دانلود و خرید کتاب افسانه ایکاباگ جی.کی. رولینگ ترجمه سیدعمادالدین خاتمی
تصویر جلد کتاب افسانه ایکاباگ

کتاب افسانه ایکاباگ

معرفی کتاب افسانه ایکاباگ

کتاب افسانه ایکاباگ، جدیدترین اثر جی کی رولینگ، خالق شخصیت محبوب هری پاتر است. این کتاب یک قصه پریان است که ماجرای پر هیجان دارد و درباره موجودی افسانه‌ای صحبت می‌کند. موجودی که به هیچکس رحم نمی‌کند. 

این کتاب با ترجمه سید عمادالدین خاتمی در انتشارات پرتقال منتشر شده است. این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب افسانه ایکاباگ

افسانه ایکاباگ جدیدترین اثر جی کی رولینگ، یک قصه پریان است. داستانی که بازتابی از دنیای فانتزی و جذاب خود رولینگ است و از قصه‌های مورد علاقه فرزندانش. 

افسانه ایکاباگ نسل به نسل بین اهالی سرزمین کورنوکوپیا نقل شده و سینه به سینه پراکنده شده بود. همه از ماجرایش خبر داشتند. در بخش شمالی کشور، در اعماق یک مرداب، هیولایی زندگی می‌کند که گوسفندها، بچه‌ها و حتی آدم‌های بالغ را هم می‌خورد. اما مردم این سرزمین که تحت حکمرانی شاه فرد بی باک زندگی می‌کردند و شادترین آدم‌های دنیا بودند، باور نمی‌کردند که مشکلات این سرزمین به این هیولا مربوط باشد. چرا کسی باید یک قصه را که برای ترساندن کودکان ساخته شده است، جدی بگیرد؟

رولینگ درباره خلق کتاب افسانه ایکاباگ اینطور گفته است: وقتی دو فرزند کوچک‌ترم خیلی کم‌سن‌وسال بودند این داستان را برایشان می‌خواندم اما هرگز آن را به پایان نرساندم. وقتی کتاب‌های هری‌پاتر را تمام کردم، پنج سالی به خودم مرخصی دادم، بعد هم تصمیم گرفتم کتاب بعدی‌ام برای کودکان نباشد، این‌طوری شد که ایکاباگ، همچنان ناتمام در اتاق زیرشیروانی منتظر ماند. این انتظار ده سالی طول کشید و بعید نبود همچنان همان‌جا می‌ماند اگر همه‌گیری کووید ۱۹ پیش نمی‌آمد و میلیون‌ها کودک که نه می‌توانستند به مدرسه بروند و نه به دوستانشان سر بزنند، در خانه زندانی نمی‌شدند. در این زمان بود که به فکرم افتاد این داستان را به رایگان و آنلاین منتشر کنم و از بچه‌ها بخواهم برایش نقاشی بکشند.

کتاب افسانه ایکاباگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

افسانه ایکاباگ داستانی با حال و هوای فانتزی است و برای نوجوانان و طرفداران کتاب‌های فانتزی و داستان‌های پرماجرا جذاب است. 

درباره جی کی رولینگ 

جی کی رولینگ با نام اصلی جوآن کاتلین رولینگ در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۱۹۶۵ در انگلستان متولد شد. او در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه اکستر انگلستان به تحصیل پرداخت. ایده‌ نوشتن کتاب هری ‌پاتر نیز در همین دوران در روزی که برای رفتن به دانشگاه منتظر قطار بود، در سرش شکل گرفت. ایده‌ای که او را به ثروت و شهرتی جهانی رساند. علاوه بر این، با ساخته شدن سری فیلم‌های هری پاتر، این داستان بیشتر دیده شد. 

رولینگ در سال ۱۹۹۲ با مردی ازدواج کرد و از او صاحب دختری شد. این ازدواج عمر کوتاهی داشت. بعد از جدایی، جی کی رولینگ خود را یک شکست‌خورده‌ واقعی می‌دید. دست به خودکشی زد و مدتی نیز به دلیل افسردگی بستری بود.

