دانلود و خرید کتاب مرگ/ خدا وودی آلن ترجمه شهرام زرگر
تصویر جلد کتاب مرگ/ خدا

کتاب مرگ/ خدا

نویسنده:وودی آلن
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۴.۷از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مرگ/ خدا

«مرگ / خدا» دو نمایش‌نامه از وودی آلن با ترجمه شهرام زرگر است. وودی آلن با نام اصلی Allen Stewart Konigsberg، زاده ۱۹۳۵ در محله بروکلین نیویورک است. او از کودکی به خواندن رمان و نمایش‌نامه و نواختن ترومپت علاقه داشت و در بارها و کلوب‌ها ترومپت می‌نواخت. او در نیویورک رشد کرد و به دانشگاه رفت و در تمام آثارش (فیلم‌نامه و نمایش‌نامه) تأثیر چشم اندازهایی نیویورکی را می‌توان دید. آلن تنها یک ترم در دانشگاه تحصیل کرد و پس از ترک درس به گروه نویسندگان شبکه CBN پیوست. بعد از مدتی تجربه شوخی‌نویسی، شوخی‌های خودش را در کلوب‌های شبانه اجرا کرد و این کارها به او اعتمادبه نفس بازیگری و سپس کارگردانی داد. این دو نمایش‌نامه، از کارهای دوران نخست فعالیت او به‌شمارمی‌روند. شمار زیاد بازیگران، سنت نمایش‌های وودویل، ورود و خروج‌های سریع و پیاپی همچون کمدی‌های برادران مارکس، تأثیر از شیوه تئاتر واقع‌گریز برشت و گفت‌وگوهایی یادآور جهان منطق‌گریز بکت از ویژگی‌های آثار وودی آلن هستند. مرگ: (پرده به روی کلاینمن که در تختخوابش خوابیده باز می‌شود. ساعت دو بعد از نیمه‌شب است. ضرباتی به در می‌خورد تا اینکه بالأخره کلاینمن با سعی و تقلای زیاد از خواب بلند می‌شود.) کلاینمن: هان؟ صداها: درو واکن! هی... بجنب، می‌دونیم که اون تویی! واکن درو! یالا واکن!... کلاینمن: هان؟ چی؟ صداها: زودباش، واکن! کلاینمن: چی؟ صبر کنین! (چراغ را روشن می‌کند.) شما؟ صداها: یالا، واکن! بجنب! کلاینمن: کی هستین؟ صدا: بجنب کلاینمن... زودباش. کلاینمن: هکر...این صدای هکره. هکر؟ صدا: کلاینمن، می‌شه درو واکنی؟ کلاینمن: اومدم، اومدم. خواب بودم... صبر کن! (با تقلای زیاد و تلوتلوخوران به راه می‌افتد. به ساعت نگاه می‌کند.) خدای من، ساعت دو و نیمه... اومدم، یه دقیقه صبر کن. (در را باز می‌کند و نیم دوجین مرد وارد می‌شوند.) هنک: محض رضای خدا کلاینمن، کَری مگه؟
معرفی نویسنده
عکس وودی آلن
وودی آلن
آمریکایی | تولد ۱۹۳۵

وودی آلن در اول دسامبر سال ۱۹۳۵، در نیویورک متولد شد و با نام «آلن استوارت کوینگزبرگ» بزرگ شد و به مدرسه رفت. مادرش، نتی -که از مهاجرین اتریشی بود- کتاب‌دار و پدرش، مارتین، -که از مهاجران روس بود- جواهرساز بود. البته مارتین هیچ‌گاه سر یک کار بند نمی‌شد. او مدتی به فروشندگی پرداخت، بعد راننده‌ی تاکسی شد و کمی بعد سر از کافه درآورد. خانواده‌ی کوینگزبرگ در خانه‌ای در بروکلین نیویورک زندگی و به زبان‌های روسی، آلمانی، عبری، ییدیش و البته انگلیسی با یکدیگر صحبت می‌کردند.

