
کتاب فیلسوف و فقرایش
معرفی کتاب فیلسوف و فقرایش
کتاب الکترونیکی «فیلسوف و فقرایش» نوشتهٔ ژاک رانسیر و با ترجمهٔ آرام قریب توسط نشر شیرازه کتاب ما منتشر شده است. این اثر در مجموعهٔ فلسفه و اقتصاد سیاسی جای میگیرد و به بررسی نسبت میان فلسفه، اندیشهٔ رهاییبخش و جایگاه فرودستان در تاریخ اندیشه میپردازد. رانسیر با نگاهی انتقادی به سنتهای فلسفی و اجتماعی، بهویژه مارکسیسم و جامعهشناسی انتقادی، میکوشد نشان دهد چگونه حتی اندیشههایی که داعیهٔ رهایی دارند، گاه به بازتولید همان سلسلهمراتب و طردهای افلاطونی دامن میزنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فیلسوف و فقرایش
«فیلسوف و فقرایش» اثری ناداستانی و تحلیلی است که در قالبی فلسفی-انتقادی نوشته شده و نخستینبار در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی منتشر شده است. ژاک رانسیر در این کتاب، با رویکردی تاریخی و نظری، به سراغ مفاهیم بنیادینی چون تقسیم کار، جایگاه اندیشه و کار یدی، و نسبت میان فرادستان و فرودستان در سنت فلسفی غرب میرود. ساختار کتاب بر پایهٔ تحلیل متون کلاسیک فلسفی، بهویژه آثار افلاطون، و نقد اندیشههای مارکس، سارتر و بوردیو بنا شده است. رانسیر با بررسی روایتهای فلسفی و جامعهشناختی دربارهٔ کارگران و فرودستان، نشان میدهد چگونه حتی در اندیشههایی که هدفشان رهاییبخشی است، ردپای همان تقسیمبندیهای سلسلهمراتبی و طردشدگیها باقی میماند. کتاب با زبانی موجز و تحلیلی، خواننده را به بازاندیشی در باب نقش فیلسوف، کارگر و سازوکارهای سلطه و رهایی دعوت میکند. این اثر نهتنها به تاریخ اندیشه، بلکه به مباحث معاصر دربارهٔ آموزش، برابری و سیاست نیز پیوند میخورد و در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی فرانسه و اروپا نوشته شده است.
خلاصه کتاب فیلسوف و فقرایش
در «فیلسوف و فقرایش»، ژاک رانسیر با واکاوی ریشههای فلسفی تقسیم کار و جایگاه فرودستان، از افلاطون آغاز میکند؛ جایی که فیلسوفان و پیشهوران در دو سوی یک مرز قرار میگیرند و افسانهٔ سه فلز، سلسلهمراتب اجتماعی را توجیه میکند. رانسیر نشان میدهد که چگونه این تقسیمبندی، نهتنها در فلسفهٔ یونان، بلکه در اندیشههای مدرن نیز بازتولید میشود. او به سراغ مارکس میرود و نقد میکند که حتی در روایت مارکسیستی، رهایی کارگران به آیندهای نامعلوم حواله میشود و فیلسوف همچنان در جایگاه راهبر و تفسیرگر باقی میماند. در اندیشهٔ سارتر، کارگر به نگهبان غایب جهان فیلسوف بدل میشود و در بوردیو، نقد رادیکال تمایزات فرهنگی، در نهایت به سرکوب افراد تحتسلطه ختم میشود. رانسیر با بررسی این نمونهها، نشان میدهد که چگونه علوم اجتماعی و فلسفه، گاه بهجای رهاییبخشی، به تثبیت جایگاه فرادستان و بازتولید نابرابریها کمک میکنند. پیام اصلی کتاب آن است که رهایی واقعی، نه از طریق شناخت علمی و بیرونی، بلکه با بهرسمیتشناختن ظرفیت اندیشیدن و سخنگفتن هر فرد ممکن میشود. رانسیر بر این باور است که برابری باید نقطهٔ آغاز باشد، نه هدفی دوردست؛ و هرگونه نظامی که بر نابرابری بنا شود، آن را بازتولید خواهد کرد. او با نقد آموزههای رایج دربارهٔ آموزش و فرهنگ، بر ضرورت تکریم و بهرسمیتشناختن فرودستان بهعنوان سوژههای اندیشه و کنش تأکید میکند.
چرا باید کتاب فیلسوف و فقرایش را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی انتقادی و تاریخی، به یکی از بنیادیترین پرسشهای فلسفه و سیاست میپردازد: چگونه اندیشههایی که داعیهٔ رهایی دارند، گاه به بازتولید سلطه و نابرابری منجر میشوند؟ رانسیر با تحلیل دقیق متون کلاسیک و معاصر، خواننده را به بازاندیشی دربارهٔ نقش فیلسوف، کارگر و سازوکارهای سلطه دعوت میکند. مطالعهٔ این اثر، امکان فهم عمیقتری از نسبت میان اندیشه و قدرت، آموزش و برابری، و چالشهای رهاییبخشی در جهان معاصر را فراهم میآورد. همچنین، کتاب برای کسانی که به فلسفهٔ سیاسی، جامعهشناسی انتقادی و تاریخ اندیشه علاقهمندند، دریچهای تازه به روی مباحث برابری و آزادی میگشاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «فیلسوف و فقرایش» برای علاقهمندان به فلسفهٔ سیاسی، جامعهشناسی انتقادی، تاریخ اندیشه و کسانی که دغدغهٔ برابری، آموزش و رهایی اجتماعی دارند، مفید است. این کتاب بهویژه برای دانشجویان و پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی که به نقد ساختارهای قدرت و سلطه میپردازند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فیلسوف و فقرایش
«کافی است به فرودستی خود باور داشته باشید. [و در واقع] چندان هم فرصتی ندارید که باور نداشته باشید. وقت نیست که در جای دیگری جز آنجا که محکوم به باور افسانه هستید، قرار داشته باشید. این برهان مستقیم گزاره است. اما انگار که این گزاره خودش هم حس کرده باشد که این لایهٔ نازک «وقت» که باید آهن کار را از طلای اندیشه جدا نگهدارد زیادی شکننده است، همواره برهگ غیرمستقیمی را نیز به همراه دارد: آنهایی که وقت دارند بیآنکه از فلزی برخوردار باشند که استفاده مناسب از وقت را ممکن کند، ناگزیر وقت خود را به هدر میدهند. آنها ناگزیر بدلیاتی میسازند که تقلید طلای اندیشه باشد: از دید افلاطون دانش سوفسطاییان چیزی جز این نیست. چارهای جز آن ندارند که واقعیات سفتوسخت دنیای کار، سلطه و مبارزه را در رؤیاهای بیفرجام خود مستغرق سازند: از نظر مارکس، این همان کاری است که نظریهپردازان خردهبورژوا انجام میدهند. اندیشههای مدرن انقلاب، نظری را از مکاتب قدیمی نظام به عاریت گرفتهاند که بدین شکل کامل میشود: ندارها نهتنها نمیتوانند بهتنهایی از نداری رها شوند، بلکه آنهایی هم که نجات مییابند صرفاً به موجودات دوزیستی بدل میشوند که فقط قادرند در وادی اندیشه سکه قلب ضرب زنند یا در وادی کار اوهام فریبنده به نمایش بگذارند.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۳ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۳ صفحه