اولین کتاب سری هری پاتر با عنوان «هری پاتر و سنگ جادو» در سال ۱۹۹۵ به چاپ رسید و پس از انتشار آن بود که شهرت و ثروت زیادی برای جی کی رولینگ به ارمغان آورد. با انتشار و موفقیت کتاب‌های هری‌ پاتر، جی کی رولینگ به یکی از ثروتمندترین زنان دنیا تبدیل شد. او در لیست بیست نویسنده‌ زن برتر دنیا قرار دارد و شخصیت او بارها و بارها مورد تحسین قرار گرفته است. او در حال حاضر فعالیت‌های خیریه‌ زیادی را مدیریت می‌کند. 

بخشی از کتاب افسانه ایکاباگ

بسته به اینکه چه کسی این داستان را روایت می‌کرد، ایکاباگ خلق‌وخو و ظاهر متفاوتی می‌یافت. برخی او را ماروَش توصیف کرده بودند و دیگران چیزی شبیه اژدها و بعضی هم گفته بودند جانوری است شبیه گرگ. بعضی گفته بودند این هیولا می‌غریده و برخی دیگر صدایش را شبیه فش‌فش مار توصیف کرده بودند. بعضی هم گفته بودند که خیلی ساکت و بی‌صدا راه می‌رفته، انگار که مِهی بی‌سروصدا و آرام‌آرام روی باتلاق پایین می‌آمده.

برای ایکاباگ قدرت‌های خارق‌العاده‌ای نیز ذکر کرده بودند. مثلاً گفته بودند می‌تواند صدای انسان را تقلید کند تا مسافران را به چنگال خودش بکشاند. اگر کسی تلاش می‌کرد او را بکشد، زخم‌های هیولا به طرز سحرآمیزی بهبود می‌یافت یا به دو ایکاباگ تبدیل می‌شد. می‌توانست پرواز کند، آتش از دهانش بیرون بفرستد یا تیرهای زهرآگین شلیک کند. خلاصه اینکه، توانایی‌های ایکاباگ بستگی داشت به قدرت تخیل راوی‌ای که او را توصیف می‌کرد.

در سرتاسر مملکت پدرومادرها به فرزندانشان می‌گفتند: «حواست باشه وقتی من دارم کار می‌کنم، از باغ بیرون نری؛ چون ممکنه ایکاباگ تو رو بگیره و یه لقمه چپت کنه.» یکی از بازی‌های محبوب بچه‌ها هم بازی تخیلی جنگ با ایکاباگ بود. دختربچه‌ها و پسربچه‌ها در دورهمی‌ها درباره ایکاباگ داستان‌های ترسناک تعریف می‌کردند و بعضی وقت‌ها، این داستان‌ها چنان باورپذیر بودند که تبدیل به کابوس‌های شبانه بچه‌ها هم می‌شدند.

برت بیمیش یکی از همین پسربچه‌ها بود. یک بار که خانواده او خانواده داوتیل را برای شام دعوت کرده بودند، آقای داوتیل همه را با داستانی که ادعا می‌کرد آخرین خبر مربوط به ایکاباگ است، حسابی سرگرم کرد. آن شب، برت پنج‌ساله نفس‌نفس‌زنان و وحشت‌زده از خواب پریده بود. در کابوس دیده بود که وقتی رفته‌رفته در باتلاقی مه‌آلود فرومی‌رفته، چشمان سفید و عظیم هیولایی به او زل زده.

«آروم باش! آروم باش!» مادرش بود که پاورچین‌پاورچین با شمعی خود را رسانده بود به اتاق برت و آرام همان‌طور که او را توی آغوش گرفته بود و به عقب و جلو می‌برد، توی گوشش زمزمه کرد: «ایکاباگ اصلاً وجود نداره برتی، این فقط یه داستان احمقانه‌ست.»

برت بریده‌بریده گفت: «ا... ا... اما... آقای داوتیل گفت که اون گوسفندها نا... نا... ناپدید شدن.»

خانم بیمیش گفت: «درسته. اون‌ها گم شدن، اما نه به‌خاطر اینکه هیولا اون‌ها رو خورده. گوسفندها جونورهای خنگی هستن. بی‌هدف این‌طرف و اون‌طرف می‌رن و بعضی وقت‌ها گم می‌شن یا توی باتلاق فرومی‌رن.»