pockethead
۱۳۹۸/۰۸/۱۰

یکی از شگردهای خاص وودی آلن در کشف وجهه طنز در آثار فلسفی و ادبی به ویژه در آثاری که چهره تیره ای از جهان و انسان رو نشون میده هست. در این دو نمایشنامه هم وودی آلن به سراغ

- بیشتر
سوفی پاتر
۱۳۹۸/۰۲/۲۹

عالی بود، مخصوصا نمایش دوم

بید مجنون
۱۳۹۹/۰۹/۰۴

نمایش نامه های جذابی بودن

Saeed
۱۴۰۰/۰۴/۰۴

مرگ/خدا نمایشنامه اول: مرگ ساعت دو و نیم شب، کلایمن با سر و صدای دوستاش از خواب پا میشه و وارد نقشه‌ی دستگیری قاتلی میشه که توی شهر آزادانه میگرده. کلایمن هیچی از نقشه نمیدونه و سراسر نمایش گیج و مبهمه. وودی آلن

- بیشتر
Zahra Jalaean
۱۳۹۹/۰۱/۱۴

قابل تامل...خوندنش خالی از لطف نیست و کمی ما رو از چهارچوب های فکریمون رها میکنه.

بیل: دیوونه‌ها این‌جورن. اونا با هرچیزی منطقی برخورد می‌کنن، غیر از یه چیز... نقطه‌ضعفشون، که همون دیوونگی‌شونه.
نورا
دیابتیس: آزادی چه تحفه‌ای با خودش می‌آره؟ خطر! امنیت در اینه که آدم موقعیت خودش رو بشناسه. دوریس، مگه نمی‌بینی دولت‌مردها هر هفته حرفشون رو عوض می‌کنن، رهبرای سیاسی همدیگه رو به قتل می‌رسونن، شهرها غارت می‌شن، مردم زجر می‌کشن. وقتی یه جنگ پیش می‌آد، خیال می‌کنی کی کشته می‌شه؟ آدمای آزاد. ولی ما جونمون در امانه، چون مهم نیست کی به قدرت می‌رسه. هر کی باشه فقط از ما خرکاری می‌خواد.
رها
مُردن آدمو تشنه نمی‌کنه، مگه اینکه طرف قبلش ماهی‌دودی خورده باشه.
saaadi_h
اگر یه درخت توی جنگل سقوط کنه و هیچ‌کس اون دوروبر صدایی نشنوه، اصلاً از کجا می‌شه فهمید صدایی داشته؟
saaadi_h
اگه من چیزی رو با چشمای خودم ببینم، دلم می‌خواد فکر کنم اون وجود داره. می‌خوام بگم اگه این حقیقت داشته باشه، ممکنه همه‌شون همین‌طور باشن... همه‌شون سوخته باشن، ولی خبرها دیر به ما می‌رسه.
saaadi_h
بازیگر: بذار بهت یادآوری کنم که ما در زندگی واقعی وجود نداریم. نویسنده: منظورت چیه؟ بازیگر: محض اطلاعت، خودمون کاراکترهای نمایشی هستیم
Mohammad Hassan Hajivandi
بازیگر: آره. قضیه خیلی فلسفیه، مگه نه؟ نویسنده: نه تنها فلسفی، بلکه احمقانه‌س!
Mohammad Hassan Hajivandi
اگه خبر خوش نباشه، هیچ‌وقت واسه گفتنش مناسب نیست.
غریو دیو توفان
اما اگه قرار باشه خدا همه رو رستگار کنه، دیگه انسان جوابگوی اعمال خودش نیست.
غریو دیو توفان
من شخصاً خبر ندارم. هرچند شنیده‌ام که ممکنه توی مریخ حیات وجود داشته باشه، ولی اونی که اینو به من گفت فقط تو کارِ فروش لباس زیر بود.
pejman

حجم

۶۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۶۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان