کتاب ناخودآگاه استتیک
معرفی کتاب ناخودآگاه استتیک
کتاب ناخودآگاه استتیک نوشتهٔ ژاک رانسیر با ترجمهٔ مجید نظری در انتشارات ناهید چاپ شده است. در این کتاب، رانسیر نحوهٔ تفکر فروید و استفادهاش از شخصیتهای ادبی و هنری برای ارائهٔ مفاهیم روانکاوانه را مورد بررسی قرار میدهد. هدف او نشان دادن این است که چگونه تفکر و ناتفکر، معنا و بیمعنایی، و عناصر غیرارادی در تفکر خودآگاه به هم مرتبط میشوند.
درباره کتاب ناخودآگاه استتیک
کتاب ناخودآگاه استتیک به موضوع جالب رابطهٔ بین ناخودآگاه فرویدی و استتیک میپردازد. این کتاب بهعنوان یکی از آثار برجسته در حوزهٔ روانشناسی هنر و استتیک شناخته میشود. نویسنده در این کتاب، به بررسی عمیق و دقیق نقش ناخودآگاه در فرایند خلق هنری و تجربهٔ زیباییشناختی میپردازد. با ترکیبی از تئوریهای روانشناختی و مطالعات استتیک، این کتاب چشماندازی نوین به تفسیر و فهم هنر ارائه میدهد. موضوعات مورد بحث شامل تأثیر ناخودآگاه بر خلاقیت، تفسیر آثار هنری و تأثیرات روانی آنها بر مخاطب است. سبک نگارشی کتاب هم برای متخصصان هنر و روانشناسی و هم برای خوانندگان عمومی جذاب است.
کتاب ناخودآگاه استتیک برای کسانی که بهدنبال درک عمیقتری از فرایند خلاقیت و تأثیر ناخودآگاه بر هنر هستند و از تحلیل و بررسی آثار هنری از دیدگاه روانشناختی لذت میبرند، جذاب خواهد بود.
کتاب ناخودآگاه استتیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران فلسفه، روانکاوی و ادبیات، علاقهمندان به مطالعه نظریههای فروید و کسانی که به روابط پیچیدهٔ بین فکر، هنر و روانکاوی علاقهمندند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب ناخودآگاه استتیک
«بدیل نگرش مطرح در اینجا، مستلزم قصد برگرداندن مسائل فروید علیه خودش برای طرح این سؤال نیست که بهطور مثال، چرا او به موسای میکلآنژ یا به نوشتهٔ خاصی ازدفترچههای لئوناردو علاقهمند بوده است. اعضای حرفهٔ تحلیلی قبلا شرایط همسانپنداری پدر روانکاوی با نگهبان الواح شریعت، یا ورود اغتشاش او بین کایت و کرکس را توضیح دادند. روانکاوی فروید مد نظرم نیست و دلمشغول آن روشی نیستم که طبق آن چهرههای ادبی و هنری گزینشی او با رمانس تحلیلی جفتوجور شده است. دغدغهٔ خاطر من این مسأله است که این چهرهها در خدمت اثبات چه چیزی هستند و چه ساختارهایی موجب اقامهٔ این دلیل میشوند.
آنچه این چهرهها در سطحی وسیع در صدد اثبات آن هستند عبارت از این است که معنا در چیزی است که گویا معنایی ندارد، در بدیهیات امری مبهم یا در جزئیات نامربوط رگهای از فکر به چشم میخورد. این چهرهها در حکم کارمایههایی نیستند که صورتبندیهای فرهنگی را برتفسیر تحلیلی اعمال میکنند. آنها بر وجود رابطهٔ خاصی بین تفکر و ناتفکر شهادت میدهند، روشی خاص که مطابق با آن تفکر را در بطن مادیت حسی، معنا را در دل امر بیمعنا، و عنصر غیرارادی را در بطن تفکر خودآگاه احضار میکند. بهطور خلاصه، دکتر فروید مفسر وقایع «بیاهمیت» طردشده از جانب همکاران پوزیتیویست، از این رو میتواند «این نمونهها» را در کار خود به کار بندد که آنها خود مأخوذ از ناخودآگاهی خاص هستند. به عبارت دیگر: اگر برای فروید مقدور بود که نظریهٔ روانکاوانهٔ ناخودآگاه را صورتبندی کند، بدین خاطر است که روش ناخودآگاهانهٔ تفکر را قبلا بیرون از حوزهٔ کلینیکی میشناختند. به معنای دقیق، حوزهٔ آثار هنری و ادبیات میتواند به عنوان جایگاه ویژهای شناخته شود که «ناخودآگاه» فعال است. تحقیق من مبتنی بر شیوهای است که نظریه فرویدی در این صورتبندی از قبل موجود «تفکر ناخودآگاه» نضج گرفته، در ایدهٔ ارتباط بین تفکر و ناتفکر که بدواً در عرصهٔ آنچه به استتیک موسوم شد، تشکل و توسعه یافته است. بنابراین مطالعات «استتیک» فرویدی را به عنوان تبیین صورتبندی تفکر تحلیلی در افق تفکر استتیک تفسیر خواهم کرد.»
حجم
۶۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۶۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه