کتاب مرغ دریایی
معرفی کتاب مرغ دریایی
کتاب مرغ دریایی نوشته باریس آکونین و ترجمه آبتین گلکار یک نمایشنامه کمدی در دو پرده است. این نمایشنامه در حقیقت برداشت و ادامه نمایشنامه مرغ دریایی آنتوان چخوف به سبک آکونین است.
درباره کتاب مرغ دریایی
مرغ دریایی نمایشنامهای کمدی از آنتوان چخوف بود که به عنوان یکی از مهمترین آثار او شناخته میشود. اما در این کتاب ما با اثری از باریس آکونین روبهرو هستیم. او همان مرغ دریایی چخوف را به سبکی که خودش میپسندید، اصلاح کرد و از دل آن نمایشنامه کمدی، یک ماجرای پلیسی بیرون آورد. واکنشها به این موضوع هم جذاب بود. بسیاری این کار او را توهین به آنتوان چخوف دانستند ولی بسیاری دیگر شجاعت و جسارت او را ستودند.
کتاب مرغ دریایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات نمایشی و نمایشنامه را به خواندن کتاب مرغ دریایی دعوت میکنیم.
درباره باریس آکونین
باریس آکونین نویسنده روسی در سال ۱۹۵۶ در شهر زستاپونی در گرجستان در خانواده گرجی - یهودی متولد شد. آکونین که یکی از مخالفان دولت روسیه است با نوشتن داستانهای جنایی و پلیسی و همچنین ترجمه آثاری از زبان ژاپنی مشهور شده است. آثار او تاکنون به سی زبان ترجمه و بیش از ۱۸ میلیون نسخه فروخته شدهاند.
بخشی از کتاب مرغ دریایی
تریپلیوف: (نگاهش روی دستنویس میدود.) «اعلان روی دیوار اعلام میکرد... صورت رنگپریده، در احاطه موهای تیره...» اعلام میکرد، در احاطه... اوج بیذوقی (خط میزند.) از اینجا شروع میکنم که چطور سروصدای باران قهرمان را بیدار کرد و بقیه را میریزم دور. توصیف شب تاریکِ مهتابی خیلی دورودراز و تصنعی شده. (با غیظ) تریگورین شگردهای نویسندگیاش را پیدا کرده، برایش کاری ندارد!
(هفتتیر را برمیدارد و به دشمنی نامرئی نشانه میرود.) در نوشتههای او گلوی یک بطری شکسته روی سد برق میزند و سایه چرخ آسیاب به سیاهی میزند و بفرما: شب مهتابی آماده است. ولی من، هم نور لرزان دارم، هم سوسوی آرام ستارگان، هم صدای پیانو از دوردستها که آرام در رایحه نسیم گم میشود... چه عذابی است! (هفتتیر را محکم روی میز میکوبد.)
مکث
بله، هرچه جلوتر میروم بیشتر اعتقاد پیدا میکنم که مسئله فقط قالبهای قدیم و جدید نیست، بلکه این است که آدم بدون اینکه در قیدوبند هیچ قالبی باشد مینویسد، چون کلمات آزادانه از اعماق وجودش سرازیر میشوند.
کسی در میزند.
این دیگر کیست؟ (دوباره هفتتیر را برمیدارد. به پنجره نگاهمیکند.) چیزی دیده نمیشود. (درِ شیشهای را باز میکند و به باغ چشم میدوزد.) یک نفر از پلهها دوید بالا. (بلند و با لحنی تهدیدآمیز) کی اینجاست؟ (با قیافهای تهدیدآمیز به ایوان میدود. درحالیکه دست نینا زارِچنایا را گرفته و او را دنبال خودش میکشد، بازمیگردد. زیر نور او را میشناسد و دستی را که هفتتیر در آن است تکانتکان میدهد.) نینا! نینا!
نینا سر او را روی سینه میگذارد و درحالیکه زیرچشمی به هفتتیر نگاه میکند، هراسان به هقهق میافتد. صحنه بهتدریج پُر از نور میشود.
(منقلب) نینا! نینا! شمایید... شما... دلم انگار خبر داشت، تمام روز آراموقرار نداشتم. (کلاه و باشلُق و شال او را برمیدارد. نینا مطیعانه ایستاده است.) وای، عزیز من آمده! نازنین من آمده! نه، نباید گریه کنیم، نباید گریه کنیم. (اشک را از صورت نینا پاک میکند. نینا از تماس دست او یکه میخورد.)
حجم
۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
نظرات کاربران
با نخوندنش چیزی رو از دست نمیدین. نویسنده، با وارد کردن شخصیتها و پایان نمایشنامه مرغ دریایی چخوف، خواننده رو وارد یک نمایشنامه پلیسی میکنه و در هر بدل، از اعترافات و انگیزه های قتل هرکدوم از شخصیتها پرده بر
تجربه نمایشنامه خوانی زیادی ندارم ولی زیرکی این نویسنده در پرداخت سناریوهای مختلف به تعداد حاضران در صحنه برام جالب و دوست داشتنی بود.