دانلود و خرید کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن ویلیام اروین ترجمه شادی نیک‌رفعت
تصویر جلد کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن

کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن

معرفی کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن

کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن نوشتۀ ویلیام اروین و ترجمۀ شادی نیک رفعت است. نشر گمان این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این کتاب یکی از کتاب‌های «مجموعۀ خرد و حکمت زندگی» است. با این کتاب درخواهیم یافت که وقتی سازوکار آزمون رواقی را به کار می‌بریم، هم اوقات‌مان خوش‌تر می‌گذرد، هم زندگی‌مان زیباتر می‌شود و هر زمان هم که وقت رفتن باشد، مرگی بهتر خواهیم داشت.

درباره کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن

کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن می‌کوشد نشان ده که فلسفۀ رواقی در قرن بیست‌و‌یک چه شکلی دارد.

این کتاب، حاوی پیشنهادات و آرای فیلسوفان رواقیِ قرن بیست‌و‌یک است. نویسنده این نظرات را با پژوهش‌های صورت‌گرفته در روانکاویِ اواخر قرن بیستم در هم می‌آمیزد. وی باور دارد که فلسفۀ رواقی می‌تواند مانند یک ابزار باشد؛ ‌ابزاری همچنان سودمند که در زندگی‌های مدرن هم به کار می‌آید.

کتاب با شرح و گسترش انواع مشکلاتی که در معرض‌شان هستیم و نیز به شرح واکنش‌های معمول‌مان به آنها آغاز می‌شود. پس از آن به روانشناسیِ مشکلات پرداخته شده است: چرا احساسات‌مان این‌قدر درگیر مشکلات می‌شود؟ چطور می‌شود مشکلات را نه تجربه‌هایی نافرجام که به‌دیدهٔ آزمونی برای سنجش انعطاف‌پذیری و ذکاوت‌مان ببینیم؟ این رویکرد تأثیر شگرفی بر واکنش ما به مشکلات دارد. جای آن‌که عصبانی و مضطرب شویم، در نهایتِ تعجب می‌بینیم در برابر آن چالشی که مشکلْ پیش پایمان گذاشته، مشتاقانه قد علم کرده‌ایم.

راهنمای عملی رواقی زیستن یکی از کتاب‌های «مجموعۀ خرد و حکمت زندگی» است. در آغاز این کتاب آمده است که:

«کتاب‌های این مجموعه فلسفه را ساده نمی‌کنند بلکه از ابهّتِ هراس‌آورِ فلسفه می‌کاهند. پیشنهادهایی هستند برای ‌«تفکر»، دعوت به اندیشیدن در زندگیِ روزمره و تأمل در مسائلی که هرروزه با آن مواجهیم، اندیشیدن به غایت و معنای زیستن، لذات دنیا، تنهایی، عشق، دوستی و غیره. می‌خواهیم کتاب‌ها نقطهٔ عزیمتی باشند برای فکر کردن به پرسش‌های ازلی ابدیِ انسانی و همچنین تعمق در خوشی‌ها و مصائبِ انسانی که در این گوشهٔ جهان و در این جای تاریخ پدیدار شده است.»

خواندن کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب راهنمای عملی رواقی زیستن

«زندگی گاه آرام پیش می‌رود ـ‌گاهی حتی فوق‌العاده بی‌دردسر سپری می‌شودــــــ که ناغافل سروکلهٔ مشکل پیدا می‌شود. سرکار، وقتِ بازی، در خانه، و گاهی هم مثل آن روز در فرودگاه می‌تواند در حین سفر رخ نماید. ممکن است اصلاً نتوانید به قول و قرارهایتان برسید و مجبور شوید ازنو برنامه‌ریزی کنید.

