
کتاب هنر زندگی کردن
معرفی کتاب هنر زندگی کردن
کتاب الکترونیکی «هنر زندگی کردن» نوشتهٔ «تیکنات هان» و با ترجمهٔ «امید حسینی» توسط نشر میلکان منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ آثار معنوی و خودشناسی قرار میگیرد و به موضوعاتی چون ذهنآگاهی، آرامش، معنای زندگی و مواجهه با رنج و مرگ میپردازد. نویسنده، که یکی از شناختهشدهترین معلمان بودیسم و ذهنآگاهی در جهان است، تلاش کرده آموزههای بودایی را با زبانی روشن و کاربردی برای زندگی امروز ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هنر زندگی کردن
«هنر زندگی کردن» اثری ناداستان و معنوی است که به بررسی عمیق مفاهیم بودایی دربارهٔ زندگی، مرگ، رنج و شادی میپردازد. «تیکنات هان» در این کتاب، آموزههای خود را با تکیهبر تجربههای شخصی و آموزههای سنتی بودیسم ارائه داده و تلاش کرده است آنها را با نیازهای انسان معاصر پیوند بزند. ساختار کتاب بر پایهٔ گفتوگو با مفاهیمی چون ذهنآگاهی، همهستی، پوچی، بینشانی و ناپایداری استوار شده و نویسنده با مثالها و تمرینهای عملی، خواننده را به تأمل دربارهٔ معنای واقعی زندگی و مرگ دعوت میکند. این کتاب در قالبی آموزشی و تأملبرانگیز نوشته شده و هر فصل آن به یکی از جنبههای اساسی زیستن آگاهانه میپردازد. «هنر زندگی کردن» نهتنها به آموزههای بودایی وفادار مانده، بلکه آنها را بهگونهای بازآفرینی کرده که برای هر کسی با هر پیشینهٔ فکری قابل لمس باشد.
خلاصه کتاب هنر زندگی کردن
کتاب «هنر زندگی کردن» با روایتی از تجربههای شخصی و آموزههای بودایی آغاز میشود و بهتدریج خواننده را به سفری درونی برای کشف معنای زندگی و مرگ میبرد. نویسنده با طرح پرسشهایی بنیادین دربارهٔ چیستی زندگی، مرگ، رنج و شادی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ جایگاه خود در جهان دعوت میکند. او باور دارد که بسیاری از رنجهای انسان از سه دیدگاه نادرست سرچشمه میگیرد: تصور خودِ مجزا، باور به فناپذیری مطلق و جستوجوی خوشبختی در بیرون از خود. در ادامه، «تیکنات هان» هفت حوزهٔ تمرکز را معرفی میکند که به رهایی از این دیدگاههای نادرست کمک میکنند: پوچی، بینشانی، بیهدفی، ناپایداری، بیتمنایی، رهاکردن و نیروانا. هر یک از این حوزهها با تمرینهایی همراه است که هدفشان پرورش ذهنآگاهی و رسیدن به آرامش و آزادی در لحظهٔ اکنون است. نویسنده با مثالهایی از طبیعت، مانند گل، ابر و رودخانه، نشان میدهد که همهچیز در جهان بههمپیوسته و در حال دگرگونی است و هیچ موجودی بهتنهایی و جدا از دیگران وجود ندارد. در بخشهایی از کتاب، به موضوعاتی چون تداوم انرژی پساز مرگ، نقش عمل و گفتار در تداوم وجود، و اهمیت مراقبت از زمین و جامعه پرداخته شده است. نویسنده تأکید دارد که با ذهنآگاهی و پذیرش ناپایداری، میتوان رنج را به عشق و شناخت تبدیل کرد و کیفیت زندگی را بهبود بخشید. تمرینهای تنفس آگاهانه، مراقبه و ارتباط با بدن و طبیعت، ابزارهایی هستند که در این مسیر به کار میآیند. پیام اصلی کتاب این است که زندگی در لحظهٔ اکنون، با پذیرش همهستی و رهاکردن دیدگاههای محدودکننده، راهی برای رسیدن به آرامش، شادی و آزادی است.
چرا باید کتاب هنر زندگی کردن را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی عمیق به مفاهیم بنیادین زندگی، فرصتی برای بازنگری در باورها و نگرشهای فردی فراهم میکند. «هنر زندگی کردن» با ارائهٔ تمرینهای ذهنآگاهی و مثالهای ملموس، راههایی برای مواجهه با رنج، اضطراب و ترس از مرگ نشان میدهد. خواندن این اثر میتواند به درک بهتر ارتباط انسان با خود، دیگران و طبیعت کمک کند و الهامبخش تغییراتی مثبت در سبک زندگی باشد. همچنین، کتاب بهگونهای نوشته شده که هم برای آشنایان با آموزههای بودایی و هم برای کسانی که بهدنبال معنای عمیقتری از زندگی هستند، قابل استفاده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به خودشناسی، معنویت، ذهنآگاهی و فلسفهٔ زندگی مناسب است. همچنین کسانی که با دغدغههایی مانند اضطراب، سوگ، ترس از مرگ یا احساس جدایی از دیگران روبهرو هستند، میتوانند از آموزههای این کتاب بهره ببرند. «هنر زندگی کردن» برای هر کسی که بهدنبال آرامش درونی و کیفیت بهتر زندگی است، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب هنر زندگی کردن
«سکون در دهکدهٔ پلام، مرکز عمل به ذهنآگاهی در فرانسه که در آن زندگی میکنم، قبلاً ایوانی به اسم «ایوان گوشدادن به باران» داشتیم. مخصوص همین کار درستش کرده بودیم: بنشینیم و به باران گوش دهیم و لازم نباشد به هیچچیز دیگری فکر کنیم. با گوشدادن به باران، ذهن به حالت سکون میرود. رساندن ذهن به سکون آسان است. فقط لازم است به یک چیز توجه کنید. مادامیکه ذهنتان به باران گوش میدهد، به هیچچیز دیگری فکر نمیکند. لازم نیست برای ساکنکردن ذهنتان تلاشی کنید. فقط باید آرام باشید و به گوشدادن به باران ادامه دهید. هرچه مدت بیشتری این کار را کنید، ذهنتان ساکنتر میشود. وقتی اینگونه در وضعیت سکون بنشینیم، میتوانیم همهچیز را همانطور که واقعاً هست، ببینیم. وقتی جسم آسوده باشد و ذهن آرام شود، میتوانیم آشکارا ببینیم. آنگاه همچون آب دریاچهای کوهستانی، آرام و زلال میشویم؛ همچون دریاچهای که سطح آرامش آسمان آبیِ بالاسر و ابرها و قلههای سنگیِ اطراف را، همانطور که واقعاً هست، منعکس میکند. مادامیکه بیقرار باشیم و ذهن آرام نگیرد، نمیتوانیم واقعیت را آشکارا ببینیم. آنوقت همچون دریاچه در روزی طوفانی میشویم که سطحش آشفته شده و نمایی کجومعوج از آسمان را منعکس میکند. اما همینکه سکونمان را بازیابیم، میتوانیم عمیق نگاه کنیم و حقیقت را ببینیم.»
حجم
۱۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه