بپیوندد و در پی این تصمیم، چندین سال در سفارتخانه‌ها‌ی کشورش در ترکیه، انگلیس، لبنان و اسپانیا مشغول به کار شد. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۱ صفحه

حجم

۳۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۱ صفحه

قیمت:
۴۵,۵۰۰
تومان