«ا... ا... اما آقای داوتیل گفت که آ... آ... آدم‌ها هم ناپدید شدن.»

«فقط اون آدم‌هایی که اونقدر احمق هستن که شب‌ها دوروبر اون باتلاق پرسه بزنن. حالا آروم باش برتی! هیچ هیولایی در کار نیست.»

«اما آ... آ... آقای داوتیل گفت آ... آ... آدم‌ها از پشت پنجره‌هاشون صداهایی شنیدن و ص... ص... صبح متوجه شدن که مرغ‌وخروس‌هاشون نیستن.»

خانم بیمیش نتوانست جلوی خنده‌اش را بگیرد.

«اون صداها مربوط به دزدهای معمولی بوده برتی. اون بالا توی مارش‌لندز، همه از همدیگه یه چیزهایی رو کش می‌رن. مردم ترجیح می‌دن تقصیر رو گردن ایکاباگ بندازن تا اینکه اعتراف کنن همسایه‌هاشون از اون‌ها دزدی می‌کنن.»

معرفی نویسنده
عکس جی.کی. رولینگ
جی.کی. رولینگ
انگلیسی | تولد ۱۹۶۵

جی کی رولینگ، با نام کامل جوآن کاتلین رولینگ، یکی از مشهورترین نویسنده‌های انگلیسی‌زبان جهان است که اکثرا او را به عنوان نویسنده‌ی مجموعه کتاب‌های پرطرفدار هری پاتر می‌شناسند. رمان‌های رولینگ در سراسر جهان بیش از ۴۰۰ میلیون نسخه فروش رفته‌اند، جوایز متعددی را از آن خود کرده‌اند و بر فیلم‌ها، سریال‌ها و نمایش‌های بسیاری اثرگذار بوده‌اند.

آیناز ر
۱۳۹۹/۱۱/۲۲

خوب بود داستان برای نوجوان ها نوشته شده ولی برای همه سنین توصیه میکنم این کتاب خانم جی کی رولینگ تازه با شیوع کوید ۱۹ نوشتند و به صورت رایگان روی سایت گذاشتند از بچهها خواستند به صورت مسابقه تصویر سازی این کتاب

- بیشتر
StarShadow
۱۴۰۱/۰۱/۱۰

در واقع نباید انتظار یه شاهکار فوق العاده مثل هری پاتر یا جانوران شگفت انگیز داشته باشید چون هدف خود نویسنده هم خلق یه شاهکار دیگه نبوده و تنها داستان کودکانه ای هست که برای دلخوشی بچه ها در دوران

- بیشتر
دختر کتاب خوان 📖 🌸
۱۴۰۰/۰۲/۱۳

این کتاب یکی از بهترین کتاب های دنیاست اصلاً مگه کتابی بهتر از این هم وجود دارد 🤩🤩 نویسنده این کتاب خانم جی کی رولینگ یعنی نویسنده کتاب هری پاتر هست ایشون بعد از اینکه کتاب هری پاتر تموم شد این

- بیشتر
💜
۱۳۹۹/۱۲/۱۹

کتاب جالبیه ❤😊 مارش‌لندزی‌ها افسانه‌ی ایکاباگ را نسل‌به‌نسل و سینه‌به‌سینه نقل کرده بودند و شهرت آن به همه‌جا و حتی تا شوویل هم رسیده بود. دیگر کسی نبود که این داستان را نشنیده باشد. طبیعتاً مثل همه‌ی افسانه‌ها، داستان بسته به

- بیشتر
zrahdr
۱۴۰۰/۰۱/۰۹

درسته که نمیشه با هری پاتر مقایسش کرد ولی داستان قشنگ و پایان قشنگتری داشت که اصلا کسل کننده نبود

yasaman
۱۴۰۰/۰۵/۱۵

کتاب های خانم رولینگ واقعافوق العاده اند. این کتاب هم مثل کتاب های هری پاتر نگارش جذابی داره. از خوندش واقعا لذت می برید...از همه ماجرا جویی هاش ...از توصیف های زیباش...از پند داستان... و... و البته ترجمه خوب و روانی هم

