دانلود و خرید کتاب مادر ماکسیم گورکی ترجمه علی‌اصغر سروش
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب مادر

«مادر» نوشته ماکسیم گورکی(۱۹۳۶-۱۸۶۸)، نویسنده و نمایشنامه‌نویس روس است. گورکی زمانی که در سال ۱۹۰۶ برای جمع‌آوری کمک مالی مبارزه‌های انقلاب اکتبر راهی آمریکا شد و در ایام اقامت در این کشور آغاز به نوشتن «مادر» کرد که امروزه یکی از بهترین نمونه‌های ادبیات کارگری و ره و رسم مبارزه است که به اثری کلاسیک بدل شده است. در بریده‌ای از کتاب می‌خوانیم: «مادر سه بار برای دیدن پاول به زندان رفت، ولی هر مرتبه فرمانده ژاندارمری با خوشرویی از دادن اجازه خودداری کرد. ـ مادر، یک هفته دیگه. زودتر نمی‌شه! یک هفته دیگه می‌بینید... امروز ممکن نیست... فرمانده هیکلی گرد و تپلی داشت و مادر را به یاد گوجه رسیده و لک‌برداشته‌ای می‌انداخت که آن‌قدر در میوه فروشی مانده که لایه‌ای از کپک روی آن را پوشانیده است. مرتب با خلال نوک‌تیزی به دندان‌های ریز و سفیدش ور می‌رفت، چشم‌های ریزِ گردِ سبزرنگش لبخند می‌زد و صدایش لحن دوستانه و نرمی داشت. مادر برای آندره نقل می‌کرد: «یارو خیلی مؤدبه؛ دائمآ تبسم می‌کنه، اما به عقیده من این کار اصلا خوب نیست چون وقتی کسی چنین شغلی‌رو داره نباید این جور نیشخند بزنه...» ـ بله، بله، این‌ها آدم‌های مهربون و خندانی هستند. بهشون می‌گن: «این آدم باهوش و شریف را ببینین، برای ما خطرناکه پس دارش بزنین!» تبسم می‌کنن و آدم را دار می‌زنن آنگاه باز هم لبخند می‌زنن. مادر گفت: «اون که برای تفتیش به خونه ما اومد آدم ساده‌تری بود! ولی فورآ معلوم شد که پست‌فطرته...» ـ آن‌ها دیگه آدم نیستند بلکه چکش‌ها و ابزاری هستند برای کر و گیج کردن مردم. فایده‌شون اینه که مارو طوری درست کنن که دولت آسون‌تر بتونه از ما استفاده کنه. خود این‌ها با دستی که مارو اداره می‌کنه ساخته شدن و می‌تونن هر چه رو که بهشون فرمون می‌دن بدون چون و چرا اجرا کنن. ـ چه شکمی داره!»

نظرات کاربران

Aysa
۱۳۹۹/۰۷/۲۲

کتاب راجب زنی که تموم زندگیش کار خاصی نکرده و به خاطر پسرش وارد راه انقلابی میشه اما کم کم ، میلش به آزادی ، به قول خودش "آتشی رو توی قلبش روشن میکنه که خاموش نمیشه" با اینکه ماکسیم گورکی

- بیشتر
Fereshte
۱۳۹۶/۱۲/۱۷

سونوگرافی جنسیتم را به مادرم شناساند و مادرم آن را به من هر بار که مرا به نام فرشته صدا می زد دخترانگی ام را قلقلک می داد و مسئولیتم را گوش زد می کرد زاده شدم دختربچه ای شدم دختری شدم زن شدم مادر شدم مادر یک دختر شدم تن

- بیشتر
صباخانوم
۱۳۹۶/۱۰/۱۳

یه شاهکار بینظیر حتما بخونید

totoro
۱۳۹۹/۰۷/۱۰

ماکسیم گورکی اونقدر قشنگ تونسته بود افکار و احساسات یک مادر رو بیان بکنه که آدم فکر میکنه شاید این مرد تو زندگیش یه مادر بوده🙃

نسیم رحیمی
۱۳۹۹/۰۵/۱۹

کتاب های انقلابی که مبارزه مردم علیه استبداد رو نمایش میده برای من به شخصه جذاب و قابل احترام هست و از مطالعه این دست کتابها لذت می برم و این کتاب هم جالب و خوب بود اما از اواسط

- بیشتر
Hossein Mehrabi
۱۳۹۹/۰۲/۱۶

کتاب خیلی خوب ،🙏

كاربر نگار حبيبي
۱۳۹۹/۰۳/۲۸

خیلی قشنگ و جذاب بود.

Naarvanam
۱۴۰۱/۰۴/۲۸

خیلی وقت بود از خواندن یک کتاب این همه هیجان زده نشده بودم... لحظه لحظه های رمان "مادر" را ما داریم زندگی میکنیم بااینکه این کتاب صد و شانزده سال پیش و در کشوری دیگر نوشته شده، ولی انگار برای سالهای ۱۳۹۰

- بیشتر
wilhelmina
۱۳۹۹/۰۵/۱۹

منو یاد ژرمینال امیل زولا انداخت،در یک کلمه شاهکار، از خوندنش پشیمون نمیشید

fatemeh
۱۴۰۰/۰۶/۱۹

از خوندنش خیلی لذت بودم. کتاب داستان سرنوشت آدم‌هاییه که از ظلم خسته میشن و برای گرفتن حقشون قیام می‌کنند و باعث اگاهی و روشنی راه دیگران میشن و تا اخرین نفس برای حقشون می‌جنگن

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۴۶۵)
مردم بیچاره از کجا نیروی زجر کشیدن به‌دست می‌آورند؟» مادر آهی کشید و جواب داد: «به اون عادت می‌کنن.»
Aysa
سابقآ اشخاص رو به علت دزدی حبس می‌کردن حالا برای اینکه حقیقتو می‌گن به زندون می‌اندازن.
Amir Reza
هر چه آدم کم‌تر بدونه راحت‌تر می‌خوابه!
پویا پانا
«حتی خدا را برای فریفتن ما به کار بردند! لباس دروغ و افترا بر او پوشاندند تا روح ما را بکشند...»
شراره
وقتی آدم احمق باشه چاره‌ای جز درد کشیدن و تحمل رنج نداره...»
°DEHGHAN°
حق را در خون نمی‌شود غرق کرد!
پویا پانا
«روح زنده شده را نمی‌توان کشت.»
پویا پانا
«به زودی همه آدم‌های با شرف را به زندان می‌اندازند. واقعآ چه زندگی طاقت فرسایی!»
پویا پانا
«مادران برای همیشه و برای همه چی به اندازه کافی اشک دارن...
Mary gholami
«هزینه زندگی روز به روز گران‌تر می‌شه به همین جهت که مردم از همیشه بدتر شده‌اند. وقتی باید گوشت گاو درجه دو را هر لیوری چهارده کوپک و نان را دو کوپک و نیم بخرند، خوب معلومه که بد می‌شن...»
پویا پانا

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
تومان