کتاب تاول
معرفی کتاب تاول
کتاب تاول نوشته لوییس سکر است. این کتاب را شروین جوانبخت به فارسی ترجمه کرده است و یکی از جذابترین رمانهای مناسب برای کودکان و نوجوانان است.
درباره کتاب تاول
تامایا دختر باهوش و درسخوان و منضبطی است. گاهی دوستانش او را دست میاندازد و به او بچه مثبت مبگویند، اما او همیشه به قوانین پایبند است و سعی میکند مادرش و دیگران را ناراحت نکند. تامایا هر روز مسیر خانه تا مدرسه را با دوستش مارشال میرود. مارشال هم به خوبی درسهایش را میخواند اما در سال جدید با آمدن دانشآموز جدیدی به نام چَد، همه چیز تغییر کرده است. چَد پسر بسیار ناآرام و خشنی است، او از چند مدرسه اخراج شده و آخرین بار او را بازداشت کردهاند. مددکار اجتماعیاش پیشنهاد داده که اگر او در مدرسهای خوب و با دانش آموزان درسخوان و منضبط درس بخواند رفتارش تغییر میکند. اما با آمدن او اتفاقات عجیبی رخ میدهد. حالا چَد بین بچهها محبوب شده است و بدون هیچ دلیل مشخصی، با مارشال دشمنی دارد. این تازه شروع ماجرا است.
خواندن کتاب تاول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب تاول
تامایا بعد از مدرسه، در پارکینگ دوچرخهها منتظر مارشال ماند. پارکینگ خالی بود. خانهٔ بیشتر دانشآموزان مجتمع وودریج دور بود و نمیتوانستند با دوچرخه به مدرسه بیایند، مدارس خصوصی هم که اتوبوس نداشتند. صفی از ماشینها، دایرهوار، از مسیر ماشینروی وودریج تا جادهٔ ریچموند ایستاده بودند. وقتی تامایا به بچههای دیگر نگاه میکرد که یکییکی سوار ماشین میشدند و میرفتند، آرزو میکرد کاش کسی هم با ماشین دنبال او میآمد. هنوز چیزی نشده، نگران پیادهروی طولانی تا خانه بود؛ با کولهای پر از کتاب، مسیر حتی طولانیتر هم میشد.
هنوز هم وقتی به اتفاق توی ناهارخوری فکر میکرد، صورتش از خجالت سرخ میشد. از هوپ به خاطر حرفش عصبانی شده بود و از مونیکا هم خیلی بیشتر از هوپ عصبانی شده بود. مونیکا دوست صمیمیاش بود و باید از او دفاع میکرد.
تامایا دختر خوبی بود. خب که چی؟ مگه خوب بودن چه مشکلی داشت؟
خوب بودن بخشی از فلسفهٔ مجتمع آموزشی وودریج بود. همهٔ دانشآموزان لباس رسمی مدرسه میپوشیدند، پسرها شلوار خاکیرنگ و کُت آبی و دخترها، دامن چهارخانه و کُت زرشکی. روی بلوزشان کلمات تهور و تقوا درست زیر نام مدرسه، گلدوزی شده بود.
دانشآموزان در وودریج بهجز خواندن تاریخ و ریاضی و اینجور درسها، چیزهایی دربارهٔ تقوا و پرهیزکاری هم یاد میگرفتند. به آنها یاد میدادند چهطور انسانهای خوبی باشند. وقتی تامایا کلاس دوم بود، باید فهرستی از نمونههای فضیلت را از بر میکرد: نیکوکاری، پاکیزگی، شجاعت، همدلی، بخشندگی، فروتنی، صداقت، صبر، خِرَد و میانهروی. امسال هم باید مترادف و متضادشان را یاد میگرفت.
حجم
۷۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۷۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
نظرات کاربران
کوتاه بود . فکر میکنم میشد توی یک روز خوندش . موضوعش کشش خوبی داشت . شخصیت ها حوصله سربر نبودند با وجود اینکه جدید هم نبودند . بیشتر برای این خوندمش چون کوتاه بود و ازش خیلی تعریف کرده
تایاما دختر باهوش و درس خوان و منضبطی است.گاهی دوستانش او را دست میاندازند و به او بچه مثبت میگویند اما او همیشه به قوانین پایبند است و سعی می کند مادرش و دیگران را ناراحت نکند.تامایا هر روز مسیر
خیلی عالی بود!! داستان رو نمیشد حدس زد و مدام هیجان انگیزتر میشد. براش وقت بزارید پشیمون نمیشید.😉😊😊
کتاب رو با علاقه ی نه چندان زیادی تموم کردم... نکات مثبتی داشت که مثل اکثر رمانهای مخصوص نوجوانها معطوف میشد به علت بدخلاقی و قلدری یک شخصیت که ریشه در خانواده اش داره.شخصیت های مهربان و مثبتی که باعث تغییر
این کتاب یکی از کتاب هایی هست که من بعد از خوندنش حس خیلی خوبی داشتم. این کتاب رو به همه پیشنهاد می کنم. جایی خونده بودم که کتاب رو نباید از رو اسمش انتخاب کرد و خوند ، باید
من این کتاب را دارم.💖 خیلی کتاب جذابیه😊 پیشنهاد می کنم حتماً بخونید.😁🤗
واقعا عالی بود و موضوعش متفاوت و جالب بود. از موضوعش هم خیلی خوشم اومد. البته پرتقال بود دیگه!
دوستش داشتم، قشنگ بود. نکات منفی و مثبت رو همزمان باهم داشت که دلم میخواد به چندتاشون اشاره کنم از نکات منفی میتونیم به کلیشه ای بودن اخلاق کرکترا اشاره کنیم، هرچند کرکترای دوست داشتنی ای بودن ولی خاص نبودن و
تاول واقعا مجذوب کننده اس. شاید خود داستان موضوع خاصی به نظر نرسد ولی شیوه روایت نویسنده و شخصیت پردازی (و همچنین حس همدردی بابت یک اپیدمی) تا اخر داستان رهاتون نمیکنه و خیلی سریع تمومش میکنید.
لوئیس سکر یه نویسنده خوب و درجه یکه. چه زمانی که بچه بودم و "آخرین گودالش" رو خوندم و چه الان که یه بزرگسالم و این کتابو خوندم همیشه از کتاباش لذت بردم😌