دانلود و خرید کتاب صوتی ترجیح می دهم که نه
معرفی کتاب صوتی ترجیح می دهم که نه
کتاب صوتی ترجیح می دهم که نه نوشتهٔ جورجو آگامبن، ژاک رانسیر، ژیل دلوز و هرمان ملویل و ترجمهشده توسط گروه مترجمان و با صدای فریبا فصیحی و افشین اعتماد است و انتشارات کتابسرای نیک آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی ترجیح می دهم که نه
کتاب ترجیح میدهم که نه دربردارندۀ داستان بارتلبی محرّرِ از هرمان ملویل و سه جستار فلسفی دربارۀ آن است. ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی در مقاله خود با عنوان «بارتلبی، یا یک فرمول» به این داستان هرمان ملویل پرداخته است.
«ژاک رانسیر» در مقالهٔ دوم با عنوان «دلوز، بارتلبی و فرمول» به بررسی و تشریح بیشتر نظر دلوز دربارۀ این داستان پرداخته است.
مقالۀ سوم این کتاب صوتی، «بارتلبی، یا در باب حدوث» است که در آن جورجو آگامبن وجوه دیگری از این داستان را بررسی کرده است.
«بارتلبی محرر» داستان مردی است که میتواند بهراحتی و باخونسردی «نه» بگوید. او فردی است که برای کار تحریر یا رونویسی در یک دفتر ثبت اسناد استخدام شده است و رفتاری متفاوت و خاص دارد. او در برابر بسیاری از درخواستهایی که از او میشود تنها یک پاسخ دارد: «ترجیح میدهم که نکنم.»
ژیل دلوز دربارۀ این داستان نوشته است:
«معنای این داستان صرفاً آن چیزی است که میگوید. همان چیزی که تحتاللفظی میگوید و تکرارش میکند: «ترجیح میدهم نکنم.» این فرمولِ شوکتِ این داستان است که هر خوانندۀ شیدایی، به نوبۀ خود، تکرارش میکند. مردی تکیده و رنگپریده فرمولی را بیان کرده است که هر کسی را به جنون میکشاند.»
دلوز در بخش دیگری از مقالهای که در همین کتاب منتشر شده است، مینویسند: «بارتلبی، نه استعارهای برای نویسنده است و نه، به هیچ وجهی، نمادی از چیزی دیگر. بارتلبی متن است به شکلی خشونتآمیز کُمیک و امر کُمیک همیشه عینی یا تحتاللفظی است. این داستان مانند نوولتها یا داستانهای بلندِ کلایست، داستایفسکی، کافکا یا بکت است همراه با این داستانها، تباری زیرزمینی و متشخص را شکل میدهد.»
هرمان ملویل در یکم اوت ۱۸۱۹ به دنیا آمد و در ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۱ در گذشت. رمان «موبی دیک» یا «نهنگ سفید» او از مهمترین رمانهای قرن نوزدهم به شمار میرود.
شنیدن کتاب صوتی ترجیح می دهم که نه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران و پژوهشگران نقد ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی ترجیح می دهم که نه
«یکی از آخرین متون دلوز «بارتلبی یا یک فرمول» نام دارد. این عنوان، تخلیص خوبی از شیوهٔ منحصر به فرد او در خواندن متون است. دلوز بیآنکه به هر نوع سنت متون مقدس وقعی نهد، در عوض، اثر را به مثابهٔ بسط یک فرمول وصف میکند: عملکردی مادی که مادیت متن تولیدش میکند. اصطلاح «فرمول» تفکر متن را در تقابلی دوگانه قرار میدهد.
از یک سو فرمول علیه داستان، نقطهٔ مقابل طرح (plot) ارسطویی است. از سوی دیگر فرمول علیه نماد، علیه ایدهٔ معنای نهفته در پس روایت است. بنابراین، بارتلبی داستان بداقبالیها و عادات غریب یک نساخ بختبرگشته نیست. نمادی برای وضعیت بشری هم نیست. یک فرمول است، یک اجرا (performance).
خواهیم دید که با این همه، وضوح اصل اساسی این تقابل دوتایی از فرایند کاربرد آن به راحتی جان سالم به در نخواهد برد. خلوص «فرمول»، با جزئیات تحلیلیاش، مقید است به چیزی بیشتر از رفت و آمدی بین اقطاب متقابل داستان و نماد. اما مورد « بارتلبی » مصون از این وضع به نظر میرسد.
در این مورد، فرمول کتاب در واقع در مادیت یک فرمول زبانشناختی خلاصه میشود، همان «ترجیح میدهم» که «نهِ» مشهور که نساخ عجیب و غریب، به وسیلهٔ آن درخواستهای کاملاً عقلانی و متعارف کارفرمایش را رد میکند. به یک معنا، فرمول همان انسداد کلمات است، همان مکانیزم ناب که جوهر امر کمیک را شکل میدهد. دلوز به ما میگوید که بارتلبی داستانی کمیک است، اگر کمیک را به تحتاللفظیترین معنا اختیار کنیم.
فراموش نکنیم کمدی فرمول، صرفاً چیزی مکانیکی که راه چیزی زنده و پویا را سد کرده باشد، نیست. امر مکانیکی همان چیزی است که زندگی، یک زندگی خاص، را سازمانزدایی میکند. فرمول سازماندهی عقلانی زندگی و کار وکیل دعاوی را از بین میبرد. فرمول نه فقط سلسلهمراتب این جهان، بلکه پشتوانههای این سلسلهمراتب را از هم میپاشد.
این پشتوانهها همان روابط بین علتها و معلولهاست که از این جهان انتظار داریم، روابط بین رفتارها و انگیزههایی که به این رفتارها منتسب میکنیم و ابزارهایی که برای تعدیل آنها به کار میبریم. فرمول، آن نظام علی و معلولی جهانی را که شوپنهاور جهان بازنمایی مینامد، به فاجعه هدایت میکند.
بنابراین، فرمول بارتلبی در پنج کلمه به برنامهای دست مییابد که میتوان آن را عصارهٔ مفهوم اصالت ادبی دانست. اعلام این فرمول به طرز عجیبی شبیه است به فرمولهایی که اصالت را تعریف میکنند. «ترجیح نکردن» را میتوان به شیوههای گوناگون تفسیر و دگرگون کرد، مثلاً: «انکار ترجیح» یا «خواستن ترجیح ندادن»؛ در این صورت، بدل میشود به معادل صوری یکی از مهمترین فرمولهایی که ارادهٔ ادبیات را تبیین میکند ـ همان اصل مشهور فلوبری: سوژهٔ زشت و زیبا وجود ندارد، هیچ دلیلی برای ترجیح قسطنطنیه (نماد شکوه شرق و تاریخ) به ایوتوت (شهر ساحلی مرطوب و بیتاریخ و کسالتآوری در فرانسه) وجود ندارد. ترجیحی در کار نیست، چون سبک راهی مطلق برای دیدن چیزهاست.»
زمان
۷ ساعت و ۴۹ دقیقه
حجم
۲۱۷٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۷ ساعت و ۴۹ دقیقه
حجم
۲۱۷٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
کتاب بسیار عالی با خوانش بسیار بد صدای گوینده خانم انگار ربات گوگل ترنسلیت است بقدری مفاهیم را درک نکرده و بد ادا میکند که کلا مفهوم از دست میرود برای بخش اول هم من خوانش آقای احمد لشینی رو