- بیشتر
پاییز
۱۴۰۰/۰۱/۱۴

بسیار داستان جذابی بود. کسی که این کتاب رو میخونه البته نباید انتظار چیزی تو مایه های هری پاتر داشته باشه. چون این داستان کاملا متفاوته. ولی جذابه سبک نویسندگی جی کی رولینگ اینه که به جزئیات به اندازه پرداخته و

- بیشتر
roham.soltani
۱۴۰۰/۰۱/۰۱

خیلی خوب بود. مخصوصا برای نوجوان‌ها می‌تونه فوق‌العاده جذاب باشه و همینطور ترجمه عالی این کتاب.

ن. عادل
۱۴۰۰/۰۱/۲۶

😍

Zahra Darvishi
۱۴۰۳/۰۱/۱۸

هنوز کامل نخوندمش😁 قطعا مثل هری پاتر که شاهکار بود و رقیب نداره نیست. ولی تا اینجایی که خواندم دوستش داشتم، خیلی قشنگ بود❤️ رولینگ قلم زیبا و فوق العاده ایی داره، وقتی کتاب هاش را می خوانی ناخودآگاه تصویر داستان را

- بیشتر
فِرِد در روز تاج‌گذاری لقب بی‌باک را برای خود برگزید؛ چراکه اعتقاد داشت لقب بی‌باک به فِرِد می‌آید. این نام‌گذاری دلیل دیگری هم داشت. فِرِد توانسته بود تنهایی یک زنبور را بکُشد؛ البته اگر پنج ملازم و یک پیشخدمت جوان را به حساب نیاوریم.
یک مشکل لاینحل، sky
لرد اسپیتلورث و لرد فلاپون
آلیس در سرزمین نجایب
وقتی شروع به‌دروغ گفتن کنید، باید ادامه دهید. رفته‌رفته شبیه ناخدای یک کشتی زهواردررفته می‌شوید که مدام باید حفره‌های جدید بدنهٔ کشتی را بگیرد تا غرق نشود
Nilch
غصه خوردن برای چیزی که نمی‌شه درستش کرد، فایده‌ای نداره.
غزل
چرا مردم تصمیم می‌گیرند دروغ‌ها را باور کنند وقتی مدرک چندان معتبری وجود ندارد یا حتی اصلاً هیچ مدرکی در دست نیست؟
یک مشکل لاینحل، sky
دروغ روی دروغ! وقتی شروع به‌دروغ گفتن کنید، باید ادامه دهید. رفته‌رفته شبیه ناخدای یک کشتی زهواردررفته می‌شوید که مدام باید حفره‌های جدید بدنهٔ کشتی را بگیرد تا غرق نشود.
غزل
یکی از همین روزها از اینجا بیرونش می‌کنم تا بفهمه گدایی و خیابون‌خوابی چه مزه‌ای می‌ده. پناهگاه و غذا داشتن این دختر رو خیلی پررو کرده.» دِیزی با لحن محکمی گفت: «چطور ممکنه دلم واسه سوپ کلم تنگ بشه؟
B.A.H.A.R
وقتی شروع به‌دروغ گفتن کنید، باید ادامه دهید. رفته‌رفته شبیه ناخدای یک کشتی زهواردررفته می‌شوید که مدام باید حفره‌های جدید بدنهٔ کشتی را بگیرد تا غرق نشود.
Reina
مردم کورناکوپیا روزبه‌روز فقیرتر می‌شدند. تاجران ثروتمند مشکلی برای پرداخت مالیات ایکاباگ نداشتند. آن‌ها ماهیانه دو سکهٔ طلا به متصدی‌های جمع‌آوری مالیات می‌دادند و عوضش، قیمت شیرینی‌ها، پنیرها، ژامبون‌ها و نوشیدنی‌های خود را بالا می‌بردند و خسران را جبران می‌کردند.
B.A.H.A.R
«درس اول آشپزی و قنادی اینه که سوختن رویه یا ریختن پایهٔ کیک برای همه پیش می‌آد. باید آستین‌ها رو بالا زد و یه کار دیگه کرد. غصه خوردن برای چیزی که نمی‌شه درستش کرد، فایده‌ای نداره.»
me
