کتاب ناخودآگاه زیباشناختی
معرفی کتاب ناخودآگاه زیباشناختی
کتاب ناخودآگاه زیباشناختی نوشتهٔ ژاک رانسیر و ترجمهٔ فرهاد اکبرزاده است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب ناخودآگاه زیباشناختی
ناخودآگاه زیباشناختی دربرگیرندهٔ هشت فصل به ترتیب با این عناوین است: «فروید چه ارتباطی با زیباشناسی دارد؟»، «سوژه ناقص»، «انقلاب زیباشناختی»، «دو شکل از گفتار خاموش»، «از یک ناخودآگاه به ناخودآگاه دیگر»، «تصحیحات فروید»، «درباره گوناگونی استفاده از جزئیات» و «تضاد میان دو نوع پزشکی». رابطه «ناخودآگاه از منظر فروید» و ارتباط آن با فلسفه، از عمده مباحث رانسیر در این کتاب است که پیشتر از سوی هیچ اندیشمندی تا این اندازه مورد توجه قرار نگرفته بود
رانسیر Aesthetic را در معنای محدود به معادل رایج آن، یعنی «زیباشناسی»، نمیگیرد و همانطور که خود در فصل اول همین کتاب اشاره میکند: این ترم را نه نام علم یا رشتهٔ علمی که به هنر و امر زیبا میپردازد، بلکه بیشتر در معنای کانتی آن یعنی «اشکالِ حسیت» یا به تعبیر خودش «اندیشه به آن چیزی که نمیاندیشد» میگیرد. پس با این تفاسیر، استتیک برای رانسیر محدود به پرداختن به امر زیبا یا زیباشناسی نیست. قطعاً در اینجا این سؤال پیش میآید که با علم به این موضوع چرا از همان معادل برای ترم استفاده شده است؟ پاسخ ساده و احتمالاً نابسنده است، چون خود رانسیر ترم دیگری را جایگزین نمیکند. اگر فرض را بر این بگیریم که معادل یک ترم فلسفی نقطهٔ انتقال «موضوعیت» و «مناقشات» آن ترم به زبان دیگر است، برداشتها و تناقضهایش نیز میباید، یا شاید میتواند، ذیل همان معادل مطرح شود؛ و از آنجا که خود رانسیر در فصل اول همین کتاب به این امر میپردازد و به برداشتهای مختلف از این ترم، که بعد از رمانتیسم آلمانی دقیقاً در همان معنای زیباشناسی به کار رفته، اشاره میکند، قاعدتاً هرگونه توضیح اضافه در اینجا، پیشاپیش غیرضروری میشود.
اغلب ارجاعات به تفاسیر و آثاری بازمیگردد که فروید از متون و شخصیتهای هنری به عمل آورده است.
خواندن کتاب ناخودآگاه زیباشناختی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای روانشناسی، فلسفه و هنر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ناخودآگاه زیباشناختی
«روانکاوی زادگاه تاریخی خود را در درون ضد ـ جنبشی یافت که قهرمانان فلسفی آن شوپنهاور و نیچهٔ جواناند؛ قلمرویی در ادبیات که، از زولا تا موپاسان، ایبسن یا استرینبرگ، غوطهور در بیمعنایی ناب زندگی خام یا در مواجهه با قدرتهای تاریکی است. در اینجا ما صرفاً با تأثیر روح زمانه سروکاری نداریم؛ به طور مشخصتر، تلاش ما برای ایجاد وضعیتهای ممکن در درون یک نظام است، همانطور که با ایدهٔ معینی از اندیشه و ایدهٔ معینی از نوشتار تعریف شده است. چون انقلاب خاموشی، که آن را زیباشناختی نامیدهایم، فضایی را باز میکند که در آن ایدهای از اندیشه و ایدهٔ متناسب نوشتار میتوانند با دقت شرح داده شوند. این ایدهٔ اندیشه بر روی تصدیقی بنیادین قرار میگیرد: اندیشهای هست که نمیاندیشد، اندیشهای در اثر، نهتنها در عنصر خارجی نااندیشه بلکه در همان شکلِ نااندیشه. متقابلاً، نااندیشهای که در اندیشه مقیم است و تمام قدرتِ خود را به آن میبخشد. این نااندیشه اصلاً شکل سادهای از غیاب اندیشه نیست، بلکه حضور مؤثر ضد آن است. از هر جهت، ما به این موازنه نزدیک میشویم، اینهمانی اندیشه و نااندیشه، منبع قدرتی متمایز است.
متناظر با این ایده از اندیشه ایدهای از نوشتار است. نوشتار نهتنها به یک شکل از تجلی گفتار، بلکه به صورت بنیادیتر، به نفسِ ایدهای از گفتار و قدرت ذاتیاش اشاره دارد. معروف است که نزد افلاتون، نوشتار نهتنها تعیینکنندهٔ مادیت نشانهٔ نوشتهشده بر سطح نگهدارندهٔ مادی، بلکه حالت خاصی از گفتار است. او نوشتار را لوگوسِ خاموش میدانست، گفتاری که از متفاوت گفتنِ آنچه میگوید، یا از انتخابِ نگفتن، ناتوان است. گفتاری که نه میتواند آنچه را عرضه میکند توجیه کند و نه تمییز دهد که برای مخاطبش مناسب است یا نیست. این گفتارِ همزمانْ پُرگو و خاموش، ممکن است در تضاد با گفتاری باشد که کنش است، سخنی که به واسطهٔ معنایی که باید منتقل شود، و هدفی که باید بدان دست یابد، هدایت میشود. به زعم افلاتون، این گفتار / استاد است، کسی که میداند کلام خود را چگونه شرح دهد، بیندوزد و حفظ کند، چگونه آن را از بیحرمتی دور نگه دارد و مانند دانه در جان آنان که میتوانند میوه دهند به امانت بسپارد. قاعدهٔ بازنمایی کلاسیک، این «گفتار زنده» را با گفتار کنشگر خطیب بزرگ ــ کسی که عمیقاً جسمها و روحها را به حرکت وا داشته، ترغیب و تهذیب میکند و هدایتگر آنهاست ــ یکی میداند. این الگو همچنین شامل گفتمان قهرمان تراژیک است که اراده و اشتیاق خویش را در محدودیت دنبال میکند.»
حجم
۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۳ صفحه
حجم
۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۳ صفحه