دانلود و خرید کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی میخائیل باختین ترجمه نصراله مرادیانی
تصویر جلد کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی

کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی

معرفی کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی

کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی نوشتهٔ میخاییل باختین و ترجمهٔ نصراله مرادیانی است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی ایده‌های یک منتقد ادبی و فیلسوف قرن ۲۰ میلادی درمورد آثار فئودور داستایفسکی و دیگران.

درباره کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی

کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی (Problems of Dostoevsky’s Poetic) که ایده‌های یک منتقد ادبی و فیلسوف قرن بیستم میلادی را در بر گرفته، راهی برای فهم بهتر اندیشه و آثار فئودور داستایفسکی و رمان روسیِ قرن نوزدهم می‌گشاید. ایده‌های میخاییل باختین به آثار داستایفسکی محدود نمانده؛ او بر آن بوده است تا در این کتاب به پرسش‌هایی مهم در باب فرم هنری، بازنمایی واقعیت، شکل‌گیری شخصیت، سیر تاریخی شکل‌گیری رمان و جایگاه آن به‌عنوان فرم هنری پاسخ دهد؛ فرمی که از نظر او سایر انواع ادبی و حتی دیگر اشکال هنری را دگرگون کرده است. از منظر باختین که خمیرۀ زبان بشر را گفت‌وگو می‌داند، رمان بهترین شکل نوشتار برای عیان‌ساختن ماهیت گفت‌وگویی یا مکالمه‌ایِ زبان بوده است. ایده‌ها و مفاهیم مطرح‌شده به قلم باختین، مهم و جذاب توصیف شده است؛ از جمله چندصدایی، پایان‌ناپذیری، کارناوال‌گرایی، گفتمان دوپاره و... . این مفاهیم و اصطلاحاتِ پرکاربرد و ماندگار، نخستین‌بار در همین کتاب طرح شده است. این نویسنده همان‌طور که لئو تولستوی را در خلق فن نثر و بازنمایی زندگی روزمره تحسین می‌کند، داستایفسکی را به‌خاطر رودرروکردن شخصیت‌هایش با یکدیگر در آستانۀ نقاط بغرنج زندگیشان ستایش کرده است؛ شخصیت‌هایی که به روال زندگی واقعی از منظر یکدیگر و در مواجهه با هم بازشناخته می‌شوند و رشد می‌کنند.

میخائیل باختین کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی (ویراست دوم) را در پنج فصل به رشتهٔ تحریر درآورده است؛ «رمان چندصداییِ داستایفسکی و بازتاب آن در ادبیات انتقادی»، «قهرمان و موضع مؤلف در‌خصوص قهرمان در هنر داستایفسکی»، «ایده در داستایفسکی»، «ویژگی‌های ژانر و ترکیب‌بندیِ پیرنگ در آثار داستایفسکی» و «گفتمان در داستایفسکی». این نویسنده، کتاب حاضر را با یک یادداشت آغاز کرده و با یک نتیجه‌گیری به پایان رسانده است. مقدمهٔ این کتاب را «وِین سی. بوث» نوشته است. کتاب حاضر به مسائل بوطیقای داستایفسکی اختصاص داده شده و آثار او را تنها ‌از این منظر مطالعه کرده است. نویسنده معتقد است که مطالعهٔ تخصصی بوطیقای داستایفسکی وظیفهٔ ضروری پژوهشگریِ ادبی است. ویراست نخست این کتاب در سال ۱۹۲۹ و تحت‌عنوان «مسائل هنر داستایفسکی» (Problemy tvorchestva Dostoevskogo) به زبان اصلی منتشر شد.