چیز عجیبی نیست که در روزی عادی هم دردسرهایی پیش بیاید. انگشت پایتان را به‌جایی بکوبید یا نان تست صبحانه را بسوزانید. وسط باران بدون چتر بمانید یا در راه اداره در ترافیک وحشتناکی گیر کنید. اما به اینها می‌گویند خرده‌مشکل‌های زندگی، دردسرهای کوچکی که وقفه ایجاد می‌کنند. مبتلا شدن به آنفولانزا خب مثلاً مشکل جدی‌تری‌ست، به‌خصوص اگر تا چند روزی از کار و زندگی بیفتیم. ناگهان از کار بیکار شدن هم بی‌شک از مشکلات بزرگ است چون وادار می‌شویم همهٔ برنامه‌های ماه‌های آتی را تغییر دهیم. البته مرگ همسر، ابتلا به بیماری لاعلاج، یا حبس رفتن برای جرمی که مرتکب نشده‌ایم ــــــ یا شاید هم شده‌ایم‌ــــــ همه مصائبی‌اند که بار ناخوشایندی و حزنشان خیلی سنگین‌تر است.

شاید فکر کنید این که عاقبت همه می‌میریم از آن دست مصائب هولناک باشد. البته مهم است که بعدِ مرگ چه اتفاقی می‌افتد. فرض کنید زندگیِ بعد از مرگ وجود ندارد. در این‌صورت بازماندگان بیشتر اذیت می‌شوند،‌ تا خودمان. از همهٔ این‌ها گذشته،‌ اگر زندگیِ بعدازمرگی در کار نباشد، دیگر لازم نیست نگران تغییرِ برنامه‌ها باشیم؛ مرگمان می‌شود حُسن ختام برنامه‌ها؛ نقطه.

اما اگر زندگیِ بعدازمرگی هست، می‌شود مرگ را هم مشکل به‌شمار آورد. اگر تناسخی در کار باشد، ممکن است باز هم در هیئت انسانی به این دنیا بازگردیم، که در این‌صورت مرگ هم می‌شود صرفاً پلی به زندگیِ دیگر با مشکلاتی دیگر، که این خودش باز معضل دیگری‌ست. و اگر نه در هیئت انسانی، که به‌فرض در قالب پشه‌ای به این دنیا بازگردیم، با مشکلات بی‌شماری روبه‌رو خواهیم شد ـ‌هرچند قوهٔ تفکرمان در مقام یک پشه مصائب چندانی را در نمی‌یابد.

مع‌الوصف،‌ فرض کنید در زندگیِ پس از مرگ خبری از تناسخ نیست؛ انگار فقط ادامهٔ هستیِ خودمان باشد. اگر زندگیِ پس از مرگ در جهنم سپری شود،‌ مرگ یعنی مشکلی به‌غایت بزرگ. اگر هم قرار به زندگی در بهشت باشد،‌ مرگ چیزی نیست جز تحول و تطوری شگرف ـ‌و زندگی کمافی‌سابق درجریان و روبه‌جلوست‌ــــــ همچون گذاری مبارک است به وجودی بس والاتر.

گذشته از این‌که شادکامی آنجا اساساً چطور و چقدر می‌پاید؛ مسئله این است که وقتی به بهشت می‌روی،‌ وجود و شخصیتت را هم با خودت می‌بری ـ‌که یعنی احتمالاً آن خصیصهٔ قدردان نبودن و پیش‌پاافتاده دیدنِ همه‌چیز را هم با خود داری. چیزی نمی‌گذرد که کمال و بی‌نقصیِ بهشت هم برایمان عادی می‌شود، و برای همین دیگر چیز خوشحال‌کننده‌ای نیست. چه‌بسا حکمت بی‌کران خداوند اقتضا کند در بهشت هم مشکلات کوچکی پیش بیاید تا کمتر لوس و ننر شویم.

به همین صورت هم شیطان ـ‌اگر وجود داشته باشدــــــ احتمالاً می‌فهمد جهنمی که مشکل به آن راه یابد بسیار جهنمی‌تر است از جهنمِ بی‌مشکل. برای همین هم می‌کوشد دوزخیان را از یأس و نومیدی رها کند. او مخصوصاً گهگاهی کورسوی امیدی نشان می‌دهد، بعدش هم مشکلی پیش پایشان سبز می‌کند و امیدشان را ناامید.

