کتاب ترس
معرفی کتاب ترس
کتاب ترس نوشتۀ تیک نات هان به ما میآموزد این حس غریزی را مدیریت کنیم و کنترل زندگیمان را از دست آن بیرون بیاوریم. در این کتاب، تیک نات هان، معلم با استعدادی که زمانی نامزد جایزۀ نوبل صلح شده بود، ریشۀ ترسهای ما را بررسی میکند
درباره کتاب ترس
اکثر ما زندگیای مملو از لحظات شگفتانگیز و دشوار را تجربه کردهایم. اما برای بیشترمان، حتی زمانی که غرق در لذت هستیم، ترسی در پس این شادی نهفته است. ترس طبیعیترین حسی است که از زمان تولد در انسان شکل میگیرد و میتوان ردپای آنها در تکتک لحظههای شاد و غمگین زندگی دید. میترسیم این لحظه تمام شود، میترسیم به آنچه میخواهیم نرسیم، یا آنچه را دوست داریم از دست بدهیم، یا میترسیم که امنیت نداشته باشیم. معمولاً بزرگترین هراس ما آگاهی از این است که روزی قلبمان از حرکت خواهد ایستاد؛ بنابراین حتی زمانی که همة شرایط شادی مهیاست، بازهم شادی ما کامل نیست.
تنها راه فرونشاندن ترس و رسیدن به شادیِ واقعی این است که بپذیریم این ترس وجود دارد و بادقت و موشکافانه منبع آن را بررسی کنیم. بهجای تلاش برای فرار از ترس، میتوانیم آن را به ضمیر خودآگاهمان دعوت کرده و به شکلی عمیق بررسیاش کنیم. با خواندن ترس؛ خرد لازم برای عبور از طوفان، در سفری معنوی، با کودک درونمان صحبت میکنیم، ریشههای ترس را میشناسیم و میآموزیم که آن را در آغوش بگیریم.
خواندن کتاب ترس را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
اگر در دنیای پرتلاطم امروز درگیر نگرانیهای شغلی هستید و یا در رابطهای ناسالم به سر میبرید که میترسید آن را ترک کنید، خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنیم.
درباره تیک نات هان
تیک نات هان در سال ۱۹۲۶ در نگوین متولد شده است. او یک راهب بودایی و فعال صلح ویتنامی و بنیانگذار سنت دهکده آلو است. او تا کنون بیش از ۱۰۰ کتاب از جمله بیش از ۷۰ کتاب به زبان انگلیسی منتشر کردهاست.او در نهضت صلح فعال است و راه حلهای غیر خشونتآمیز درگیری را ترویج میکند.[۵] وی همچنین از مصرف فراوردههای حیوانی (گیاهخواری) خوداری میکند و این برای عدم خشونت به حیوانات است.
بخشهایی از کتاب ترس
میدانستم باید بسیار آرام باشم. چند دم و بازدم عمیق را انجام دادم و گفتم: «نه، برای رفتن به دانانگ منتظر هواپیمام. قراره در مورد سیلاب تحقیق کنم و ببینم چه کمکی میتونم بکنم.» با او احساس همدلی بسیاری داشتم؛ از صدایم مشخص بود. همانطور که مشغول صحبت بودیم، توانستم با او در این مورد صحبت کنم که به عقیده من، جنگ نه فقط برای ویتنامیها، بلکه برای امریکاییها نیز تلفات زیادی به بار آورده است. سرباز هم آرام گرفت و ما توانستیم با هم صحبت کنیم. چون با وضوح و آرامش کافی صحبت کردم، خطر از کنار گوشم گذشت. اگر ازروی ترس عکسالعمل نشان داده بودم، ممکن بود آن افسر هم ازروی ترس به من شلیک کند؛ بنابراین گمان نکنید خطرها فقط ناشی از محیط پیرامون ما هستند. آنها از درون ما سرچشمه میگیرند. اگر آگاه نباشیم و به طور عمیق به ترسهای خود نگاه نکنیم، ممکن است خطرات و حوادث را بهطرف خود جلب کنیم. همه ما ترس را تجربه میکنیم، ولی اگر بتوانیم به شکل عمیق به درون ترسمان بنگریم، میتوانیم از چنگال آن رها شویم و شادی را لمس کنیم. ترس باعث میشود روی گذشته تمرکز کنیم یا در مورد آینده نگران باشیم. اگر بتوانیم ترس خود را بپذیریم، میتوانیم درک کنیم که در حال حاضر خوب هستیم.
امروز و در همین لحظه، هنوز زندهایم و جسممان خیلی خوب کار میکند. هنوز میتوانیم اسمان زیبا را ببینیم و صدای کسانی را بشنویم که دوستشان داریم. نخستین مرحله نگاهکردن به ترس این است که ترس را بدون پیشداوری به ضمیر خودآگاهمان دعوت کنیم. تنها با ملایمت میپذیریم که این ترس وجود دارد و همین امر برای ما بسیار تسکیندهنده خواهد بود. سپس، هنگامی که ترسمان آرام گرفت، میتوانیم با مهربانی آن را در آغوش بگیریم و در جستوجوی ریشهها و سرچشمه آن باشیم. درک ریشه اضطرابها و ترسها به ما کمک میکند آنها را رها کنیم. آیا ترس ما از چیزی سرچشمه میگیرد که همین حالا در حال وقوع است یا ترسی کهنه است؛ مثل ترسای ناشی از دوران کودکی که درون ما نهادینه شده است؟ وقتی فراخواندن همه ترسها به ضمیر خودآگاهمان را تمرین میکنیم، به این آگاهی میرسیم که هنوز زندهایم و چیزهای زیادی برای قدردانی و شادی داریم. اگر درگیر فرار از ترسها و مدیریت آنها نباشیم، میتوانیم از درخشش آفتاب، مه، هوا و باران لذت ببریم. اگر به ترس خود عمیق بنگرید و درک روشنی از آن داشته باشید، آنگاه میتوانید بهراستی، آنگونه که شایسته است زندگی کنید.
حجم
۱۱۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۱۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
من کتاب چاپیش رو خریدم و پشیمونم. متنش روونه اما چیز خاصی نداره. بیشتر شبیه آموزش مدیتیشنه تا کتابی دربارهی فلسفهی ترس و آموزش علمی مواجهه با اون. شاید بشه با تخفیف و به سختی یک بار خوندش. در کل
عالی ترین کتاب دنیا بود
ب خلاف فصلهای اولیه کتاب که بسیار جذاب و مفید بود فصلهای انتهایی کاملا بی ربط بود و استایل کتاب تغییر کرد که اصلا دوستش نداشتم
به نظر نمی رسه چیز خاصی داشته باشه