خواندن کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد آثار فئودور داستایفسکی و دوستداران مطالعهٔ ایده‌های یک منتقد ادبی و فیلسوف قرن ۲۰ میلادی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره میخائیل باختین

میخائیل میخائیلویچ باختین در سال ۱۸۹۵ به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۵ درگذشت. او فیلسوف و متخصص روسی ادبیات بود که آثار تأثیرگذاری در حوزهٔ نقد و نظریهٔ ادبی و بلاغی نوشت. آثار او که به موضوعات متنوعی پرداخته‌اند، الهام‌بخش گروهی از اندیشمندان (از جمله مارکسیست‌های جدید، ساختارگرایان، پساساختارگرایان و نشانه‌شناس‌ها) بوده است. اینان، اندیشه‌های باختین را در نظریه‌های خود جا داده و ترکیب کرده‌اند. استالین، باختین را به قزاقستان تبعید کرد. باختین آنجا کتاب‌هایی نوشت که امروزه اهمیت فراوانی برای مطالعات ادبی و به همین ترتیب، تحلیل و نقد رسانه دارند. مجادلات فراوانی در این‌باره وجود دارد که آیا میخاییل باختین از نام‌های مستعار مختلف برای بعضی از کتاب‌هایش استفاده کرده یا اینکه کسانی‌ که نامشان روی کتاب‌ها است (پاول مدودف، ولنیتن ولوشینف)، واقعاً آن‌ها را نوشته‌اند. از آثار باختین می‌توان به کتاب‌های «مسائل بوطیقای داستایفسکی»، «زیبایی‌شناسی و نظریهٔ رمان»، «هنر و پاسخگویی»، «تخیل مکالمه‌ای؛ جستارهایی دربارهٔ رمان» و «سودای مکالمه، خنده، آزادی» اشاره کرد. اولین ترجمه‌های موجود از میخائیل باختین در ایران را «محمدجعفر پوینده» انجام داده است.

درباره نصراله مرادیانی

نصراله مرادیانی در ۳ بهمن ۱۳۶۲ در تبریز به دنیا آمد. او دارای مدرک کارشناسی در رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد است و سپس برای ادامۀ تحصیل در مقطع کارشناسی‌ارشد، در سال ۱۳۸۷ به دانشگاه علامه طباطبایی در تهران آمد. پایان‌نامۀ خود را با موضوع «تأثیر ترجمه بر آثار داستانی جمال‌زاده و هدایت» نوشت. او سابقۀ تدریس در چند دانشگاه را دارد. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به ترجمۀ آثار «ماگدا سابو»، نویسندۀ سرشناس مجارستانی اشاره کرد. او کتاب‌های «در»، «خیابان کاتالین» و «ابیگیل» را از این نویسنده ترجمه کرده است. از میان دیگر ترجمه‌های او می‌توان به «قواعد مباحثه» (قطره/ ۱۳۹۱)، «چگونه فرهنگ‌ها ساخته می‌شوند؟» (قطره/ ۱۳۹۲)، «مطالعات ترجمه: یک میان‌رشته» (رخ‌دادنو/ ۱۳۹۳)، «مسائل بوطیقای داستایفسکی» اثر م‍ی‍خ‍ائ‍ی‍ل ب‍اخ‍ت‍ی‍ن (حکمت/ ۱۳۹۶)، «سینمای اگزیستانسیالیستی» (۱۳۹۵)، «چرا دودل بودن آن قدرها هم بد نیست؟» (بیدگل)، «لذت خیانت» (۱۳۹۶) و... اشاره کرد.

بخشی از کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی

«داستایفسکی در طرح تک‌تک رمان‌هایش از یک «ایدهٔ غالب» نام می‌برد. غالباً در نامه‌هایش تأکید می‌کند که برای ایدهٔ اصلی رمان‌هایش اهمیت زیادی قائل است. در نامه‌ای به استراخوف راجع به ابلـه می‌گوید: «بیشتر بخش‌های این رمان شتاب‌زده نوشته شد، چیزهای زیادی پراکنده و پُراطناب است و خوب از‌آب درنیامده. از خود رمان دفاع نمی‌کنم، ولی از ایدهٔ آن دفاع می‌کنم.» دربارهٔ شیاطین به مایکوف می‌نویسد: «این ایده اغوایم کرد و به‌شدت شیفته‌اش شدم، ولی مشکل اصلی این است که آیا می‌توانم بدون نابود‌کردن کل رمان از‌پسش برآیم.» اما حتی در طرح‌های داستایفسکی کارکرد ایدهٔ غالب نقشی تا‌حدودی خاص دارد. کارکرد ایدهٔ غالب پا فراتر از محدوده‌های گفت‌وگوی سترگ نمی‌گذارد و پایان‌بخش گفت‌وگوی سترگ نیست. ایدهٔ غالب باید رهبری‌اش را تنها در انتخاب و انتظام مواد و مصالح اِعمال کند («از طریق انتخاب داستان»)؛ و این مواد و مصالح همان صدا و دیدگاه‌های آدم‌های دیگر است و درمیان این صداها و دیدگاه‌ها «انسان آینده دائماً بر روی پایهٔ مجسمه قرار گرفته است».