***

بعضی وقت‌ها، طبیعت سنگ جلوِ پایتان می‌اندازد. موقع رانندگی، ناگهان آهویی پیدا می‌شود و ماشین را درب‌وداغون می‌کند. یا طوفان بزند برق خانه را یک هفتهٔ تمام قطع کند. این وقت‌هاست که می‌فهمید چقدر به انرژیِ برق بی‌تفاوت بوده‌اید، و وقتی دوباره وصل می‌شود، می‌فهمید ـ‌البته اگر حواستان جمع باشدــــــ دوباره چقدر زود به وجود برق عادت می‌کنید.

البته بیشتر وقت‌ها این آدم‌ها هستند که مانع کارتان می‌شوند، که اغلب هم قصدوغرضی ندارند. مثلاً وقتی گارسن در آوردنِ سفارش ناشیگری کند. یا راننده برای زیرنگرفتنِ آهو و اجتناب از مشکلْ فرمان را بگیرد سمتِ ماشین شما؛ پیچیدن او همانا و پیچیدنِ بالاجبارِ شما و تصادفتان هم همانا؛ هم ضرر مالی می‌زند، هم شاید جانی.

در برخی موارد هم آدم‌ها عامدانه مشکل‌ساز می‌شوند. فی‌المثل، پدری برای تنبیه دخترش، که نمره‌های پایینی گرفته، یک ماه مدارک رانندگی و ماشین را از او بگیرد. از نظر دختر شاید این بدترین مصیبتِ ممکن باشد. یا هم مثلاً وقتی کسی جیبتان را بزند و به دردسر بیفتید. شاید کیفتان را زده چون پولش را موقع فروختن مواد دزدیده‌اند؛ پس عملاً مشکلِ شما راه‌حلی‌ست برای مشکلِ خودش. این راه هم بگویم، مواردی از این دست نشان می‌دهند مصائب ممکن است، مثل بیماری، واگیردار باشند. و حالا آخرین نوع مشکل: گاهی خباثتِ محضِ آدم برای دیگری مصیبت به بار می‌آورد. در عالم بچگی شاید اسباب‌بازیِ مورد علاقهٔ خواهر یا برادرتان را گرفته‌اید تا اشکش را دربیاورید.

وقتی از دستِ کسی عصبانی هستید،‌ به این فکر کنید که همان‌قدر که دیگران مسببِ خیلی از مشکلاتتان هستند، شما هم مسئول برخی از مشکلات آن‌هایید. درست است که خیلی روی اعصابتان هستند، اما شاید، شاید، وجود شما هم همان اندازه برایشان آزاردهنده است. اصلاً شاید همین زودرنجیِ شما آزارشان می‌دهد. راحت از کنار این قضیه می‌گذریم، چون حواسمان معمولاً به مشکلاتی‌ست که دیگران برایمان تراشیده‌اند، نه دردسرساز بودنِ خودمان. یک نشانهٔ بلوغ فکری این است که بفهمید تا چه اندازه خودتان، عمدی یا غیرعمدی،‌ زندگی را به کام بقیه تلخ می‌کنید. جا دارد اینجا سخنان سنکا را به یاد آوریم که می‌گوید: ‌«ما همه آدم‌های بدی هستیم که میان بدها زندگی می‌کنیم؛ فقط یک چیز تسلایمان می‌دهد ـ‌بپذیریم که نباید به هم سخت بگیریم.‌»۳


sbabayan
۱۴۰۱/۱۰/۱۱

این کتاب نوشته جذابی در معرفی اصول زیستن فلاسفه رم باستان به نام رواقیون می باشد. کل کتاب دیدگاه انسان را در مواجهه با مشکلات زندگی عوض میکند و تاب آوری انسانها را افزایش می دهد. به شخصه بسیار استفاده

- بیشتر
mansoure
۱۴۰۱/۰۳/۰۱

این کتاب برای همه ی آدمهای دنیای مدرنیته راهگشاست. همه ی کسانی که فکر می‌کنند در جهانی سرشار از بلایا تنها رها شده اند

نفس آرین
۱۴۰۱/۰۶/۰۶

لطفا در طاقچه بی نهایت قرارش بدید

سجاد
۱۴۰۲/۰۴/۱۶

به نظرم کتاب بر خلاف نامش زیاد مطلب فلسفی تو محتواش نداره و بیشتر تجربیات شخصی نویسنده است.مطلب خاص علمی نداره.به جای این کتاب مثنوی و بوستان و گلستان خودمون رو بخونین مثلا در جایی از کتاب در مورد شکرگزاری

