دانلود و خرید کتاب زیر سقف دنیا محمد طلوعی
تصویر جلد کتاب زیر سقف دنیا

کتاب زیر سقف دنیا

نویسنده:محمد طلوعی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۰از ۴۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زیر سقف دنیا

کتاب زیر سقف دنیا نوشته محمد طلوعی در نشر چشمه منتشر شده است. کتاب زیر سقف دنیا داستان تجربه‌های زندگی نویسنده در شهرهای مختلف است. این کتاب جستارهایی درباره شهرها و آدم‌هاست؛ تک‌نگاری‌هایی ژرف و عمیق از ده شهری که نویسنده به مدت طولانی یا کوتاه در آن‌ها زیسته است. از رشت تا بیروت و از تهران تا پالرمو. فرق جستار با مقاله و داستان این است که به وسیلۀ آن می‌توان هم‌زمان روایتی را تعریف کرد؛ قصه‌ای تخیلی گفت یا مسئله‌ای را تحلیل منطقی کرد.

نویسنده در این کتاب روایت شخصی و فردی خود را از شهر زادگاهش و دیگر مکان‌ها ارائه می‌دهد و در کنار آن، نگاهی نیز به تاریخ و فرهنگ و مناسبات هر شهر می‌اندازد.

درباره کتاب زیر سقف دنیا

محمد طلوعی با لحن سرد و زبان مسلط و قوی‌اش در این کتاب، مکان‌های مختلف را از دریچه نگاه خودش نشانمان می‌دهد این کتاب بازبینی تجربه‌های نویسنده است نه صرفاً اطلاعات عمومی. هر انسانی در هر جغرافیایی که زیسته باشد، تجربه و درک متفاوتی نسبت به فردی دارد که او هم در همان مکان زندگی کرده باشد. همین امر باعث می‌شود که بخواهیم دیدگاه‌ها و تجربیات اشخاص مختلف را بدانیم و از دریچه نگاه آن‌ها به تماشای جهان بنشینیم. کتاب زیر سقف دنیا نیز از چنین ویژگی خاصی برخوردار است.

گردشگران چند دسته هستند. عده‌ای به جاهای دیدنی شهرها و کشورها می‌روند، بعضی از مسافران حرفه‌ای هم دوست دارند روح زندگی معمول ساکنان را در مقصدشان تجربه کنند. اما محمد طلوعی در گروه دیگری است. او در هر مقصد تجربیاتی را می‌زید و چیزهایی را می‌بیند که کسی که آنجا زندگی می‌کند هم ندیده باشد. بعد همین‌ها را با مخاطب هم به اشتراک می‌گذرد.

درباره محمد طلوعی

طلوعی داستان‌نویس و روزنامه‌نگار پرکار عرصۀ ادبیات و مطبوعات ایران متولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در رشت است. او دانش‌آموختهٔ سینما از دانشگاه سوره و ادبیات نمایشی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. طلوعی از اعضای نسل نو نویسندگان فارسی است. او در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵ برگزیدهٔ نخستین دورهٔ جایزه ادبی «چهل» شد که از سوی مکتب تهران به نویسندگان جوان زیر چهل سال و خوش‌آتیه اهدا می‌شود. طلوعی علاوه بر رمان و داستان، در زمینهٔ ادبیات کودک و نوجوان و سرودن شعر نیز طبع‌آزمایی کرده است.

بعضی از آثار محمد طلوعی عبارت‌اند از:

خاطرات بندباز: مجموعه شعر / قربانی باد موافق: رمان / من ژانت نیستم: مجموعه‌داستان / تربیت‌های پدر: مجموعه‌داستان به هم پیوسته / رئال مادرید: رمان نوجوان / آناتومی افسردگی / هفت گنبد: مجموعه داستان / داستان‌های خانوادگی: مجموعه‌داستان / زیر سقف دنیا: ناداستان / اپوش اپوش[پیوند مرده]: کتاب کودک / وایوو: کتاب کودک

جوایز و افتخارات محمد طلوعی:

- برنده جایزه اول دوره سوم جایزه ادبی بوشهر برای «هفت گنبد» (1398)

- برگزیده نخستین دوره جایزه ادبی چهل (1395)

- برنده بهترین فیلم نامه فیلم کوتاه شانزدهمین جشنواره فیلم شانگهای در سال ۲۰۱۳ برای فیلم نامه «آرزوها در اعماق» (1392)

- برنده دوازدهمین جایزه ادبی گلشیری برای «من ژانت نیستم» (1391)

- برنده جایزه تکنیکی‌ترین کتاب سال فردا برای «قربانی باد موافق» (1386)

- برنده پنجمین جایزه ادبی «واو» یا رمان متفاوت برای «قربانی باد موافق» (1386)

- نامزد هشتمین جایزه کتاب سال «شهید حبیب غنی‌پور» سال 1386 برای «قربانی باد موافق» (1386)

- برگزیده یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی برای نگارش نمایشنامه «تفنگ میرزا رضا بر دیوار است و در پرده سوم شلیک می‌کند» (1385)

کتاب زیر سقف دنیا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به جستار و سفرنامه و تجربه‌های نو پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زیر سقف دنیا

وقتی این شعر را می‌نوشتم، می‌دانستم زنی را ترک می‌کنم، یا می‌دانستم آن زن ترکم کرده. سوار اولین اتوبوس در بیهقی شده بودم و رفته بودم استانبول. آن‌جا شعر خواندم، با یک گروه راک به کافه‌های شبانه رفتم، لباس‌های اَجَق‌وَجَق طراحان مُد محلهٔ جهانگیر را پوشیدم و به محفل شعبده‌بازهای آماتور راه پیدا کردم. در بورگاز آدا زنگ خانهٔ پاموک را زدم و فرار کردم و غروب را روی سقف خانه‌ای رو به بسفر تماشا کردم. وقتی برگشتم آرام بودم، مثل تخته‌پاره‌ای روی آب که باور کرده تخته‌پاره است و انتظار بادبان و سُکان و مقصد از خودش ندارد. رفتم رأی دادم و با دوستی تا صبح پِلِی‌اِستیشن بازی کردم. به اخبار گوش نکردیم چون از نتیجه مطمئن بودیم، تا فرسنگ‌ها فاصله هر کسی را می‌شناختم قرار بود مثل ما رأی بدهد. امروز می‌توانم مطمئن بگویم زیادی مطمئن بودیم. ما زیادی به دوروبرمان مطمئن بودیم، دوروبرمان را خیلی دست‌کم گرفته بودیم. من و دوستم خبرها را گوش نمی‌کردیم، تلفن‌های‌مان را از دسترس خارج کرده بودیم، همان‌جور سرخوش و مطمئن بازی می‌کردیم و خیال می‌کردیم فردا می‌رویم توی خیابان و جشن می‌گیریم. ما مطمئن بودیم.

محسن
۱۴۰۰/۱۰/۰۵

محمد طلوعی از تجربه‌های سفرش در شهرهای مختلف نوشته است. از زندگی همراه خانواده‌اش در رشت تجربهٔ زیستن مجردی در خانه‌های تهران تا سفرهایش به ترکیه، ایتالیا، هلند و سوریه. در این شهرها عاشق شده، رابطه‌اش را به هم زده،

- بیشتر
فرزانه مردیان
۱۴۰۰/۰۸/۲۹

وااااای که چه کتاب دلنشین و خوبی بود، دمت گرم محمد طلوعی با این قلم جذابت...روایت زیسته از شهرهای مختلف، برای کسانی که مفتون زندگی و شهرها و تجربه هستند

A L I
۱۴۰۱/۰۲/۱۸

ممد طلوعی(بعد این کتاب احساس صمیمیت باهاش می کنم) توی لختی کوتاه، نشست، و برام تعریف کرد قصه هاش رو. خیلی گرمِ روایت هاش شده بودم و هر چی جلوتر میرفتم مثل نوشیدن فرد تشنه از آب دریا، تشنه و

- بیشتر
Sharareh Haghgooei
۱۴۰۰/۰۹/۰۵

کتاب بسیار روان و جذاب است.به قول یکی از کاربرها انگار تو مترو یک نفر آدم خوش صحبت از همه چیز و همه جا برات حرف بزنه و تو با لذت گوش کنی،آخرش هیچ داستان منسجمی یادت نیست ولی خیلی

- بیشتر
کاربر ۲۰۶۱۳۹۳
۱۴۰۰/۰۹/۱۴

وای چقدر خفن ، چه جستار ها و توضیحات خفنی در مورد آدم ها و شهرها کیف کردم خیلی لذت بردم متن کتاب ساده و روان هست و این عالیه من واقعا از خوندنش لذت بردم به خصوص اون قسمتی

- بیشتر
جواد
۱۴۰۲/۰۵/۲۶

بخواهیم دسته بندی کنیم توی دسته بندی کتاب های خوب قرار میگیره،درسته ژانر سفرنامه داره اما بیشتر یه زندگینامه جذاب هستش که فکر میکنم میتونست بیشتر و جذاب تر هم باشه،اما جذبتون میکنه و حس خوبی داره خوندنش،بهتون پیشنهاد میکنم

- بیشتر
baaraan
۱۴۰۲/۰۳/۲۸

حتما این کتاب رو توصیه میکنم. همانطور که دوستان دیگه توضیح دادند، آقای طلوعی بخش اول کتاب ، در مورد شهرشون و زندگی در آنجا و بخش دوم هم در مورد سفرهاشون به جاهای مختلف با زبان ساده و خودمونی

- بیشتر
sepideh
۱۴۰۱/۱۰/۰۵

این کتاب رو خیلی دوست داشتم توصیفات شهر رشت اونقدر جذاب و دل انگیز بود که دلم خواست در رشت زندگی کنم

F.asghari
۱۴۰۱/۰۱/۰۸

جستارهایی درباره‌ی شهرها و آدم ها معمولی و روان و زمان پرکن و نه چیزی بیش از آن... روایت شهر تهران و استانبول رو بیشتر دوست داشتم

مجید
۱۴۰۰/۱۱/۱۹

کتابی ساده و صمیمی از تجربه زیسته‌ی نویسنده جوان و اهل کشف و تجربه دنیا و آدم‌هایش. نگاه به چند شهر ایران و منطقه و جهان از زاویه آدمها، رابطه‌ها، کافه‌ها، خانه‌ها و خوراکی‌هایشان. لحنی خاطره‌گو، آرامش بخش و ترغیب

- بیشتر
کافه در ناهار بازار پُر می‌شد از کارگرهای فصلی بی‌کار، طالش‌هایی که آمده بودند خرید، تُرک‌های خلخالی که برای مالایی می‌آمدند انزلی و بعد راه‌شان می‌کشید به رشت، زن‌هایی که از شفارود و گسکرْ سبزی و صیفی می‌آوردند پشتِ بانکِ ملی بفروشند، همراهانِ شاکیان و متشاکیان قضایی که حوصله‌شان از همراهی سر رفته بود و آمده بودند چای تلخ بخورند. در آن کافه بیش‌تر از هر وقتی در زندگی‌ام گره در پیشانی دیدم، پینه در دست و اشک که در چشم جمع شده و نمی‌افتد.
کاربر حسن ملائی شاعر
«هر علفی‌ای یه روزی فکر می‌کرده از همه روشن‌بین‌تره.»
محسن
هر کی درد داره یه روزی فکر می‌کرده دردش از همه بیش‌تره.
فاطمه
«هیچ‌وقت نذار کسی بفهمه ترسیده‌ای.»
فاطمه
درس اول این‌که از دوستت وقتی نیست دفاع کن. درس دوم این‌که حرف حق بزنید حتی اگر تنها بودید.
فاطمه
همه‌چیز همین‌قدر ساده و بی‌مقدمه تبدیل به گذشته می‌شود.
Sina Iravanian
خونه‌ها مهم نیستند، ماییم که به خونه‌ها ارج‌وقرب می‌دیم.
فاطمه
بهارهای استانبول غریب است، انگار رشت و تهران و اصفهان با هم ترکیب شده باشد.
جواد محمدی
همه‌چیز همین‌قدر ساده و بی‌مقدمه تبدیل به گذشته می‌شود.
o.m
هر دیوونه‌ای یه روز فکر می‌کرده از همه عاقل‌تره.
فاطمه
بهارها استانبول چند شهر درهم می‌شود، چندین داستان نیمه‌کارهٔ درهم، چندین سرنوشت که منتظرند تا بروم و سرانجام‌شان را ببینم.
جواد محمدی
مادرم یادم داد مهم نیست کجا زندگی‌کنی؛ کافی است آدم‌های آن شهر را وادار کنی نقص‌های تو را، عیب‌های تو را هر روز ببینند و به آن عادت کنند.
o.m
من این قدرت را دارم که جهان را همان‌جور که هست ببینم: جایی بسیاربسیار تاریک، با یک روزنهٔ کوچک.
o.m
پاریس را از طریق کلمات می‌شناسیم و وقتی با تصویرش مواجه می‌شویم، وقتی توی خیابان‌هایش پا می‌گذاریم، دیگر آن شکوه ادبیاتی را ندارد. بسیار کوچک است، بیش‌ازحد تزیینی، و همه‌جا زرق‌وبرق: مجسمه‌هایی که طلایی رنگ شده‌اند و نوک ستون‌ها ایستانده شده‌اند، آدم‌هایی که با صدای بلند حرف می‌زنند و جلسه‌های پُرشور نمایش فیلم، نمایش عکس، نمایش خُرده‌ریزهای بُنجل یک آرتیست خیابانی. شور در همه‌چیز هست، حتی در جزئیات بی‌اهمیت، و همین شورِ آدم‌ها در پاریس است که واقعی است ــ آدم‌هایی که از همه‌جای دنیا آمده‌اند آن‌جا تا پُرسروصدا زندگی کنند.
o.m
پاریس یک تصویر است. مثل قصه‌های قدیمی، می‌بینیش، عاشقش می‌شوی، دنبالش راه می‌افتی و وقتی به آن می‌رسی می‌بینی آن‌قدر که خیال‌پردازی می‌کرده‌ای نیست. شهری است بسیار کوچک، با بوی دوده در هوا و پژوهای رنگ‌ووارنگ در خیابان. نزدیک‌ترین شهری به تهران که دیده‌ام: تهرانی کوچک، تهرانِ دههٔ شصت میلادی. و بیخود نیست که روشنفکران ایرانی آن‌قدر خودشان را در پاریس راحت پیدا می‌کرده‌اند.
o.m
می‌گویم «بامزه نیست که همهٔ چپ‌ها از یک جایی می‌رن امریکا؟» می‌گوید «شاید چون آدم از هر چیزی متنفره کمی هم دوستش داره. خیلی وقت‌ها آدم‌ها احساسات‌شون رو درست تشخیص نمی‌دن.»
o.m
به دیگران می‌گفتم می‌روم دنیا را کشف کنم اما واقعیت این بود که از خودم فرار می‌کردم.
o.m
گفت «می‌ریم یه خونه که بعدش هم از اون‌جا می‌ریم یه خونهٔ دیگه و بعدش هم یکی دیگه.» گفتم «چرا باید این‌قدر خونه عوض کنیم؟» گفت «چون خونه‌ها مهم نیستند، ماییم که به خونه‌ها ارج‌وقرب می‌دیم.»
....
مادرم می‌داند باید گردو را زوج کاشت، چینه‌دان جوجه‌یاکریمی را که از لانه افتاده چه‌طور باید بخیه زد و چه‌طور باید از گُلِ رُز قلمه گرفت. مادرم معلم بود، وقت نداشت آشپز خوبی باشد، فنون خانه‌داری نمی‌دانست، مشق‌هایم را هیچ‌وقت خط نمی‌زد، اما خیلی ظریف یادم می‌داد چه‌طور در دنیای ذهن خودم زندگی کنم و دیوانه نشوم. مادرم یادم داد مهم نیست کجا زندگی‌کنی؛ کافی است آدم‌های آن شهر را وادار کنی نقص‌های تو را، عیب‌های تو را هر روز ببینند و به آن عادت کنند.
Tamim Nazari
بعد از جنگ جهانی اول و سقوط امپراتوری عثمانی، سرزمین‌های باقی‌مانده باید تعیین‌تکلیف می‌شدند. مارک سایکسِ انگلیسی و فرانسوا ژرژ پیکو فرانسوی به نمایندگی از دولت‌های پیروز و تحت حمایت کنگرهٔ ملل، نقشه‌ای برای تقسیم این مناطق کشیدند که به توافق‌نامهٔ سایکس ـ پیکو معروف شد. هدف توافق‌نامه، تقسیم این مناطق به تحت‌الحمایه‌ها و کشیدن مرزهای مستقیم غیرطبیعی بود
Tamim Nazari

حجم

۱۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۳۵,۵۰۰
۱۷,۷۵۰
۵۰%
تومان