دانلود و خرید کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم)
معرفی کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم)
کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم) نوشتهٔ توشیکازو کاواگوچی و ترجمهٔ سامره عباسی است. گویندگی این کتاب صوتی را شیما درخشش و مهبد قناعت پیشه انجام دادهاند و آوانامه آن را منتشر کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ یک رمان معاصر، ژاپنی و فانتزی.
درباره کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم)
کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم) یک رمان معاصر، ژاپنی و فانتزی را در بر گرفته است. در این رمان صوتی با «فومیکو» آشنا و همراه میشوید؛ فردی ۲۸ساله، زیبا و موفق که در شرکتی بزرگ کار میکند. او در یکی از کارهایش با مردی آشنا شده است. آنها به هم علاقهمند میشوند. همهچیز در زندگی فومیکو طبیعی است تا اینکه یک روز مرد از او میخواهد همدیگر را ملاقات کنند؛ ملاقاتی بهظاهر ساده و معمولی. زمانی که به کافهای که همیشه میرفتند میروند، متوجه میشوند کافه تعطیل است. آنها در همان منطقه یک کافه پیدا میکنند که زیرزمین کوچکی است؛ ۹ نفر در آن کافه جا میشوند. مرد به فومیکو میگوید میخواهد برای کار به آمریکا برود. فومیکو بهخاطر غرورش چیزی نمیگوید و مرد هم او را ترک میکند. در همین زمان فومیکو در یک برنامهٔ مستند میفهمد کافهای که در آن بودهاند طبق افسانههای محلی این فرصت را به آنها میدهد که به گذشته سفر کنند، اما هیچ گزارشی از یک سفر واقعی وجود ندارد. او به کافه میآید و به صاحب کافه میگوید که میخواهد به گذشته برود. صاحب کافه بهراحتی قبول میکند، اما برای او چندین محدودیت و شرط مطرح میکند. فومیکو به این شرطها فکر میکند، اما یک محدودیت بزرگتر وجود دارد،؛ او فقط میتواند از روی یک صندلی به گذشته برود و این جای همیشگیِ موجودی ترسناک است. این رمان، اقتباسشده از نمایشنامهای به قلم توشیکازو کاواگوچی است که جایزهٔ دهمین جشنوارهٔ درام سوگینامی را دریافت کرده است.
شنیدن کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ژاپن و قالب رمان فانتزی پیشنهاد میکنیم.
درباره توشیکازو کاواگوچی
توشیکازو کاواگوچی در سال ۱۹۷۱ میلادی به دنیا آمد. او نویسندهٔ داستانهای ادبی ژاپنی است که پیش از این در یک گروه کوچک تئاتر هم فعالیت کرده است. او نمایشنامههای بسیاری نوشته است؛ همچنین رمان پرفروش «پیش از آنکه قهوهات سرد شود» را از یک نمایش اقتباس کرده است. از روی این رمان یک فیلم سینمایی نیز تولید شده است.
بخشی از کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه ات سرد شود (جلد دوم)
«گوتارو و شوئیچی در دانشگاه همتیمی بودند. اما همدیگر را از زمان دبستان میشناختند؛ از زمانی که تازه تمرین راگبی را شروع کرده بودند. آن موقع همتیمی نبودند اما گاهی در مسابقات یکدیگر را میدیدند. به نظر نمیرسید از همان اول توجه یکدیگر را جلب کرده باشند. در طول سالهای دبیرستان، هریک از آن دو برای مدرسهی خودش بازی میکرد و در مسابقات رسمی مقابل هم بازی میکردند تا اینکه بهمرور یکدیگر را شناختند.
برحسب اتفاق، هر دو به یک دانشگاه رفتند و آنجا همتیمی شدند. گوتارو در پست مدافع آخر بازی میکرد و شوئیچی مدافع میانی بود.
مدافع میانی که با شمارهی 10 شناخته میشود، ستارهی بازی راگبی است. او مثل توپزن چهارم یا پرتابکننده در بازی بیسبال است یا نقش مهاجم را در فوتبال دارد. شوئیچی مدافع میانی بینظیری بود و به او لقب پیشگو داده بودند، زیرا در مسابقات با بازیهایش معجزه میکرد. حتی بازیکنهای دیگر اعتقاد داشتند او میتواند آینده را ببیند.
بازی راگبی پانزده بازیکن دارد و ده پست. شوئیچی نقاط ضعف و قوت بازیکنان دیگر را یادداشت میکرد. استعداد عجیبی در شناخت و نحوهی بهرهبرداری از هر بازیکن در هر پست داشت. ازاینرو، بهحق عنوان بازیکن ارشد در تیم راگبی دانشگاه را به دست آورد و کمی بعد همه او را مناسب عنوان کاپیتانی تیم دانستند.
از طرفی، گوتارو از ابتدای شروع بازی راگبی در دبستان، پستهای مختلفی را تجربه کرده بود. از آن آدمهایی نبود که بهراحتی به تقاضای دیگران نه بگوید و وقتی تیم کمبود بازیکن داشت، اغلب جانشین میشد. درنهایت شوئیچی تصمیم گرفت در بین تمامی پستها، بهعنوان مدافع آخر بازی کند. مدافع آخر در واقع آخرین سنگر دفاعی بود، بنابراین اهمیت بسیاری داشت. اگر بازیکنی از حریف، خط دفاعی تیمش را میشکست، کار او این بود که با یک تکل تأثیرگذار متوقفش کند و مانع امتیازگیری شود. شوئیچی تکلهای فوقالعادهی گوتارو را میشناخت، به همین دلیل میخواست او در این پست بازی کند. زمانی که شوئیچی در مسابقات رسمی دوران متوسطهی اول و دوم، مقابل گوتارو بازی میکرد، هرگز نتوانسته بود از او عبور کند. تیمی که از تکلهای سهمگین گوتارو برخوردار بود دیگر نگران چیزی نبود. سد آهنین دفاع او بود که به شوئیچی جرئت بازی هجومی میداد.»
زمان
۶ ساعت و ۱۸ دقیقه
حجم
۶۹۵٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ ساعت و ۱۸ دقیقه
حجم
۶۹۵٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
مگر میشود صدای زیبا و ارامش بخش خانم درخشش رو شنید و لذت نبرد منتظر کارهای بیشتری از خانم درخشش هستیم
صداگذاری خوب بود ولی من اصلا کلیت موضوع رو خیلی دوست نداشتم و بعلاوه تکرار بعضی توضیحات که در طول کتاب به کرات گفته میشد ، ازار دهنده بود و کل کتاب در یک جمله خلاصه می شود ، دوست