- بیشتر
vafadar
۱۴۰۲/۱۱/۲۱

کتابی بسیار خوب از فیلسوف آمریکایی زمانه ی ما ، آقای اروین ، و قیمت گذاری بسیار نامناسب ، ۶۰ و خورده یی برازنده نیست ... :))

hamideh
۱۴۰۲/۱۱/۰۲

دیدگاه جالبی به مشکلات داره و روش های مفیدی برای کنار اومدن با اونها

سپهر
۱۴۰۲/۰۲/۲۷

Good

alikazemi7
۱۴۰۲/۱۰/۰۳

نزدیکی روش‌های زندگی رواقی به آموزه‌های اسلام برایم جالب بود. با این حال اگرچه رو‌شها بعضا مشترک هستند اما اهداف و نیات در رواقی‌گری و اسلام، تفاوتهایی دارد. جدا از اراجیفی که گاها نویسنده به دلیل بی خدا بودنش نوشته بود،

- بیشتر
یأس و نومیدی همان‌قدر دست خودمان است که عطسهٔ زکام بهاری در هوایی مملو از گَردهٔ گُل. گویا ناگزیریم. گرچه عطسه و یأس فرق بزرگی دارند. عطسه سینوس‌ها را پاکسازی می‌کند و حالمان را بهتر.‌ یأس اما اغلب موجب خشم می‌شود،
سبا
این را هم همیشه آویزهٔ گوشتان کنید که چیزی داریم به مراتب بدتر از شکست: هیچ تلاشی نکردن به سببِ ترس از شکست.
sbabayan
راحت می‌شود گفت خشم و یأسْ تنها واکنشِ معمول و طبیعیِ آدم‌هاست. اما بیشتر که نگاه می‌کنیم می‌بینیم هنوز هستند آدم‌هایی که زیر بار مشکلات زود کمر راست می‌کنند ـ‌یا حتی بهتر، نیازی نمی‌بینند به حالت عادی باز گردند چرا که از روبه‌رو شدن با مشکل ابایی ندارند. چنین افرادی در نهایت آدم‌های قوی و حتی پهلوان‌مسلکی می‌شوند.
سبا
از بد ماجرا، خشمی که سراغمان می‌آید هم اغلب مسری‌ست، چون بیشتر وقت‌ها خشممان متوجه کسی‌ست، و وقتی آن را ابراز می‌کنیم او هم ممکن است با عصبانیت جوابمان را بدهد. گاهی هم با فردِ خاطی از عصبانیت خود حرف نمی‌زنیم؛ نفر سومی پیدا می‌کنیم و شرح مصیبت می‌دهیم، چون دوست داریم بر عصبانیتمان مُهر تأیید بزنند؛ می‌خواهیم مطمئن شویم کاملاً حق داشتیم عصبانی شویم. مهم‌تر آن‌که، دوست داریم کسی غمخوارمان باشد
lordartan
عاموس تورسکیِ روانشناس در سال ۱۹۹۶ فهمید سرطان بدخیم پوستی دارد. او به زندگیِ عادی‌اش ادامه داد، و خیلی از آدم‌های دوروبر هم از وضعیتش هیچ خبردار نشدند؛ کمی بعد هم در پنجاه‌ونه سالگی از دنیا رفت. یک بار که حرف از مرگ زودهنگام او شد، به دوستش گفته بود: ‌«زندگی مثل کتاب است. کوتاهیِ آن دلیلِ بر بد بودنش نیست. دست بر قضا خیلی هم کتاب خوبی بود.‌»
sbabayan
‫ آرمسترانگ آدم متفاوتی‌ست، اما باز هم مثل او پیدا می‌شود. دوروبر را نگاه کنید و ببینید آدم‌های دیگری هم هستند که مقابل مشکلات بزرگ، با سکوت و شجاعت محض، قد علم می‌کنند.
سپیده

حجم

۱۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان