دانلود و خرید کتاب صوتی زمستان در سوکچو
معرفی کتاب صوتی زمستان در سوکچو
کتاب صوتی زمستان در سوکچو نوشتهٔ الیزا سوآ دوسپن و ترجمهٔ مریم شریف است. سهیلا گلستانی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است. این رمان فرانسوی نخستینبار در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و داستان آن در شهری به نام سوکچو میگذرد.
درباره کتاب صوتی زمستان در سوکچو
کتاب صوتی زمستان در سوکچو برشی از یک روزمرگی است که با قلم شاعرانهٔ نویسنده در شهر ساحلی «سوکچو» روایت میشود. موضوع کتاب تفاوت فرهنگ، هویت و مسئلهٔ زبان بهعنوان ابزاری برای برقراری ارتباط است. این رمان، داستان انسانهایی را میگوید که میکوشند به شیوههای متفاوت هویت خود را برای دیگری بازگو کنند. «گاسترونومی» در این رمان نقشی اساسی و غذا بهعنوان عنصری برای زندگی، حضوری پررنگ دارد. در این کتاب کلمات و احساسات در قالب تصویر چنان نمایان میشود که در نهایت آنچه در ذهن مخاطب به جا میماند، آلبوم عکسی از تکتک صفحهها است. کتاب صوتی «زمستان در سوکچو» مرز میان رمان، موسیقی و نقاشی را بههم پیوند میزند. این کتاب صوتی شامل نقلقولهای مستقیم و غیرمستقیم، جملات کوتاه و توالی کلمات است که از لحاظ فرمی، فرمهای اپرا را یادآوری میکند. از طرف دیگر، قابهای کمیک استریپ «الیزا سوآ دوسپن» این اثر را به یک تابلوی نقاشی تبدیل میکند. این رمان را میتوان هایکوی بلندی دانست که شنیدن آن بر جان شما مینشیند.
داستان این اثر در سوکچو میگذرد؛ شهری توریستی در مرز میان کرهٔ شمالی و کرهٔ جنوبی. کسی نمیتواند ادعا کند که سوکچو را میشناسد، بدون اینکه در این شهر به دنیا آمده باشد، زمستان را آنجا زندگی کرده باشد و یا بوها، هشتپاها و تنهایی را آنجا تجربه کرده باشد. در طول داستان، سوکچو فصل زمستانیاش را میگذارند و ریتم همهچیز کندتر شده است. یک زن دو رگهٔ کرهای - فرانسوی در مهمانسرایی قدیمی کار میکند. این زن ادبیات کُره و فرانسه خوانده و مدت کوتاهی است که در مهمانخانهای مشغول به کار شده. با ورود یک مهمان مرموز، روال همیشگی به هم میریزد؛ مردی فرانسوی، با چهرهای غربی، چشمانی تیره، موهای شانهشده و فرقی کج. نام او «کراند» و متولد سال ۱۹۶۸ میلادی است. میگوید کارتونیست است و به سوکچو آمده تا برای کتاب جدیدی که قصد نوشتن آن را دارد، از آنجا الهام بگیرد. باقی داستان را بشنوید تا بدانید. شنیدن کتاب زمستان در سوکچو فرصتی است برای یک سفر ادبی با رایحهای از فرهنگ کرهای به قلم نویسندهای فرانسوی - کرهای به نام الیزا سوآ دوسپن.
شنیدن کتاب صوتی زمستان در سوکچو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره الیزا سوآ دوسپن
الیزا شوا دوزپن یا الیزا سوآ دوسپن در سال ۱۹۹۲ از پدری فرانسوی و مادری کرهای به دنیا آمد. او دوران کودکیاش را در پاریس و زوریخ گذراند. زمانی که ۷ سال داشت، با خانوادهاش در شهر پورانترویی، واقع در سوئیس، ساکن شدند. لیسانس نویسندگی خود را از مدرسهٔ ادبی سوئیس گرفت و تحصیلات خود را در رشتهٔ ادبیات مدرن ادامه داد. «زمستان در سوکچو» اولین رمان این نویسنده است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و جایزههای فرانسوی و سوئیسی زیادی را از آن خود کرد.
بخشی از کتاب صوتی زمستان در سوکچو
«با پشت خمیده روی لبهی تخت نشسته بود. پرهیب اندامش روی پاراوان کاغذی سایه انداخته بود. در نیمهباز بود. گونهام را به درگاه چسباندم، دستش را دیدم که روی کاغذ میدوید. کاغذ را روی کارتن گذاشته بود و کارتن را روی زانوانش. مداد، لابهلای انگشتهایش، راه خود را میجست. پیش میرفت، پس میکشید، مردد میماند، جستوجو را از سر میگرفت. نوک مداد هنوز کاغذ را لمس نکرده بود. وقتی شروع به کشیدن کرد، خطوطش ناموزون بود. روی هر خط بارها میرفت و میآمد، گویی بخواهد پاکشان کند، اصلاحشان کند، اما هر فشاری تنها عمیقترشان میکرد. تصویر غیرقابلتشخیص بود. شاید شاخوبرگ، شاید تودهای آهنپاره. بالاخره طرحی از یک چشم را تشخیص دادم. چشمی سیاه در انبوه موهای آشفته. مداد راهش را ادامه داد تا چهرهی زنانهای ظاهر شد. چشمانی بسیار درشت، دهانی ریز. زیبا بود، باید همان جا تمامش میکرد. اما همچنان به خطخطی کردن ادامه داد، کمکم لبها را کجومعوج کرد، چانه را از ریخت انداخت، چشمها را سوراخ کرد، مداد را کنار گذاشت و قلممو و جوهر را برداشت و با آرامش و قاطعیت کاغذ را به جوهر سیاه آغشت، تا جایی که زن دیگر چیزی جز یک خمیر سیاه و بیقواره نبود. گذاشتش روی میز. جوهر قطرهقطره زمین میریخت. عنکبوتی بهسرعت از پایش بالا میرفت، راحتش گذاشت، نتیجهی کارش را تماشا میکرد. بیاختیار، گوشهای از کاغذ را جر داد و شروع کرد به جویدنش.»
زمان
۲ ساعت و ۲۷ دقیقه
حجم
۳۳۸٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۲۷ دقیقه
حجم
۳۳۸٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
یک داستان عاشقانه ، که به روشی غیر عاشقانه بازگو شده ، زیبا ، با ریتمی سریع ، می شه گفت نویسنده از لحنی غیر احساسی بهره برده تا در نهایت در بین آدمها و در داستانی که جایی برای
برای ریلکس کردن کتاب صوتی خوبیه