مارک منسون
مارک منسون (مارک منسن) وبلاگنویس آمریکایی است که کتابهای خودیاری او در سراسر دنیا پرفروش و محبوب هستند. در ایران هم از هر کتاب او چندین ترجمه وارد بازار شده و به خاطر صمیمت و خودمانی بودن آثارش، کتابهایش خیلی زود مخاطبهای زیادی پیدا کردهاند. او پیش از اینکه تبدیل به نویسندهی کتابهای خودیاری شود، یک بلاگر شناختهشده و تاثیرگذار بود که محتواهایی درمورد فرهنگ، پیدا کردن شریک عاطفی دلخواه، روابط انسانی، بهبود مهارتهای ارتباطی، تصمیمگیری و... تولید و منتشر میکرد.
زندگی، تحصیل و حرفهی مارک منسون
مارک منسون در ۹ مارس ۱۹۸۴ متولد شد و در آستن تگزاس پرورش پیدا کرد. او در نوجوانی و اوایل جوانی مثل خیلی از آدمها در این دنیا از ابتدا نمیدانست که چه استعداد و علاقهمندیهایی دارد، بنابراین پا به رشتههای متعددی (علوم مالی، روابط بینالملل و...) گذاشت که نتایج موفقیتباری را هم برای او به ارمغان نیاوردند! مثلا در سال ۲۰۰۷ از دانشگاه بوستون آمریکا در رشتهی علوم مالی فارغالتحصیل شد. این رشته برای او چندان موفقیتی به همراه نیاورد و خودش هم خیلی خوب میدانست که در دنیای علوم مالی فرد موفقی نخواهد بود.
منسون کمی پس از فارغالتحصیلی یک وبلاگ برای خودش دست و پا کرد و دست به نوشتن و انتشار نوشتههایش زد. مارک زمان زیادی از وقتش را به بلاگ کردن و تولید محتوا اختصاص میداد و به طور منظم در فضای وب مطلب منتشر میکرد. نظم و استمرار او در نوشتن و انتشار نوشتهها باعث شد که در مدت نه چندان طولانی (حدودا دو سال) مخاطبهای نوشتههای او در وبلاگش به بیش از یک میلیون نفر برسد. مخاطبهای وبلاگ منسون در حال حاضر چیزی بیش از ۱۵ میلیون نفر هستند که روزانه به مطالب او سر میزنند و دیدگاه او را دوست دارند.
تولید محتوا و انتشار برای مارک منسون آنقدر آورده داشت تا جایی که در سال ۲۰۱۵ توانست مدرسهی آنلاین (The Subtle Art School) و برند شخصی خودش را سر و شکل بدهد. او در این مدرسهی آنلاین کارگاهها و دورههای ویدیویی را بارگزاری میکرد و افرادی که قبلا از مطالب مارک استقبال کرده بودند با پرداخت مبلغی میتوانستند از این دورهها هم بهرهمند شوند.
به این شکل بود که مارک منسن به مرور صدای خودش را در نوشتههایش پیدا کرد و آموزش به افراد را برای کسب درآمد انتخاب کرد. بنابراین مارک هیچوقت تبدیل به یک بلاگر تبلیغاتچی نشد و به گفتهی خودش هرگز هم نخواهد شد!
شکستهای پی در پی مارک منسن
مارک به جز رشتههای نامرتبط به شخصیت خود (پیش از شروع نوشتن و بلاگ کردن) شکستهای حرفهای دیگری را هم تجربه کرده بود. او موفق شد که سه هفته پس از استخدام در یک موسسهی مالی و اعتباری اخراج شود! او اخراج شد، چون وقت کاریاش را به کتاب خواندن میگذراند و مدیرش از اینکه او یک عالمه کتاب را در همین مدت کم خوانده بود، حسابی شکایت داشت! این اخراج برای مارک دردناک نبود، اما باعث شد تا او بالاخره صدای درونیاش را بشنود که میگفت باید به دنبال یک شغل به درد بخور بگردی!
شکست حرفهای دیگر مارک مربوط میشود به زمانی که دوست داشت یک موزیسین حرفهای شود و یک موزیسین نیمهحرفهای هم از او درنیامد! قاعدتا این شکستهای پی در پی میتوانست کسی را به طور کامل نابود کند، اما این موضوع درمورد مارک منسون صدق نمیکرد! چرا که او با یک لپتاپ دلش را به دریا زد و کسب و کار خودش را شروع کرد. از سال ۲۰۰۷ دست به کار شد و بلاگنویسی کرد تا سال ۲۰۰۸ که مخاطبهای ثابت و مشتاقی از سراسر دنیا پیدا شدند و او توانست به درآمد خیلی خوبی برسد.
هفت سال بعد برای منسون به شکل کار از راه دور گذشت و او به بیش از ۵۰ کشور دنیا سفر کرد و همزمان برای وبلاگش که تنها منبع درآمد او محسوب میشد، محتوا تولید میکرد. او در این هفت سال حداقل سه زبان را به خوبی فرا گرفت و سه زبان دیگر را در حد مبتدی بلد شد. به علاوه در همین دوران بود که در سفرش به برزیل با همسرش ملاقات کرد و آنها امروز در لسآنجلس آمریکا زندگی میکنند.
شروع موفقیتهای مارک منسون
یکی از موفقیتهای مارک منسون تحت عنوان نویسنده این است که کتابهای او به بیش از ۶۵ زبان دنیا ترجمه و حدودا ۱۴ میلیون نسخه از کتابهای او در سراسر دنیا فروخته شدهاند که همین هم میتواند ثروت مالی زیادی را برای او به همراه آورده باشد.
نام مارک منسن را حداقل سه بار در میان پرفروشترین مولفان نیویورک تایمز میبینیم و همین موضوع باعث میشود که فروش حداکثری این کتابها در ۱۶ کشور دیگر را راحتتر درک کنیم! از طرفی کتاب هنر ظریف بیخیالی در سال ۲۰۱۷ توانست لقب «خواندهشدهترین کتاب غیرداستانی» را از سایت آمازون دریافت کند که این مورد هم چیزی نیست که به راحتی از کنار آن گذر کرد.
مجلهی «Men’s health» به آثار خودیاری مارک لقب به طرز اعصابخردکنی خوشخوان را داده و مجلهی «Sunday time» درمورد او و نوشتههایش اینطور میگوید: «انگار که یک بچهمحل مست بخش زیادی از عمرش را در بخش کتابهای فلسفی کتابفروشیها گذرانده باشد!»
خود مارک منسون آنقدر از این توصیف خوشش آمده که به عنوان یک تعریف در سایت شخصیاش هم منتشر کرد و گفت که از خواندن چنین چیزی درمورد خودش به وجد آمده است!
علاوه بر تمام این موارد مارک با مداومت و نوشتن هر روزه توانسته در طول این سالها علاوه بر وبلاگ شخصیاش و انتشار کتابهای پرفروشی مثل اوضاع خیلی خراب است، عشق کافی نیست، شاد بودن کافی نیست و هنر ظریف بیخیالی، در روزنامههای مشهوری مثل «گاردین»، «تایم مگزین»، «نیویورک تایمز»، «نیویورک پست» مطالبی منتشر کند و با شبکههایی مثل «سیانان»، «بیبیسی» و «فاکس نیوز» مصاحبه داشته باشد.