برادران گریم
زندگینامه و معرفی کتابهای برادران گریم
بیش از دویست سال پیش، برادران آلمانی؛ یاکوب گریم و ویلهلم گریم مجموعهای از قصههای پریان را منتشر کردند که شهرتی جهانی پیدا کرد. این اثر تاکنون به حدود ۱۷۰ زبان ترجمه شده است و برادران گریم در زمرهی نویسندگان پرافتخار و پر ترجمهی جهان به شمار میآیند. بدون تلاشهای یاکوب و ویلهلم گریم در جمعآوری داستانهای عامیانهی سرزمین آلمان و شناساندن آنها به جهانیان، احتمالاً هیچگاه با داستانهایی چون «زیبای خفته»، «هانسل و گرتل»، «راپونزل» یا «سفیدبرفی» آشنا نمیشدیم.
دو برادر افسانهساز
در زندگی واقعی یاکوب و ویلهلم گریم خبری از جادوگران شرور، گرگهای گرسنه یا نامادریهای ظالم نبود، اما زندگی پرماجرایی داشتند. این دو برادر در خانوادهای پرجمعیت در هاناو آلمان به دنیا آمدند؛ یاکوب در ۲۸ ژانویه ۱۷۸۵ و ویلهلم ۴ فوریه ۱۷۸۶. پدرشان دادرس و از بزرگان شهر بود و تا قبل از مرگ پدرشان، زندگی راحتی داشتند؛ اما زمانی که برادران گریم ۱۰ و ۱۱ساله بودند، پدر در اثر ذاتالریه میمیرد و زندگی برای خانواده بسیار سخت میشود. آنها به خانهای کوچکتر نقلمکان کردند و دیگر خبری از خدمتکار نبود. از آنجا که هیچ حمایتی از سوی دولت برای خانوادههای فقیر وجود نداشت، مادر برای تأمین معاش خانواده به کمک بستگان و مستمری اندک شوهر متکی بود. یاکوب در این دوران بهرغم سن کم، بهعنوان پسر بزرگتر، احساس مسئولیت میکرد.
خانواده معتقد بودند که یاکوب و ویلهلم باهوش هستند و میتوانند از نظر تحصیلی موفق شوند، بنابراین به مدرسهای معتبر در کاسل رفتند. این نخستین باری بود که برادران از خانه دور میشدند؛ برای همین ابتدا کمی برایشان سخت بود. معلمان دبیرستان با آنها رفتاری سرد داشتند و سختگیری میکردند؛ چون بیشتر همکلاسیهای آنها از خانوادههای مرفه بودند و در دوران ابتدایی آموزشهای بهتری دیده بودند. اما یاکوب و ویلهلم برای بالابردن سطح درسی خود و رسیدن به سایر دانشآموزان تلاش کردند و باپشتکار به این هدف رسیدند. اینجا بود که معلمان شروع به تحسین تلاشهایشان کردند. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان مادرشان میخواست که آنها به تحصیل در رشتهی حقوق بپردازند، یاکوب و ویلهلم به فاصلهی یک سال وارد دانشگاه ماربورگ شدند.
تأثیرات سخنرانیهای استاد فرهیخته تا گنجینههای پنهان کتابخانه
چیزی که برادران گریم را در دانشگاه بهشدت تحتتأثیر قرار داد، استادی جوان به نام فردریک وون زاویگنی بود. این استاد، برعکس دیگران، بهجای ارائه سخنرانیهای خشک و انتظار از دانشجویان برای حفظکردن درسها، از دانشجویان خود میخواست تا افکارشان را پرورش دهند. او به برادران گریم اجازه داد تا از کتابخانهی شخصیاش استفاده کنند. در آن زمان، دسترسی به کتابخانههای عمومی رایگان امکانپذیر نبود و این کتابها دنیای تازهای را به روی برادران گریم گشود. زاویگنی همچنین آنها را با روشهای پژوهشی آشنا کرد، روشی که برادران گریم بعدها در گردآوری داستانهای خود از آن بهره بردند. سال بعد، پروفسور زاویگنی برای تحقیق به پاریس رفت تا در کتابخانهی ملی فرانسه پژوهش کند و از یاکوب خواست بهعنوان دستیار به او ملحق شود. این کار به معنی ترک دانشگاه و کار بود؛ اما او این پیشنهاد را پذیرفت.