در نظر او، خنده چیزی مجلل مانند شیرینی‌های شوویلی و ملافه‌های ابریشمی بود. دیدن شادیِ آن مردم ژنده‌پوش برای اسپیتلورث ترسناک‌تر از دیدن آن‌ها با اسلحه بود.
مریم
نمی‌دانم چطور، اما بعضی وقت‌ها مردمی که کیلومترها با هم فاصله دارند، گویی متوجه می‌شوند زمان اقدام فرارسیده. شاید تفکرات مانند گَردهٔ گیاهان با نسیم پخش می‌شوند.
مریم
: «درس اول آشپزی و قنادی اینه که سوختن رویه یا ریختن پایهٔ کیک برای همه پیش می‌آد. باید آستین‌ها رو بالا زد و یه کار دیگه کرد. غصه خوردن برای چیزی که نمی‌شه درستش کرد، فایده‌ای نداره.»
مریم
غرور شاه خدشه‌دار شده بود. شاه گفت: «اسپتلورث! فلاپون! من شمشیر و چکمه‌هام رو می‌خوام.» با دستش جهتی را که با مه احاطه شده بود، نشان داد و گفت: «باید یه جایی اون‌طرف‌ها باشن.» اسپیتلورث با نگرانی پرسید: «به نظرتون بهتر نیست کمی صبر کنیم تا مِه فروکش کنه قربان؟» شاه با لحن عتاب‌آلودی گفت: «گفتم شمشیرم رو می‌خوام. از پدربزرگم به من رسیده و خیلی قیمتیه. برید و پیداش کنین. با هردوتونم! من و سروان روچ اینجا منتظریم. دستِ‌خالی برنگردین!»
آگاتا از آن طرف جنگل ها
نمی‌دانم چطور، اما بعضی وقت‌ها مردمی که کیلومترها با هم فاصله دارند، گویی متوجه می‌شوند زمان اقدام فرارسیده. شاید تفکرات مانند گَردهٔ گیاهان با نسیم پخش می‌شوند.
Galadriel
نمی‌دانم چطور، اما بعضی وقت‌ها مردمی که کیلومترها با هم فاصله دارند، گویی متوجه می‌شوند زمان اقدام فرارسیده. شاید تفکرات مانند گَردهٔ گیاهان با نسیم پخش می‌شوند.
luna
چه باید بر سر شیطان بیاید تا کسی یا کشوری را در چنگ خود بگیرد و چگونه می‌توان آن شیطان را دور کرد؟ چرا مردم تصمیم می‌گیرند دروغ‌ها را باور کنند وقتی مدرک چندان معتبری وجود ندارد یا حتی اصلاً هیچ مدرکی در دست نیست؟
هانیه
وقتی شروع به‌دروغ گفتن کنید، باید ادامه دهید. رفته‌رفته شبیه ناخدای یک کشتی زهواردررفته می‌شوید که مدام باید حفره‌های جدید بدنهٔ کشتی را بگیرد تا غرق نشود.
Elahe
در زمان پادشاهی به نام فِرِد بی‌باک رخ داده. فِرِد در روز تاج‌گذاری لقب بی‌باک را برای خود برگزید؛ چراکه اعتقاد داشت لقب بی‌باک به فِرِد می‌آید. این نام‌گذاری دلیل دیگری هم داشت. فِرِد توانسته بود تنهایی یک زنبور را بکُشد؛ البته اگر پنج ملازم و یک پیشخدمت جوان را به حساب نیاوریم.
دختر کتابخون؛)
«اصلاً نگران نیستی که به‌زودی خودت و پسرت کشته می‌شین؟» خانم بیمیش شانه بالا انداخت و گفت: «درس اول آشپزی و قنادی اینه که سوختن رویه یا ریختن پایهٔ کیک برای همه پیش می‌آد. باید آستین‌ها رو بالا زد و یه کار دیگه کرد. غصه خوردن برای چیزی که نمی‌شه درستش کرد، فایده‌ای نداره.»
B.A.H.A.R

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۱۲۹,۰۰۰
تومان