دانلود و خرید کتاب صوتی گوریل پشمالو
معرفی کتاب صوتی گوریل پشمالو
کتاب صوتی گوریل پشمالو نوشتهٔ یوجین اونیل و ترجمهٔ بهزاد قادری است. مریم پاکذات، کامیار محبی و جمعی از گویندگان گویندگی این کتاب صوتی را انجام دادهاند و آوانامه آن را منتشر کرده است. این اثر صوتی یک نمایشنامهٔ مشهور امریکایی را در بر دارد که حاوی درونمایههای سیاسی و اجتماعی است.
درباره کتاب صوتی گوریل پشمالو
کتاب صوتی گوریل پشمالو یکی از مشهورترین نمایشنامههای امریکایی و اثری از نویسندهٔ مشهور مونودرام پیش از صبحانه است.
این نمایشنامه یکی از نمونههای سبک ادبی «اکسپرسیونیسم» بهشمار رفته و در سال ۱۹۲۲ میلادی روی صحنه رفته است.
قصه دربارهٔ مردی به نام «ینک» است. این جوان در آتشخانهٔ کشتی کار میکند. کار سخت او بهتدریج بر فیزیک، بدن و چهرهاش تأثیر گذاشته است؛ بهطوریکه وقتی در ابتدای نمایشنامه دختری مرفه برای سرزدن به آتشخانهٔ کشتی میرود، با دیدن ینک و دوستانش بدحال میشود و آنها را حیوان خطاب میکند.
پس از خروج از کشتی ینک تصمیم میگیرد برای انتقام از رفتار آن دختر اشرافی به محلهٔ ثروتمندان برود. آنجا بر اثر یک حادثه ینک به دردسر میافتد و روند ماجرا پایانی تراژیک را برای این شخصیت رقم میزند.
گوریل پشمالو در کنار ۲ کتاب دیگر از یوجین اونیل به نامهای «آنا کریستی» و «نخستین آدم» یک «سهگانه» (تریلوژی) بهسبک و سیاق تراژدیهای یونان باستان است، اما آنچه نمایشنامهٔ گوریل پشمالو را از ۲ اثر دیگر متمایز میکند، برجستگی سبک اکسپرسیونیسم در آن است.
این نمایشنامه تصویری هولناک از یک زندگی شوم و ترسناک و سیلی سختی است بر چهرۀ سنتبارگان، چه در جامعه و چه در کار تئاتر. مخاطب این نمایشنامه، بهطرز استعاری و کنایهآمیزی از اثر سیلی میخورد و مشتاقانه به مخاطبِ این اثر بودن ادامه میدهد.
شنیدن کتاب صوتی گوریل پشمالو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
درباره یوجین اونیل
یوجین اونیل در ۱۶ اکتبر ۱۸۸۸ در هتلی در برادوی، که منطقهای از نیویورک و مرکز فعالیتهای هنری و تماشاخانههای مهمّ آمریکاست، به دنیا آمد. وی نمایشنامهنویس برجستهٔ آمریکایی است که برندهٔ جایزهٔ ادبی نوبل در سال ۱۹۳۶ میلادی بود.
اونیل، پیوسته در جستجوی شناخت شخصیت انسان و معنای زندگی بود. او از سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۲ در نقاط دوردست و خطرناک به سیر و سفر پرداخت و به مشاغل عجیبی چون جاشویی کشتیهای قارهپیما، استخراج طلا از معادن هندوراس در آمریکای لاتین، خبرنگاری روزنامهها و... دست زد. ابتلای او به بیماری سل به چنین ماجراجوییها و تکاپوهای فیلسوفانه پایان داد.
اونیل در دوران اقامت نسبتاً طولانی در آسایشگاه معلولین، به خواندن و نوشتن پرداخت و چند نمایشنامهای که در سال ۱۹۱۴ به نام «تشنگی» انتشار داد، محصول خواندن و نوشتن در همین دوره است. او پس از ترخیص از بیمارستان، در سمینار نمایشنامهنویسی پروفسور جرج پییرس بیکر شرکت کرد. این کلاسها به نام کارگاه نمایشنامهنویس چهل و هفت به مدت یک سال ادامه یافت. نمایشنامههایی که اونیل پس از طیّ این دورۀ آموزشی نوشت، چهار جایزه پولیترز دریافت کردند و سرانجام در سال ۱۹۳۶ جایزۀ ادبی نوبل را نصیب او کردند.
اونیل در همه مکاتب، سبکها و گونههای ادبی - نمایشی، طبعآزمایی کرد و با موفقیت، استقبال و تحسین منتقدان روبهرو شد. نمایشنامۀ «گوریل پشمالو»ی او بهعنوان یکی از چند تراژدی نوگرای بزرگ در ادبیات نمایشی جهان شناخته و ستایش شده است.
برای مطالعۀ بیشتر دربارۀ زندگی اونیل میتوان به یکی از آثارش به نام «سفر دراز روز در شب» که نمایانگر زندگی شخصی و خانوادگی اوست مراجعه کرد. یوجین اونیل در ۲۷ نوامبر ۱۹۵۳ پس از نوشتن بیش از ۳۰ نمایشنامه، در شهر بوستون درگذشت.
چند نمایشنامه از یوجین اونیل که به فارسی ترجمه شدهاند:
گوریل پشمالو/ تار عنکبوت/ تشنگی/ پیش از ناشتایی/ مرد یخین میآید/ نخستین آدم/ مارکوپولی/ خداوندگار براون/ امپراتور جونز/ عزا برازنده الکتراست/ سفری طولانی از روز به شب/ آنا کریستی
درباره بهزاد قادری
بهزاد قادری در سال ۱۳۳۱ در زاهدان به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، محقق و منتقد ایرانی و نیز استاد بازنشستۀ گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشکدهٔ زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران است. بهزاد قادری دورۀ تحصیلیِ لیسانس خود را در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه فردوسی مشهد و فوقلیسانسِ ادبیات آمریکا را در دانشگاه شیراز طی کرد. او دکترای ادبیات نمایشی قرن نوزده و سه دهۀ ۱۹۶۰–۱۹۹۰ را در بریتانیا به پایان رسانده است.
قادری به فعالیتهای اجرایی نیز پرداخته است؛ برای مثال، او سرپرست کتابخانهٔ ملی کرمان در بدو تأسیس، سرپرست گروه زبانهای خارجی دانشگاه شهید باهنر کرمان، معاون آموزشی دانشکدۀ هنر دانشگاه کرمان، عضو هیئتتحریریۀ نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، عضو شورای تخصصی گروه زبان و ادبیات انگلیسی، عضو هیئتامنای تئاتر کرمان، عضو هیئتممیزۀ دانشگاههای جنوب شرق ایران، عضو هیئتتحریریۀ نشریۀ پژوهش زبانهای خارجی دانشکدۀ زبانهای خارجی، دانشگاه تهران و عضو مرکز ایبسنشناسی دانشگاه اسلو - نروژ بوده است.
بهزاد قادری همچنین تدریس درسهای «عصر روشنگری»، «عصر رمانتیسیسم» و «نمایشنامۀ قرن نوزدهم»، در مقاطع کارشناسی و کارشناسیارشد و تدریس در دانشگاه Essex انگلستان از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ را در کارنامۀ خود دارد.
او در سال ۱۳۸۵ از سوی سفارت نروژ در تهران و مرکز هنرهای نمایشی برای پژوهش دربارۀ آثار هنریک ایبسن لوح سپاس دریافت کرد. بهزاد قادری مجموعه نمایشنامههای هنریک ایبسن را به ضمیمۀ پژوهشهایی مفصل در این زمینه، در نشر بیدگل، ترجمه کرده است.
بخشهایی از کتاب صوتی گوریل پشمالو
«آآهه، ویسکی زندگیِ مَرده.
ویسکی برای دوست عزیزم (بقیه این بند را تکرار میکنند.)
آآهه، ویسکی بابامو دیوونه کرده
ویسکی، ویسکی، ای رفیق
آآهه، ویسکی بابامو دیوونه کرده،
ویسکی برای دوست عزیزم.
ینک: (دوباره به سمت آنها برمیگردد. با لحنی تحقیرآمیز) اَه، مردهشور! بسه دیگه اون مزخرفاتی که تو کشتیهای بادبونی میخوندن! میدونی چیه، این چرندیات مال عهد بوقه. اوی پیرِ ایرلندی لعنتی، خودتم مال عهد بوقی ولی حالیت نیس. ببین، بیخیال، راحتمون بذار. شماهام اون سروصداتونو ببُرین. (با نیشخندی تلخ) مگه کورین نمیبینین دارم فرک میکنم؟
همه: (واژهٔ «فکر» را با همان لحن بدبینانه و مسخره تکرار میکنند.) فکر! (ادای این کلمه پژواکی خشک و بیروح و زنگارگونه دارد. گویی گلوی آنها بلندگوی گرامافونهای قدیمی است. پس از ادای این واژه، همگی با صدای بلند خندهای زوزهمانند سر میدهند.)
چند صدا: زیاد به مخت فشار نیار ینک.
ــــ به جون خودت اگه فکر کنی، سردرد میشی.
ــــ راسی، یه چیزی رو میدونی؟ از قدیم گفتن، «چو در فکر رفتی مخور غصه، می نوش کن.» هاهاها!
چو در فکر رفتی مخور غصه، می نوش کن
چو در فکر رفتی مخور غصه، می نوش کن
(این بند را همگی با هم میخوانند. با این همسرایی، پایکوبان روی صندلیها ضرب میگیرند.)»
زمان
۱ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۱۵۰٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۱۵۰٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
عالی مثل همیشه
گوریل پشمالو واقعا یک نمایشنامه شاهکار است 👌 گویش و اجرا عالی 👌🙏
کتاب عالی بود مثل بقیه کتاب ها و همینطور گویندگی عالی بود .