وقتی یاکوب از کارش در پاریس بازگشت، بهترین شغلی که توانست پیدا کند، کار بهعنوان کارمند در ادارهی جنگ بود. این کار خستهکننده بود. مدتی بعد اما از موقعیت بهتری در کتابخانهی سلطنتی باخبر شد. این کتابخانه حدود ۱۲هزار کتاب داشت و فرصت بسیار خوبی را فراهم کرد زیرا تنها کتابدار و دستیارش یعنی یاکوب و ویلهلم گریم مجاز به استفاده از این کتابها بودند.
برادران گریم تا سال ۱۸۳۰ همچنان در موقعیت شغلی خود مشغول بودند تا اینکه در این سال دعوت دانشگاه گوتینگن را برای همکاری پذیرفتند و به این شهر نقلمکان کردند. یاکوب در همان سال به مقام استادی دانشگاه گوتینگن رسید و به تدریس زبانشناسی و مطالعات فرهنگی مشغول شد. ویلهلم نیز بهعنوان سرکتابدار دانشگاه مشغول به کار شد و پس از چند سال، در سال ۱۸۳۵، او نیز مقام استادی را کسب کرد. اما در همین سال، هر دو برادر به علت مسائل سیاسی از دانشگاه اخراج شدند.
آغاز گردآوری قصههای پریان و تولد یک اثر ماندگار
برادران گریم گردآوری قصههای پریان را در سال ۱۸۰۶ آغاز کردند. در سال ۱۸۱۲ برادران گریم، یعنی یاکوب گریم و ویلهلم گریم به چاپ و انتشار داستانهای شفاهی عامیانه و تفسیر اسطورههای آلمانی پرداختند که اثر زیادی در برانگیختن گرایش دانشمندان به این گونه مطالعات داشت. نامی که آنها برای موضوع مورد بررسی خود به کار بردند volkskunde بود که به معنای دانش و هنر عوام است. آنها به تبعیت از گوتفرید هردر برآن شدند تا روح کلی مردم خویش را در گویشهای بومی، قصههای عامیانه و ترانهها و سرودههای محلی که به زبانهای محلی گفته و نوشته شده بود، باز یابند.
داستانهای فولکلوری که برادران جمعآوری کردند، نیاز واقعی مردم آلمان را برآورده میکرد. باتوجهبه اینکه آنها به دست فرانسویها شکست خورده بودند، بهشدت به حفظ تاریخ و شیوههای زندگی خود علاقه داشتند. درست پیش از کریسمس، نخستین نسخهی قصهها منتشر شد. منابع اصلی این داستانها، دهقانان، روستاییان و همچنین بانوان اشرافزاده و طبقهی متوسطی بودند که خود این قصهها را از خدمتکاران، کشاورزان و بازرگانان شنیده بودند. آنها از طریق مصاحبه با خویشاوندان و دوستان نیز داستانهایی را جمعآوری کردند و گاهی تغییراتی را نیز در آنها به وجود آوردند. اولین نسخهی قصههای برادران گریم امروزه در موزهی برادران گریم در شهر کانسل آلمان نگهداری میشود و از اسناد میراث بشری شناخته شده است.
از میان قصههای مشهور و پرآوازهای که برادران گریم به ثبت رساندند، میتوان به «شاهزاده قورباغه»، «هانسل و گرتل»، «راپونزل»، «سفیدبرفی و هفتکوتوله»، «سیندرلا»، «موش و گربه»، «شنل قرمزی»، «دیو و دلبر» و «زیبای خفته» اشاره کرد. هر سال، نسخههای مختلفی از این آثار بازآفرینی میشود که بخش بزرگی از آنها در قالب انیمیشن است. شرکتهای معتبر و بزرگ مانند والتدیزنی نیز روی تولید این اقتباسها سرمایهگذاری کردهاند و تلاش میکنند تا این قصههای قدیمی را به شیوهای نوین به نسلهای جدید ارائه دهند.
