کتاب هشت و چهل و چهار
۳٫۸
(۴۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب هشت و چهل و چهار
«هشت و چهلوچهار» اولین رمان کاوه فولادینسب است. او که چندین سال است منتقد، مترجم و مدرس داستاننویسی است، این رمان را با درونمایهای اجتماعی- تاریخی نوشته است.
ساعتساز و ساعت فروشی تنها عاشق پرسه زدن در خیابانهای قدیمی شهر است. او مرد دقیق و منظمی است، دوستان اندکی دارد و تنها با جهان پر از خاطراتش روزگار میگذراند. اما روزی یک اتفاق عجیب آرامشش را برهم میزند و روزمرگی او را بهم میریزد. اتفاقی که با خود اتفاقهای تازه دیگری به همراه دارد.
کاوه فولادنسب در این رمان جذاب، منطق زمانی و مکانی را اندکی به هم ریخته و شما را به سفر میبرد. سفری ناگهانی به کمی دورتر از ایران.
با خواندن این اثر سوال مهمی در ذهن خواننده جان میگیرد. آیا میتوان به عقب بازگشت؟
رمان «هشت و چهلوچهار» با این روند، خواننده را به یک پرسهزنی پر از ماجرا و غافلگیری در دل تاریخ میبرد.
سوء قصد به ذات همایونی
رضا جولایی
آمیخته به بوی ادویههامریم منوچهری
مارونبلقیس سلیمانی
کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمدسلمان امین
ما این جا داریم می میریممریم حسینیان
احتمالاً گم شدهامسارا سالار
سرخ سفیدمهدی یزدانی خرم
خدا مادر زیبایت را بیامرزدحافظ خیاوی
چشم سگعالیه عطایی
دیدار در کوالالامپورناصر قلمکاری
بهار برایم کاموا بیاورمریم حسینیان
من منچستر یونایتد را دوست دارممهدی یزدانی خرم
ناتمامیزهرا عبدی
شب ظلمانی یلدارضا جولایی
رژ قرمزسیامک گلشیری
هفت گنبدمحمد طلوعی
روز حلزونزهرا عبدی
تاریکی معلق روززهرا عبدی
جیبهای بارانیات را بگردپیمان اسماعیلی
کتابگرد ۸ | کاوه فولادی نسب
محسن پوررمضانی
نوشتن مانند بزرگان؛ جلد اولمریم کهنسال نودهی
حرفه؛ داستان نویس ۱کاوه فولادی نسب
حرفه: داستان نویس ۶ساندرا اسمیت
حرفه؛ داستان نویس ۳کاوه فولادی نسب
برلینی هاکاوه فولادی نسب
حرفه: داستان نویس ۵ساندرا اسمیت
حرفه؛ داستان نویس ۲کاوه فولادی نسب
حرفه: داستان نویس ۱ساندرا اسمیت
حجم
۱۶۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۱۶۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
دلم خواست این کتاب رو برای بار دوم در تعطیلات نوروز امسال بخونم و از این تعطیلات بیشتر لذت ببرم 😊
کتاب درباره زندگی آرام یک ساعت ساز هست....بیشتر داستان در روز ها و شب های قبل سال نو اتفاق می افتد و خب با برش های زمانی زیادی رو به رو میشیم که ممکنه کمی خط داستان رو گم کنیم
چقدر دوستش داشتم، مدتها بود رمانی از نویسندگان نسل جدید نخوانده بودم که اینقدر جذبم کنه. روایت ساده، خوب و روانی داشت.
توصیفات فوق العاده ناب و دلنشینی داشت...مخصوصا وقتی از زیبایی های تهران، شرح خیابان ها در گذر زمان، شلوغی های دم عید میگفت، عالی بود و واقعا من رو به همون زمان و مکان میبرد. ایرادی که داشت برای من
هشت و چهلوچهار قصه 24 ساعت از زندگی یه ساعتساز جوان رو روایت میکنه. ازاونجایی که این 24 ساعت درست قبل از سال تحویل شروع میشه کتاب پر از حس خوب اواخر اسفنده، سطربهسطرش روایتگر جنبوجوشهای شیرین اسفنده. در خلال
زیبا بود، بسیار زیبا اون حرکت بین زمانها هم خیلی خوب و قابل فهم بود فقط با اینکه داستان چندان تلخ نبود، ولی از اول تا آخر داستان یه بغضی ته گلوی آدم میچسبه آقای نویسنده خسته نباشید
دوستش داشتم. قشنگ بود با عاشقانهای زیبا و روایتی قشنگتر از خیابونهای تهران.
خیلی پر کشش و جذاب بود برای من به شخصه
کتاب رو دوستداشتم. توصیفات، صحنهپردازی، قصه جذاب بود. کتاب خوشخوانی بود.
پایانش عجیب غافلگیرم کرد یهو. هرچند که درطول داستان هم از یجا پرت میشدم یجای دیگه🙃 ازدستش ندید خلاصه یجور قشنگی خیابونا رو توصیف کرده که انگار خودتم اونجایی😊