پیش‌تر گفتیم که ایده برای شخصیت‌ها صرفاً در حکم اصلی معمولی و تک‌گویه است که می‌توانند از طریق آن جهان را ببینند و بفهمند.

هر چیزی که در اثر در خدمت توصیف و حمایت ایده باشد در میان شخصیت‌ها تقسیم می‌شود. مؤلف پشت قهرمان می‌ایستد، پشت صدای ناب قهرمان. در داستایفسکی از بازنمایی عینی محیط، زندگی روزمره، طبیعت و اشیا، به‌عبارتی بازنمایی همهٔ آن چیزهایی که می‌توانند در کار حمایت از مؤلف باشند، خبری نیست. جهانِ بی‌نهایت جورواجور چیزها و مناسبات میان آنها به‌محض ورود به رمان داستایفسکی همان‌طوری ارائه می‌شود که شخصیت‌ها آن را در روحشان و در لحنشان می‌فهمند. هیچ‌وقت مؤلف در هیئت حمل‌کنندهٔ ایدهٔ خود تماس مستقیمی با چیزی برقرار نمی‌کند؛ او فقط با آدم‌ها تماس برقرار می‌کند. جای شگفتی نیست که استفاده از بن‌مایهٔ ایدئولوژیک و نیز تقلیلی ایدئولوژیک که مصالح خود را به‌ابژه‌ای فرو‌می‌کاهد در این جهان سوژه‌ها یکسر ناممکن است.

در ۱۸۷۸ داستایفسکی برای یکی از مخاطبان نامه‌های خود نوشت: «و به اینها و فراتر از همهٔ اینها منِ مرا اضافه کن که همه‌چیز را درک می‌کند [مسئله بر سر تسلیم‌نشدن انسان به قانون عمومی طبیعت است‌م. ب.]. اگر واقعاً این من همه‌چیز را درک کرده باشد، یعنی، کل زمین و اصل متعارف آن [قانون صیانت نفس‌م. ب.] را درک کرده باشد، پس لزوماً منِ من والاتر از همهٔ اینهاست، که داوری و درک می‌کند... ولی اگر این‌طور باشد، نه‌تنها این من دیگر تابع اصل متعارف دنیوی و قانون دنیوی نیست، بلکه پا از آن فراتر هم می‌گذارد و فراتر از آنها صاحب قانون خودش می‌شود.»

بااین‌حال، داستـایفسکـی از چنین ارزش‌گذاری ایدئالیستی اساسی‌ای دربارهٔ آگاهی به‌شکلی تک‌گویه استفاده نکرد. «منِ» ذی‌صلاح و قضاوتگر و جهان، به‌مثابهٔ ابژه‌اش، در آثار داستایفسکی نه به شکل منفرد بلکه به شکل متکثر وجود دارد. داستایفسکی بر خودمداری غلبه کرد. او آگاهی ایدئالیستـی را زیر سلطهٔ خود نگه‌نداشت، بلکه در اختیار شخصیت‌هایش گذاشت؛ و نه صرفا در اختیار یکی از آنان بلکه در اختیار همه‌شان. در مرکز اثر نوآورانهٔ داستایفسکی، به‌جای نسبت و ربط «منی» ذی‌صلاح و قضاوتگر با جهان، مسئلهٔ رابطه و نسبت متقابل تک‌تک این «من‌ها» ی ذی‌صلاح و قضاوتگر با یکدیگر قرار دارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۸۴ صفحه

حجم

۷۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۸۴ صفحه

قیمت:
۲۴۰,۰۰۰
۱۶۸,۰۰۰
۳۰%
تومان