روایتی دیگر از قصههای گریم
یکی از حقایق جالب دربارهی قصههای پریان گریم این است که این داستانها ابتدا مناسب کودکان نبودند. داستانها شامل مضامینی از جمله خشونت، روابط جنسی و جنایت بودند و پاورقیهای مفصل داشتند. قصهها همچنین تصویرسازی نداشتند و در واقع نخستین نسخهها برای بزرگسالان طراحی شده بودند و عناصر تیره و تاریکی در آنها دیده میشد. یکی از نمونههای برجسته، داستان سیندرلا است: در نسخهی برادران گریم، نامادری به دخترانش دستور میدهد که به ترتیب انگشت بزرگ پا و پاشنهی خود را ببرند تا کفش اندازهشان شود، اما شاهزاده متوجه خون میشود. با محبوبیت این داستانها در میان کودکان، اینگونه صحنهها و بسیاری موارد دیگر، بهتدریج ویرایش و قصهها بازنویسی شدند.
دیکشنری آلمانی
دیکشنری آلمانی که برادران گریم در سال ۱۸۳۸ آغاز کردند، بزرگترین و گستردهترین اثر آنهاست. آنها ابتدا تصور میکردند قادر خواهند بود این پروژه را ظرف هفت تا ده سال به پایان برسانند، اما این اتفاق نیفتاد و بیش از ۱۲۰ سال طول کشید تا تلاش نسلهای مختلف پژوهشگران و گردآوران به ثمر برسد و کامل شود. دلیل این طولانیشدن این بود که یاکوب و ویلهلم گریم میخواستند تمام کلمات زبان آلمانی جدید، زبانی که با ترجمهی کتاب مقدس توسط لوتر ایجاد شد را بنویسند و منشأ و کاربرد هریک از این واژهها را ثبت کنند. امروز، دیکشنری آلمانی بیش از ۳۲۰هزار مدخل دارد، اما برادران گریم، تنها به حرف «F» رسیدند.
سرگذشت برادران گریم
برادران گریم چه در مدرسه و چه بهطورکلی در زندگی جدانشدنی بودند. در دوران دبیرستان صبحها با هم بیدار میشدند، با هم استراحت میکردند، با هم درس میخواندند و شبها نیز همزمان میخوابیدند. با اینکه پیوند عمیقی میان این دو برادر وجود داشت؛ اما یاکوب و ویلهلم از نظر شخصیتی بسیار متفاوت بودند، یاکوب مردی جدی، گوشهگیر و منظم بود و تنها در کنار کتابهای موردعلاقهاش احساس آرامش میکرد. از سوی دیگر، ویلهلم شخصیتی خوشبرخورد، معاشرتی و اجتماعی بود و به موسیقی علاقه داشت. برادر بزرگتر، یاکوب، هرگز ازدواج نکرد؛ اما ویلهلم اجتماعی ازدواج کرد. این زوج چند فرزند داشتند و یاکوب نیز با آنها زندگی میکرد و بهعنوان عمو، عشق فراوانی به آنها نشان میداد.
شهرت جهانی برادران گریم، آنها را به چهرههای برجستهای در آلمان تبدیل کرد. پس از مدتی تدریس در دانشگاه گوتینگن، به برلین نقلمکان کردند. آنها در مراسم و میهمانیهای بزرگان شرکت میکردند. مردم آلمان بهشدت به برادران گریم افتخار میکردند و در تولدهایشان، به خانهی آنها میآمدند و برایشان آواز میخواندند. حتی داستاننویسان مشهور دیگری مثل هانس کریستین اندرسن به برلین سفر میکردند تا آنها را ملاقات کنند. برادران گریم تا پایان عمرشان خستگیناپذیر بودند و کار میکردند. ویلهلم در سال ۱۸۵۹ به سن ۷۳سالگی و یاکوب در سن ۷۸سالگی در سال ۱۸۶۳ جهان را ترک گفتند. این دو برادر در برلین درگذشتند و آرامگاهشان هم در این شهر قرار دارد.
امروزه، بسیاری از گردشگران برای بازدید از «جادهی قصههای پریان» (Deutsche Märchenstraße) به آلمان میآیند و از مکانهایی که برادران گریم در آنها زندگی کردند و الهام میگرفتند تا داستانهایشان را بنویسند، بازدید میکنند. جادهی قصههای پریان آلمان یک مسیر گردشگری به درازای بیش از ۶۰۰ کیلومتر است که از زادگاه برادران گریم، شهر هاناو آغاز شده و تا شهر برمن ادامه دارد. این جاده، از کنار رودخانه از میان جنگلهای انبوهی که یادآور مسیر «شنل قرمزی» به خانهی مادربزرگ است عبور میکند و به شهرهای کوچک و شگفتانگیز با ساختمانهای چوبی مربوط به برخی از قصهها میرسد.